بازدید:۱۱۳
صد آنلاین | چندی قبل مرد جوانی در تهران با اداره پلیس تماس گرفت و از زن جوانی به اتهام سرقت از خانهاش شکایت کرد.
به گزارش صد آنلاین، سه زن جوان که به سبک فیلم سینمایی از مردان مورد علاقهشان سرقت میکردند، بازداشت شدند. سارقان خود را طعمه مردان پولدار قرار میدادند و آنها را با نوشیدنی مسموم بیهوش و اموالشان را سرقت میکردند.
چندی قبل مرد جوانی در تهران با اداره پلیس تماس گرفت و از زن جوانی به اتهام سرقت از خانهاش شکایت کرد.
نوشیدنی مسموم
وی در توضیح ماجرا گفت: «من در بازار تهران مغازه دارم و وضع مالیام خیلی خوب است. چند روز قبل در حال برگشت از محل کارم بودم که دختر جوانی کنار خیابان خلوتی ایستاده و منتظر تاکسی بود. از آنجایی که خیابان خلوت بود و تاکسی در آن محل نبود، دختر جوان برایم دست تکان داد و من هم او را سوار کردم تا به مقصدش برسانم. در طول مسیر دختر جوان ادعا کرد طراح دکوراسیون است و شرکت بزرگی را اداره میکند. وقتی فهمید من قصد دارم دکوراسیون خانهام را تغییر بدهم، اصرار کرد کارم را به او و شرکتش بسپارم و من هم قبول کردم. شب قبل او را برای بازدید به خانهام دعوت کردم. وقتی وارد خانه شد برای او و خودم نوشیدنی آوردم و سپس برای لحظاتی به آشپزخانه رفتم و دوباره نزد او برگشتم. دختر جوان نوشیدنی را خورد و من هم نوشیدنیام را خوردم، لحظاتی بعد احساس کردم سرم سنگین شده و بعد هم چیزی نفهمیدم تا اینکه ساعتی قبل به هوش آمدم و تازه متوجه شدم او مرا با نوشیدنی مسموم بیهوش و وسایل خانهام را سرقت کرده است. سارق حتی وسایل قیمتی داخل گاوصندوقم را که در یکی از اتاقها جاسازی کرده بودم، سرقت کرده و تعجب میکنم چطور او از محل جاسازی گاوصندوقم خبر داشته است.»
۲ زن با لباس مردانه
با شکایت مرد جوان، تیمی از کارآگاهان پلیس برای شناسایی سارق تحقیقات خود را آغاز کردند. بررسی دوربینهای مداربسته ساختمان محل زندگی پیروز نشان داد دقایقی پس از ورود زن جوان به خانه او، دو نفر دیگر که از نظر جثه و قیافه به نظر میرسد زن هستند با لباس مردانه وارد خانه شاکی میشوند و پس از سرقت میلیاردی هر سه از آنجا خارج و به سرعت دور میشوند.
از آنجایی که سارقان از محل اختفای گاوصندوق باخبر بودند، مأموران احتمال دادند یکی از سارقان از آشنایان شاکی باشد، به همین دلیل چهرههای به دست آمده از سارقان را در اختیار پیروز قرار دادند.
شاکی با دیدن تصاویر به دست آمده یکی از سارقان را به نام مهتاب شناسایی کرد و گفت: «مدتی قبل با دختر جوانی به نام مهتاب در یک میهمانی آشنا شدم و قرار بود با هم ازدواج کنیم. ما با هم ارتباط دوستانه داشتیم، اما پس از مدتی متوجه شدم از نظر مالی با هم یکی نیستیم، به همین دلیل با او قطع رابطه کردم. مهتاب با رفت و آمدی که به خانهام داشت محل جاسازی گاوصندوقم را میدانست و الان هم احتمال میدهم یکی از سارقان مهتاب است، چون او از نظر جثه و ظاهر شباهت زیادی به مهتاب دارد.».»
