به گزارش صد آنلاین،جوانی که به اتهام سرقت گوشی دستگیر شده، با بیان خاطرات تلخ و تجربیاتش از دوران زندانی شدن ۶۶ ماهه، از اشتباهات گذشتهاش گفت. او که از یک زندگی عادی و شغف به هنر صافکاری به دام سرقت افتاده است، حالا با وجود مشکلات خانوادگی و مشکلات مالی، در تلاش برای تغییر مسیر زندگی خود است. داستان او نمایانگر چالشهای زندگی در جوامع معاصر و تأثیرات عشق و دوستیهای نادرست بر روی سرنوشت افراد است.
داستان جوان از زبان خودش
این جوان ۳۰ ساله که به تازگی به اتهام سرقت موبایل در مشهد دستگیر شده، در گفتوگویی با سرگرد احسان سبکبار، رئیس کلانتری شفا، به بیان جزئیات زندگیاش پرداخت. او در مورد سوابق کیفری خود گفت: "۶۶ ماه به خاطر یک دختر زندانی بودم. من عاشق دختری در محلهام بودم و زمانی که کسی درباره او سخن گفت، به خاطر غیرت به او چاقو کشیدم و در نتیجه به زندان افتادم."
او ادامه داد: "بعد از آزادی، تصمیم گرفتم زندگی عادی خود را ادامه دهم، اما با مشکلات مالی و فشارهای زندگی روبرو شدم. همسرم دیابت دارد و فرزندانمان به دلیل این بیماری در دوران جنینی سقط شدند. این مسائل مرا به سمت سرقت سوق داد."
این جوان در ادامه داستانش به زندگی قبل از سرقت اشاره کرد و گفت: "قبل از اینکه به دزدی روی بیاورم، صافکار خودرو بودم. اما از زمانی که ترک تحصیل کردم، نتوانستم درآمد خوبی کسب کنم و این باعث شد که به سرقت روی بیاورم."
او با بیان اینکه اوضاع مالی خانوادهاش به شدت بد شده بود، گفت: "پدرم کشاورز است و همیشه تلاش کرده است تا ما را به تحصیل ادامه دهیم، اما رفیقبازی و دوستیهای نادرست زندگیام را خراب کرد. من تا کلاس پنجم درس خواندم و از آن زمان به کارهای فنی پرداختم، اما همواره در جستجوی راهی برای کسب درآمد بیشتر بودم."
زندگی در سایه عشق و ستم
او به گذشتهاش و دلایلی که او را به این سمت کشانده اشاره کرد: "من با همسرم در سال ۱۴۰۰ ازدواج کردم و او از نزدیکان زنبرادرم بود. اما دیابت همسرم و مشکلات مالی باعث شد که وضعیتمان به شدت بدتر شود. من برای تأمین هزینههای درمانی او مجبور به سرقت شدم."
او همچنین به دوران زندانی شدنش به خاطر چاقوکشی اشاره کرد و گفت: "بعد از اینکه درگیر آن حادثه شدم، به دلیل جراحتی که دیدم مدتی در بیمارستان بستری شدم و در نهایت، با پرداخت دیه آزاد شدم. اما هنوز هم در ذهنم حسرت آن دختر وجود دارد، چرا که او بعد از آن حادثه ازدواج کرد و من از او دور شدم."
جوانی که در حال حاضر به خاطر سرقت گوشی دستگیر شده، در پاسخ به این سؤال که آیا از کارهایش پشیمان است، گفت: "بله، من از این موضوع بسیار پشیمانم. هر بار که به سرقت میرفتم، به یاد قربانیانی که قلبشان را شکستهام میافتادم. اما فشار مالی و مشکلات همسرم مرا به این سمت کشاند. من الآن در زندان فهمیدم که این راه بنبست است."
او همچنین گفت: "من با خودزنی و خالکوبیهایم به نوعی با دردهای درونیام مواجه شدم و سعی کردم به خودم آسیب بزنم. اما حالا که در اینجا هستم، میدانم که چقدر اشتباه کردهام."
پیام به دیگران
در پایان، او خواستهای از دیگران داشت و گفت: "از کسانی که سرگذشت من را میخوانند، میخواهم به هیچوجه به سمت جرم نروند. سرقت هیچ وقت عاقبت خوبی ندارد و من الان در میانه این تاریکی قرار دارم. نمیخواهم کسی مانند من سرنوشت تلخی را تجربه کند."
داستان زندگی یک سارق جوان | از عشق به سرقت در یک شب!
این جوان، با عشق به دختری در محله، به زندان رفت و حالا در تلاش برای جبران گذشته است.
چگونه مشکلات مالی و عشق باعث انحراف جوانان میشود؟ | تأثیرات عشق و دوستیهای نادرست بر زندگی
مشکلات مالی و فشارهای زندگی ممکن است جوانان را به سمت رفتارهای نادرست سوق دهد و عاقبت این مسیر هیچ گاه خوشایند نیست.