بازدید:۲۸۰
صد آنلاین | امریکای لاتین و دریای کارائیب با ۳۳ کشور و ۶۶۰ میلیون نفر جایگاه ویژهای در سیاست خارجی واشینگتن دارد. شورای آتلانتیک در گزارشی اخیراً نوشت بایدن با تمرکز بر درگیریهای ژئوپلتیکی در اروپا و خاورمیانه، تمرکز سیاست خارجی امریکا را از امریکای لاتین منحرف کرد. او با این واقعیت روبهرو خواهد شد که ایالات متحده قبلاً زمینهای زیادی را از دست داده است
به گزارش صد آنلاین، بعد از انتخاب ترامپ به عنوان رئیسجمهور جدید ایالات متحده، گمانهزنیهای متعددی در باره سیاست خارجی امریکا در مناطق مختلف مطرح شده و نقش امریکای لاتین برای دولت آینده امریکا را افزایش داده است. مقابله با حضور چین و روسیه که در یک دهه اخیر نفوذ سیاسی و اقتصادی خود را در این منطقه افزایش دادهاند به همراه سیاستهای ضدمهاجرتی و اقتصادی، احتمال رویکرد استثناگرایانه ترامپ را در این منطقه افزایش میدهد. مهمترین موضوعات مؤثر بر سیاست ترامپ در امریکای لاتین شامل موارد زیر است.
مقابله با روسیه و چین
امریکای لاتین و دریای کارائیب با ۳۳ کشور و ۶۶۰ میلیون نفر جایگاه ویژهای در سیاست خارجی واشینگتن دارد. شورای آتلانتیک در گزارشی اخیراً نوشت بایدن با تمرکز بر درگیریهای ژئوپلتیکی در اروپا و خاورمیانه، تمرکز سیاست خارجی امریکا را از امریکای لاتین منحرف کرد. او با این واقعیت روبهرو خواهد شد که ایالات متحده قبلاً زمینهای زیادی را از دست داده است. ژنرال لورا ریچاردسون مسئول وقت فرماندهی جنوب ایالات متحده در سال ۲۰۲۳ هشدار حضور چین در امریکای لاتین را اینگونه مطرح کرد: چین در خط ۲۰ یاردی، در منطقه قرمز به وطن ما قرار دارد. به نظر میرسد سیاست ترامپ در این منطقه در مقایسه با فضای دوره بایدن که توأم با رقابت و همکاری بود، فاصله بگیرد. رویکرد ترامپ در برابر چین و روسیه در این منطقه، در راستای رقابت راهبردی جهانی واشینگتن با این بازیگران است. به واقع ترامپ ماهیت بازی در منطقه را ناشی از عملکرد دو قدرت در عرصه جهانی، روسیه و چین میداند که کماکان در سیاستگذاری این حوزه نقش مستقیم دارند، اما هدف آنها با تغییر یافتن ماهیت ایدئولوژیک، تجارت تسلیحاتی و کسب سود است.
روسیه ارتباطات قدیمی با دولتهای چپگرا در این منطقه دارد، اما منافع فوری امریکا با مهار چین در منطقه گره خورده است. امضای توافق تجارت آزاد میان چین و کشورهای امریکای لاتین، از جمله اقدامات در زنجیره همکاریهای رو به رشد پکن با کشورهای این منطقه است. چین در حال حاضر، دومین شریک تجاری مهم منطقه امریکای لاتین پس از ایالات متحده است و طبق برآورد مؤسسه GTI در آلمان حجم مبادلات تجاری میان دو طرف (پکن و کشورهای امریکای لاتین) در یک دهه آینده، دو برابر افزایش مییابد. در حوزه اقتصادی در این دوره تلاشهای امریکا برای مقابله با نفوذ فزاینده چین در امریکای لاتین تشدید خواهد شد و فشار بر کشورهایی که به سرمایهگذاری چینی وابسته هستند برای اعمال مقررات ضدچینی افزایش مییابد.
موضوع دیگر، جایگاه ژئواکونومیک برخی کشورهای این منطقه برای چین است. چین اخیراً بندر چانکی را در پرو افتتاح کرد که به کشورهای این منطقه اجازه میدهد هنگام معامله تجاری با کشورهای آسیایی از بنادر مکزیک و ایالات متحده عبور کنند. چین در چند سال اخیر تلاش مضاعفی برای ایجاد ارتباط بین کشورهای امریکای لاتین با ابرپروژه کمربند و راه انجام داده است. چین در پی اتصال آسیا و امریکای لاتین به وسیله ایجاد کریدور خشکی - دریایی است و بندر مذکور علاوه بر کمک به کشورهای امریکای لاتین از طریق ایجاد زیرساختها و توسعه شبکههای ناوبری، جادهها و راهآهن با هدف اتصال کشورهای امریکای لاتین به تجارت جهانی و کریدورهای ناوبری دریایی آنها را با طرح کمربند و راه چین مرتبط میسازد.
