به گزارش صد آنلاین،زوج جوان وقتی وارد اتاق قاضی شدند، مرد که از چهرهاش عصبانیت نمایان بود، گفت: جناب قاضی من میخواهم این خانم را طلاق بدهم تا شاید بتوانم دوباره طعم آرامش را بچشم.
مهرداد گفت: یک سال قبل برای بازی جرأت یا حقیقت به یک کافه رفته بودم، این خانم هم آنجا بود. از او خوشم آمد و حین بازی به دوستم گفتم برای اثبات جرأت میروم و از این دختر خواستگاری میکنم. اما ای کاش لال میشدم و این کار را نمیکردم.
این زن دیوانه فضای مجازی و اینستاگرام است. از ۲۴ ساعت حداقل ۲۰ ساعتش را آنجا زندگی میکند، خواب و خوراک ندارد. آقای قاضی اصلا برایش مهم نیست که ازدواج کرده و متأهل شده. اوایل زندگی مشترک زیاد این موضوع را جدی نمیگرفتم. این همه وابستگی به فضای مجازی برایم عجیب بود اما حرفی نمیزدم. ولی حالا دیگر زندگی خودم هم نابود شده است.
چالشهای مسخره این خانم در اینستاگرام تمامی ندارد. یک روز که سر کار بودم زنگ زد گفت که تصادف کردهام، بیا خانه حالم خیلی بد است. با عجله کارم را رها کردم و به خانه رفتم ببینم چه شده که به محض باز کردن در دیدم دوربین گذاشته و از من فیلم میگیرد و میخندد. وقتی سؤال کردم چرا این کار را کردهای، گفت این یک چالش بود. کاش فقط همین باشد.
یکدفعه میبینم استوری گذاشته که در جاده شمال است و با دوستانش رفته بدون اینکه به من حرفی بزند. وقتی میپرسم چرا این کارها را میکنی، میگوید چالش است دیگر یا شوخی است. مگر میشود زندگی را شوخی گرفت؟ او حتی عذرخواهی هم نمیکند.
مهرداد کمی آب خورد و ادامه داد: همین هفته پیش با اینکه میدانست من تازه در یک شرکت خصوصی استخدام شدهام، یک روز که میخواستم بروم سر کار، صبح که بلند شدم، از دیدن سر و وضع خودم وحشت کردم. وقتی من خواب بودم، او دستهای مرا لاک قرمز زده بود و صورتم را آرایش کرده بود. از قضا من آن روز جلسه مهمی داشتم و به خاطر این رفتار نتوانستم بهموقع برسم و برایم خیلی بد شد. وقتی گفتم چرا این کار را کردی، گفت چالش بود.
آقای قاضی رفتار این زن دیگر امانم را بریده و خسته شدهام. هرچه بیشتر میگذرد، این زندگی برایم سختتر میشود. مدام مرا عصبی و ناراحت میکند.
قاضی که متعجب شده بود رو به زن جوان کرد و گفت دخترم تو چنین کارهایی میکنی؟
او هم با خنده گفت: جناب قاضی همه مردم همین کارها را میکنند و با این کارها کلی پول در اینستاگرام درمیآورند. من نزدیک به ۳۰۰ هزار نفر دنبالکننده دارم، باید برای آنها یک سرگرمی انجام بدهم. من این چالشهای قشنگ را از پیجهای خارجی پیدا میکنم. چرا شوهران آنها طلاقشان نمیدهند و ناراحت نمیشوند.
آقای قاضی من دختری هستم که اهل شادی و شوخی کردن است. این اخلاق من است، ولی این مرد میخواهد مرا به یک زن تنها و عبوس و منزوی تبدیل کند. من برای صفحه اینستاگرامم خیلی زحمت کشیدهام و نمیتوانم آن را از دست بدهم.
قاضی که این حرفها را شنید، پس از چند دقیقه تأمل و بررسی جوانب پرونده گفت: طلاق همیشه بهترین راهحل نیست. به نظرم شما باید ابتدا ۲ ماه به کلاسهای مشاوره بروید، اگر مشکلتان حل نشد آن وقت حکم طلاق را صادر میکنم.
امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی
در این پرونده مشاهده میکنیم که زن جوان اصلاً توجهی به زندگی مشترک خود ندارد و تمام تمرکز خود را روی فضای مجازی قرار داده که این مسأله باعث شده دیگرتوجهی به زندگی مشترک خود نداشته باشد و سبب شده این زوج جوان را به طلاق عاطفی برساند.
همه جوانها باید بدانند که زندگی مشترک موفق و سالم نیازمند تعامل طرفین است، نیازمند احترام و ادب است و هرگز نباید زندگی مشترک خود را با دیگر زندگیهای مشترک مقایسه کرد و از ظاهر دیگر زندگیهای مشترک الگوبرداری کرد. اینکه در فضای مجازی خیلی افراد خیلی کارها انجام میدهند اصلاً دلیلی نمیشود که ما هم در زندگی مشترک خود آن رفتارها را انجام بدهیم.
با این حال اگر این زوج جوان میخواهند با هم آینده خوبی داشته باشند، اول از همه باید رفتارهای غلط گذشته را کنار بگذارند و دوباره پایههای زندگی مشترک شان را بر اساس الگوی صداقت، ازخودگذشتگی، تعهد، مسئولیت پذیری، صمیمیت و... بنا کنند وگرنه با ادامه این روند و تفکر، این زوج جوان بیشک در کوتاهترین زمان ممکن به طلاق و جدایی میرسند.