آخرین اخبار
۲۵ مهر ۱۴۰۳ - ۰۶:۲۰
کارآگاه‌بازی زن همسایه سارقان ۱۰۰ میلیاردی را گرفتار کرد 
بازدید:۶۷۲
صد آنلاین | صبح روز سه‌شنبه ۲۰ شهریورماه امسال، مرد جوانی در تهران با اداره پلیس تماس گرفت و اعلام کرد سارقانی به خانه خواهرش در یکی از خیابان‌های شمالی تهران دستبرد زده‌اند.  
کد خبر : ۱۱۹۸۶۹

به گزارش صد آنلاین،  یکی از اعضای باند سرقت که با دستبرد به خانه تاجر سرشناس، ۱۰۰ میلیارد تومان پول و طلا سرقت کرده بودند در حال دفن سهم طلاهایش بود که زن همسایه متوجه شد و پلیس را در جریان قرار داد.  

 

 

 

 


صبح روز سه‌شنبه ۲۰ شهریورماه امسال، مرد جوانی در تهران با اداره پلیس تماس گرفت و اعلام کرد سارقانی به خانه خواهرش در یکی از خیابان‌های شمالی تهران دستبرد زده‌اند.  
با اعلام این خبر، به سرعت تیمی از مأموران به محل حادثه رفتند که آپارتمان بزرگی در یکی از برج‌های لوکس شمال شهر بود. بررسی‌ها حکایت از آن داشت آپارتمان گرانقیمت متعلق به مرد تاجری است که شب قبل سارقانی به آن دستبرد زده‌اند.  

 

 

 

 

  مسافرت خارج از ایران 
 مرد جوان در توضیح ماجرا گفت: «خواهرم همراه شوهرش در این خانه زندگی می‌کنند. شوهرخواهرم یکی از تاجر‌های سرشناس ایران است و ثروت زیادی دارد، از طرفی هم به خاطر تجارت همیشه به خارج از کشور رفت و آمد دارد. ۲۷ روز قبل خواهرم همراه شوهرش برای مسافرت به یکی از کشور‌های اروپایی رفتند و هنوز هم به ایران برنگشته‌اند. در این مدت که آن‌ها مسافرت هستند دامادمان کلید خانه را به پدرش داده بود و او هر چند روز یک‌بار به اینجا می‌آمد و سرکشی می‌کرد. یک روز قبل پدرشوهر خواهرم به من گفت میهمان دارد و قرار است برای چند روزی همراه میهمان‌هایش به یکی از شهر‌های شمالی برود و از من خواست به خانه خواهرم سرکشی کنم و مواظب آنجا باشم. او گفت چند روزی است به خانه پسرش سر نزده و من هم وقتی کلید را از او گرفتم، بلافاصله به خانه خواهرم آمدم. وقتی می‌خواستم به در ورودی آپارتمان کلید بیندازم، متوجه شدم در باز است که با نگرانی وارد خانه شدم و با مشاهده وضعیت آنجا فهمیدم سارقانی به خانه دستبرد زده‌اند. وسایل خانه به‌هم ریخته و گاوصندوق خانه هم تخریب شده بود.»

    سرقت ۱۰۰ میلیارد تومانی 
با شکایت مرد جوان، پرونده به دستور قاضی مصطفی تقی‌زاده، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.  
بررسی‌ها نشان داد سارقان از خانه تاجر سرشناس ۲ هزار سکه طلا، ۱۰ هزار دلار، ۱۰ میلیون تومان پول نقد و تعداد زیادی سکه‌های قدیمی گرانقیمت سرقت کرده‌اند. کارآگاهان پلیس آگاهی در نخستین گام دوربین‌های مداربسته محل حادثه را بازبینی کردند. دوربین‌ها نشان می‌داد چهار مرد نقابدار که کلاه و ماسک به صورت دارند در سه شب متوالی به خانه تاجر سرشناس رفت و آمد داشته‌اند و نیمه‌های آخرین شب با چند کیسه پر از لوازم سرقتی از آنجا خارج شده و با خودروی پراید پلاک مخدوشی از محل فرار کرده‌اند.  

   پلیس‌بازی زن مستأجر 
مأموران پلیس در بازبینی دوربین‌ها و بررسی‌های تخصصی هیچ سرنخی از سارقان پیدا نکردند و مشخص شد سارقان به صورت فوق‌حرفه‌ای دست به سرقت زده و هیچ ردی هم از خود به جا نگذاشته‌اند.  
در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، زن میانسالی در یکی از شهر‌های شمال‌غربی کشور با اداره پلیس تماس گرفت و گفت به رفتار پسر صاحبخانه‌اش مشکوک است. او گفت: «من مستأجر زنی سالخورده هستم. محل زندگی‌ام خانه ویلایی دو طبقه‌ای است که طبقه اول در اختیار صاحبخانه است و در طبقه دوم هم من ساکن هستم. شب قبل پسر صاحبخانه از تهران به خانه مادرش آمد و نیمه‌های شب وقتی برای خوردن آب از خواب بیدار شدم از پنجره خانه‌ام دیدم او داخل باغچه حیاط خانه‌شان گودال بزرگی حفر کرده و بعد هم کیسه‌ای داخل آن گودال گذاشت و رویش را با خاک پوشاند. احتمال می‌دهم او جسدی را داخل باغچه دفن کرده است.»