بازداشت
با اطلاعاتی که پیروز داد مأموران محل زندگی مهتاب را شناسایی و او را به عنوان مظنون به سرقت بازداشت کردند. وی ابتدا منکر جرم خود شد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبهرو شد به سرقت از خانه پیروز با همدستی دو نفر از دوستانش به نامهای شکیلا و شهره اعتراف کرد. بدین ترتیب مأموران دو متهم دیگر را شناسایی و بازداشت کردند. شکیلا و شهره هم اظهارات مهتاب را تأیید و به جرم خود اعتراف کردند. تحقیقات از متهمان برای مشخص شدن سرقتهای احتمالی ادامه دارد.
انتقام
شکیلا در بازجوییها ادعا کرد او و دو همدستش با هم سه دوست صمیمی هستند و هر سه آنها از مردان هوسران زخم خوردهاند، به همین دلیل تصمیم گرفتند به سبک یک فیلم سینمایی از افرادی که به آنها خیانت کردهاند، انتقام بگیرند.
شکیلا سابقه داری؟
نه. من و دوستانم هیچ سابقهای نداریم.
اعتراف به سرقتهای دیگر هم داشتهاید، درست است؟
بله، این سومین سرقت ما بود و نقشه سرقت از مرد پولدار دیگری را هم طراحی کرده بودیم که بازداشت شدیم.
چرا از مردان پولدار سرقت میکردید؟
ما میخواستیم با سرقت اموالشان از آنها انتقام بگیریم. واقعیتش من و دوستانم زخمخورده هستیم و سه مرد پولدار با احساسات ما بازی کرده بودند و ما هم کاری از دستمان ساخته نبود، بنابراین نقشه سرقت اموالشان را طراحی و اجرا کردیم.
چطور با هم آشنا شدید؟
ما هر سه ورزشکار هستیم و صبحها برای ورزش به پارکی در شرق تهران میرفتیم که کمکم با هم آشنا شدیم. پس از اینکه دوست صمیمی شدیم، سفره دلمان را برای هم باز و هر سه از سرنوشتمان صحبت کردیم و فهمیدیم در یک نقطه مشترک هستیم و آن نقطه هم مردانی بودند که با احساسات ما بازی کرده بودند.
شما و دوستانت چطور با مردانی که میگویی، آشنا شده بودید؟
من در فضای مجازی با مردی آشنا و خیلی زود دلباخته او شدم، اما بعد از مدتی فهمیدم او زن و بچه دارد و مرا فریب داده است، به همین خاطر از او کینه به دل گرفتم و به دنبال فرصتی بودم تا انتقام بگیرم. مهتاب هم در یک مراسم با پیروز آشنا شده بود و او هم به مهتاب قول ازدواج داده بود، اما پیروز که پولدار بود، وقتی فهمید خانواده مهتاب وضع مالی متوسطی دارند زیر قول و قرارش زد و رابطهاش را با او قطع کرد. دوست دیگر هم در یک میهمانی با شاکی آشنا شده بود و آن مرد هم او را فریب داده بود. البته فرصت نشد از او انتقام بگیریم و پلیس ما را بازداشت کرد و قسر در رفت.
اما شما به سه سرقت اعتراف کردید؟
بله، یکی از سرقتها مربوط به مرد متاهلی بود که مرا فریب داده بود. دومین سرقت هم مرد ناشناس پولداری بود که یک روز داخل خیابان جلوی پایم ترمز زد و از من خواست سوار خودرویش شوم و بعد من و دوستانم او را هم به همین شیوه ادب و اموالش را سرقت کردیم. سومین سرقت هم از خانه پیروز بود که شکایت کرد و ما را به دام انداخت. البته دو مورد اول به خاطر اینکه متاهل بودند از ترس آبرویشان شکایت نکردند، اما پیروز که مجرد است شکایت کرد.
درباره شیوه سرقتهایتان توضیح بده؟
ما وقتی از سرنوشت هم باخبر شدیم، تصمیم گرفتیم از مردانی که به ما خیانت کردهاند انتقام بگیریم، اما نقشهای در ذهنمان نداشتیم تا اینکه فیلمی سینمایی دیدیم که سه زن پس از آزادی از زندان خود را در خیابان طعمه مردان پولدار قرار میدادند. ما به سبک همین فیلم نقشههایمان را طراحی میکردیم و پس از اینکه وارد خانه افراد مورد نظر میشدیم با نوشیدنی مسموم آنها را بیهوش و اموالشان را سرقت میکردیم.
منبع : جوان آنلاین