این پسر که نامش فاش نشده تمام این مدت عمدتاً با شیرینی، غذای کنسرو شده و کمک همسایهها زنده مانده است، در حالی که مادرش به راحتی در خانه لاکچری نامزد جدیدش، فقط 5 کیلومتر دورتر، در سیرویل زندگی میکرده.
او فقط یک بار در ماه به او سر میزد و برایش غذایی می آورد، اما هرگز حتی یک روز کامل هم کنارش نمی ماند و یک بار هم او را به خانه جدید خود نبرده بود و به خاطر همین رفت و آمدهای چند وقت یکبارش هم بود که خیلی طول کشید تا همسایه ها متوجه شوند که این پسر بینوا تنها زندگی می کند.
در نهایت با تماس همسایگان با پلیس همه چیز فاش شد؛ هنگامی که نیروهای پلیس وارد آپارتمان پسر شدند، یک یخچال خالی، یک سطل زباله پر از بسته بندی کیک و قوطی های خالی غذا، بدون هیچ اثری از یک بزرگسال؛ نه لباس، نه کفش، نه حتی یک مسواک پیدا نکردند.
پس از بازجویی از پسر ساکن آنجا، تایید شد که او دو سال است که تنها زندگی می کند و مادرش به ندرت برای ملاقاتش می آید.
بعد از پیگیری های پلیس، الکساندرا، مادر این پسر، در خانه نامزدش در سیرویل پیدا شد، جایی که همسایههایش حتی نمیدانستند او پسری دارد، چه برسد به دیدن او. با این حال، او قاطعانه رها کردن پسر را انکار کرد، در عوض ادعا کرد که او با او زندگی می کند. در پاسخ به سوال قاضی که چرا خود پسر او را متهم به ترک او به مدت دو سال کرد، تنها چیزی که میتوانست بگوید این بود:«نمیدانم چرا این را میگوید».
جالب است که علاوه بر کتمان حقیقت، این مادر بی مسئولیت اصرار میکند که هر روز پسرش را به مدرسه میبرد و به خوبی مراقب فرزندش بوده است، در حالیکه شواهد چیز دیگری می گویند.