به نظر میرسد سرمایهگذاری چین در پروژههای اینچنینی و کشاندن کشورهای این منطقه باعث شده است ترامپ به فکر تصاحب مسیرهای مواصلاتی اصلی در این منطقه باشد. روزنامه واشینگتن پست در گزارشی در ۲۹ دسامبر اظهارات ترامپ در مورد الحاق گرینلند، کانادا و کانال پاناما به این کشور را مؤید بخشی از سیاست مقابله با روسیه و چین دانست. مأموریت فراگیر مقابله با روسیه و چین، موضوع مشترکی است که نظرات ترامپ درباره کانادا، مکزیک، گرینلند و پاناما را به هم پیوند میدهد. در این باره آنا کلی سخنگوی مطبوعاتی انتقالی ترامپ گفت مأموریت اصلی برای مقابله با روسیه و چین موضوعی است که نظرات رئیسجمهور تازه منتخب در مورد کانادا، مکزیک، گرینلند و پاناما را به هم پیوند میدهد.
سختگیری در قبال مهاجران امریکای لاتین
ساماندهی وضعیت مهاجران از موضوعات اصلی مبارزات انتخاباتی ترامپ بود. ترامپ در ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۴ اعلام کرد برنامهای برای اخراج گسترده مهاجران غیرقانونی دارد که بر اساس آن، وضعیت اضطراری ملی اعلام شده و از تجهیزات نظامی استفاده خواهد شد. نیمی از ۲۵ کشوری که بیشترین مهاجر را در امریکا دارند، از امریکای لاتین هستند که تعداد آنها به حدود ۲۳ میلیون نفر میرسد. مسائل مهاجران در امریکا در دوره قبلی ترامپ از احداث دیوار ۲ هزار مایلی در مرز مکزیک تا اخراج اتباع غیرقانونی این کشورها مطرح بود. ترامپ در دوره قبلی هفت فرمان اجرایی مرتبط با مهاجرت را امضا کرد. وی حتی جریان مهاجرت قانونی را نیز متوقف کرد. در دوره کنونی نیز وی برخلاف رؤسای جمهور دیگر که نگرش مثبت به مهاجران برای بهبود اقتصاد کشور داشتند، فاقد این دیدگاه است.
معرفی مارکو روبیو به عنوان وزیر خارجه، نشان از تشدید سیاستهای ضدمهاجرتی امریکا در دوره ترامپ است. ادواردو گامارا استاد سیاست در دانشگاه بینالمللی فلوریدا در این باره میگوید: «روبیو کوبایی است و تا حد زیادی به مسائل امریکای لاتین آشناست. او بیزاری خود را نسبت به دولتهای چپ و کمونیستی در امریکای لاتین مانند کوبا، نیکاراگوئه و ونزوئلا پنهان نمیکند، اما از آنجایی که مهاجرت اولویت اصلی در دولت آینده ترامپ است، مکزیک ممکن است کانون توجه قرار گیرد. مکزیک سه موضوع مهم شامل مهاجرت، تجارت و نفوذ چین را مطرح میکند که همگی در چالش با منافع جهانی امریکا قرار دارند.» سیاست مهاجرتی سختگیرانه میتواند بازار کار در حوزههای کشاورزی و ساختوساز امریکا را با کمبود نیروی کار روبهرو کند. این سیاست همچنین دگرگونیهای جدی در ساختار سیاسی، فرهنگی و اجتماعی امریکا ایجاد خواهد کرد. رویکرد ترامپ در این باره با توجه به پیشینه فکری او مبتنی بر رهیافت اول امریکاست که اقتصاد، نژاد و انسان امریکایی را در جایگاه اول قرار میدهد و بدیهی است این دیدگاه موجب ایجاد قطببندی واقعی دامن زدن به تفکر استثناگرایی امریکایی میشود.
تأثیر سیاستهای اقتصادی ترامپ بر امریکای لاتین
در نهایت باید به تأثیر دستورکارهای اقتصادی ترامپ بر این منطقه اشاره کرد. سیاست پولی ترامپ برای تقویت دلار امریکا میتواند قیمت کالاهایی مانند نفت، مس و سویا را کاهش دهد. این امر برای کشورهای برزیل و آرژانتین که بر صادرات کالا متکی هستند میتواند به کاهش درآمد صادراتی منجر شود و احتمال قطبیتر شدن چشمانداز سیاسی امریکای لاتین در دوره ترامپ و تأثیر بر اتحادهای تجاری و فضای سرمایهگذاری در سراسر منطقه وجود دارد. دولتهایی مانند آرژانتین با سیاستهای خاویر مایلی و السالوادور در دوره کنونی ممکن است روابط نزدیکتری با واشینگتن ایجاد و محیط را برای سرمایهگذاری بخش خصوصی تقویت کنند.
ذخایر آرژانتین در مواد معدنی میتواند این کشور را به شریک امریکا در پیگیری امنیت زنجیره تأمین فناوریهای ضروری تبدیل کند. تیرگی روابط امریکا با کشورهایی مانند کلمبیا و شیلی میتواند منجر به کاهش کمکها، افزایش موانع تجاری و تشدید چالشهای نظارتی سرمایهگذاری امریکا شود. تمرکز دولت آینده امریکا بر مقرراتزدایی و استقلال انرژی میتواند افزایش تقاضا برای صادرات انرژی در کشورهای غنی مانند برزیل، آرژانتین و مکزیک را افزایش دهد. در نهایت سیاست مالی دولت ترامپ به ویژه کاهش مالیات و افزایش کسری بودجه میتواند منجر به افزایش هزینه استقراض بدهی دلاری شود. این موضوع میتواند بدهیهای شرکتها در کشورهایی مانند برزیل و آرژانتین را بیشتر افزایش دهد.
منبع : جوان آنلاین