به گزارش صد آنلاین، تصمیم گرفتهای از شوهرت جدا شوی. چه مدتی است که با هم زندگی میکنید؟
ما 10 سال است ازدواج کردهایم. زندگی خوبی داشتیم اما این اواخر بلندپروازیهای شوهرم زندگیمان را خراب کرد.
*بچه هم دارید؟
یک پسر داریم که 7 ساله است.
*میدانی این جدایی صدمه شدیدی به بچهات میزند؟
بله میدانم ولی ماندن در خانهای که مدام جروبحث در آن است، وضعیت را بدتر میکند.
*چرا با شوهرت دچار مشکل شدهای؟
او به خاطر بلندپروازیهایش همه پولش را از دست داده و زندگی ما خراب شده است. شوهرم کارمند بود و درآمد مناسبی هم داشت. ما میتوانستیم زندگی آرامی داشته باشیم. هرچند همه چیز عالی نبود اما در حدی که محتاج نباشیم، پول داشتیم. شوهرم گفت میخواهد زندگی بهتری داشته باشد. شغلش را رها کرد و وارد کار آزاد شد، بدون اینکه تجربهای داشته باشد. هرچه پول داشتیم در خانهسازی سرمایهگذاری کرد. شریکش پولهای او را برداشت و رفت. حالا ما ماندهایم و کلی بدهی. تازه شوهرم شغل هم ندارد.
*هزینه زندگی را چطور تامین میکنید؟
ما هزینه زندگی را به سختی تامین میکنیم. پدر شوهرم و پدر من کمک میکنند.
*شوهرت دنبال کار رفته است؟
هنوز شغلی پیدا نکرده هر روز طلبکار مقابل خانه میآید. من نمیخواهم این وضعیت را تحمل کنم.
*اگر شوهرت را ترک کنی، وضعیت درست میشود؟
علیه او شکایت شده و هر لحظه ممکن است بازداشت شود. پسرم بیمار شده و من میخواهم او را نجات دهم.
*چرا بیمار شده است؟
او دچار اضطراب شدید شده است. بچه شبها جایش را خیس میکند چون هر روز یک نفر میآید و داد و فریاد میکند و پولش را میخواهد. به هر حال زندگی اینطور نمیتواند دوام داشته باشد.
*خانوادهات چه میگویند؟
من با پدر و مادرم صحبت کردم. میخواهم به خانه آنها بروم. پدرم میگوید طلاق نگیر به خانه ما بیا تا همه چیز درست شود و بعد سر زندگیات برگرد. ولی من میدانم این رابطه دیگر مثل سابق نمیشود.
*چرا؟
شوهرم به شدت پرخاشگر شده و فحاشی میکند و رفتارهای بد از خودش نشان میدهد. ما اصلا وضعیت خوبی نداریم./ اعتماد آنلاین