با ادعاهای شوهر فرناز، پدرش به نام فریدون تحت تعقیب گرفته شد و به دام افتاد.پدر شوهر فرناز اصرار بر بیگناهی کرد و این درحالی بود که تازه داماد ادعا میکرد وقتی از خانه بیرون رفته پدرش با فرناز در خانه بودند و ساعاتی بعد وقتی از محل کارش به خانه بازگشته ناگهان در کمال ناباوری با پیکر بیجان همسرش روبهرو شده که دست و پا و دهانش با دستمالی بسته شده بود و پدرش در خانه نبود.
این مرد جوان گفت: از آنجا که پدرم اعتیاد شدید به مواد دارد فهمیدم فرناز قربانی سرقت شده و پدرم پس از قتل، النگو و گوشواره همسرم را به سرقت برده است.در این مرحله، پدرشوهر فرناز وقتی دید که پسرش راز جنایت وی را فاش کرده است چارهای جز اعتراف ندید و گفت: من با پسرم و همسرش زندگی میکردم، عروسم همیشه به خاطر اعتیادم مرا تحقیر میکرد و میگفت من کلفت تو نیستم که بخواهم کارهایت را انجام بدهم. به همین خاطر ظهر روز حادثه عصبانی شدم و با کارتن ضربهای به سر او زدم، وقتی روی زمین افتاد با دستمالی دستها و دهانش را بستم، سپس طنابی به گردنش انداخته و به قدری فشار دادم تا مطمئن شدم خفه شده است سپس النگوها و گوشواره وی را به سرقت بردم و از خانه فرار کردم.این پدر شوهر در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه و قضات عالیرتبه وی را به خاطر قتل عروساش، به قصاص نفس و سرقت طلاهای قربانی به 10 سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم کردند.بنابر این گزارش، حکم قصاص پدرشوهر در شعبه 29 دیوانعالی کشور تأیید شد و وی در آستانه اعدام قرار گرفت.
منبع: روزنامه ایران