به گزارش صد آنلاین، سارا از دلایل این جدایی میگوید.
*چند سال است با هم زندگی میکنید؟
ما 10 سال پیش ازدواج کردیم. زندگی خوبی هم داشتیم اما کم کم و با به دنیا آمدن بچهها اختلافات ما زیاد شد.
*چرا با هم مشکل دارید؟
من و همسرم هر دو کار میکنیم. زندگی کارمندی داریم. من فکر میکنم باید خرج بیشتری برای بچهها بکنیم اما امیر مخالف است. مثلا میگوید بچه میتواند در مدرسه دولتی هم درس بخوانند. او زمان حالا را با خودش مقایسه میکند.
* شوهرت فرد موفقی است؟
بله. او از یکی از دانشگاههای معتبر فوق لیسانس دارد. در مدرسه دولتی و در خانواده پرجمعیتی درس خوانده است. او میگوید وقتی در شرایط سخت خودش توانسته موفق شود حتما بچهها هم میتوانند موفق شوند. اما من فکر میکنم باید شرایط بهتری برای بچهها فراهم کرد.
* چرا با کمک از یک مشاور مشکل را حل نمیکنید؟
امیر حاضر نیست هیچ نظری را قبول کند. من بچهها را به کلاس موسیقی میگذارم. در مدرسه غیر دولتی ثبت نام کردم. کلاس زبان میگذارم و میخواهم بچههایم مهارتهای مختلف یاد بگیرند اما امیر میگوید بچه فقط باید درس بخواند. بزرگ که شد مهارتهای دیگر را خودش یاد میگیرد. من فکر نمیکنم این حرفها درست باشد. حتی مشاور هم با او صحبت کرد اما قبول نکرد.
*اما جدایی به بچهها ضربه میزند.
من و امیر خیلی اختلاف داریم و هر روز در خانه دعوا و درگیری است. این وضعیت قطعا شرایط بچه را بدتر میکند. برای همین تصمیم به طلاق گرفتیم.
*با هزینه بچهها چه میکنید؟
تا حالا هم هزینه مدرسه و کلاسهای بچه ها را خودم میدادم و از این به بعد هم قرارمان این است که همه چیز با من باشد. فقط امیر هزینه خورد و خوراک بچهها را میدهد.
*یعنی بچهها پیش تو میمانند؟
از امیر خواستم در قبال مهریه حق حضانت بچهها را به من بدهد و او هم قبول کرده است.
*نظر بچهها چیست؟
بچههای من 8 و 7 ساله هستند. آنها فعلا خیلی ناراحت هستند امیدوارم این وضعیت کنترل شود. من هیچ وقت مانع رفت و آمد آنها با پدرشان نمیشوم و هر وقت بخواهند پدرشان در دسترش خواهد بود.
اعتماد آنلاین