 

 

 

 

   سارق سابقه‌دار 
با اعلام این خبر، تیمی از مأموران راهی محل شدند و پس از کندن باغچه، کیسه‌ای پر از سکه‌های طلای بهار آزادی و سکه‌های قدیمی و مقداری وسایل قیمتی دیگر کشف کردند. مأموران پلیس در بررسی‌های فنی متوجه شدند پسر صاحبخانه سارق سابقه‌داری به نام هرمز است و در تهران زندگی می‌کند. بنابراین مأموران هرمز را بازداشت کردند و دریافتند وی شهریورماه امسال با همدستی چند نفر از دوستانش به خانه تاجر معروفی در تهران دستبرد زده و قسمتی از اموال سرقتی را در باغچه خانه مادرش مخفی کرده است.  
بنابراین متهم در اختیار مأموران پلیس تهران قرار گرفت.  

 

 

 

   رودست به همدستان 
هرمز پس از انتقال به تهران در بازجویی‌ها ابتدا منکر جرم خود شد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبه‌رو شد به سرقت از خانه تاجر سرشناس با همدستی سه نفر دیگر اعتراف کرد.  
وی گفت: «طراح سرقت ۱۰۰ میلیارد تومانی یکی از خدمتکاران قدیمی تاجر سرشناس بود. یکی از دوستان مشترکمان که کافی‌شاپ دارد مرا به فریبرز برای سرقت معرفی کرد. او پیشنهاد سرقت را داد و قرار شد من و دو نفر از دوستانم با او همکاری کنیم. من هم همراه دو نفر از دوستانم که یکی از آن‌ها در باز کردن قفل گاوصندوق حرفه‌ای است با فریبرز دست به سرقت زدیم، اما پس از سرقت من به دوستانم رودست زدم و مقداری بیشتر سکه برداشتم. پس از آن تصمیم گرفتم سکه‌ها را در مکان امنی پنهان کنم و در فرصت مناسب بردارم و زندگی‌ام را تغییر دهم که مستأجر مادرم مرا لو داد.»
با اقرار متهم، مأموران فریبرز و دو همدست او و صاحب کافی‌شاپ را بازداشت کردند. متهمان همگی به جرم خود اعتراف کردند. تحقیقات از متهمان ادامه دارد.  

    خدمتکار اخراجی 
فریبرز طراح اصلی سرقت از خانه مرد تاجر در بازجویی‌ها مدعی شد وقتی تاجر سرشناس او را اخراج کرده از او کینه به دل گرفته و نقشه سرقت اموالش را طراحی کرده است.  

فریبرز سابقه داری؟  
نه. من تا الان به کلانتری هم نرفته بودم و به تنها چیزی که فکر نمی‌کردم، سرقت بود.  

پس چرا از خانه تاجر سرشناس سرقت کردی؟  
دو دلیل داشت؛ اول اینکه من مدتی خدمتکار خانه او بودم و سال‌ها به مرد تاجر و خانواده‌اش خدمت کردم، اما احسان به خاطر موضوعی پیش‌پا افتاده مرا اخراج کرد. وقتی اخراج شدم از او کینه به دل گرفتم و بعد هم کاری پیدا نکردم، چون هر جا می‌رفتم، می‌گفتند تو اخراجی هستی و سابقه بدی برای من شده بود. از طرفی او خیلی پولدار بود و من می‌دانستم همیشه در گاوصندوق خانه‌اش پول و طلای زیادی نگهداری می‌کند، به همین دلیل وسوسه شدم هم پولدار شوم و هم به این روش از او انتقام بگیرم.  

خبر داشتی به مسافرت رفته است؟  
بله. من در مدتی که در خانه‌اش کار می‌کردم از برنامه‌های او مطلع بودم و حتی می‌دانستم که از یکی از کشور‌ها اقامت گرفته و هرچند وقت یک‌بار همراه خانواده‌اش به آن کشور می‌رود و مدت طولانی در آنجا می‌ماند. من او را زیر نظر داشتم و فهمیدم که به مسافرت رفته، بنابراین فکر کردم بهترین زمان برای اجرای نقشه‌ام است، چون می‌دانستم به این زودی‌ها به ایران برنمی‌گردد.  

با همدستانت چطور آشنا شدی؟
تصمیم گرفتم سارقی را برای سرقت اجیر کنم، چون کاری از دست خودم ساخته نبود. دوستی داشتم که کافی‌شاپ داشت و همیشه به کافی‌شاپ او رفت و آمد داشتم. به او اطمینان داشتم و موضوع سرقت را با دوستم در میان گذاشتم و گفتم به دنبال چند سارق هستم و او هم هرمز را به من معرفی کرد و گفت سارقی حرفه‌ای است. اول قرار بود هرمز خودش کار را تمام کند و سهم بیشتری گیرش بیاید، اما وقتی فهمید که کار او نیست، دو نفر دیگر را به باند اضافه کرد.  

 

 

 

 

چرا کار او نبود؟  
من خبر داشتم که پول، دلار، سکه و طلا‌ها داخل گاصندوق است و از طرفی هم می‌دانستم قفل در خانه حرفه‌ای و ضدسرقت است. این موضوع را به هرمز گفتم و او هم گفت باز کردن در گاوصندوق کار او نیست و یکی از دوستانش به نام کامبیز که در باز کردن در گاوصندوق حرفه‌ای است باید به باند ما اضافه شود که من هم قبول کردم و در آخر هم یک همدست دیگر اضافه کرد.  

درباره شب سرقت توضیح بده؟  
سرقت سه شب طول کشید.  

چرا؟  
کامبیز در خانه را به راحتی باز کرد، اما وقتی به سراغ گاوصندوق رفتیم، به ما گفت گاوصندوق خاص و حرفه‌ای است. او یک شب کامل روی آن کار کرد، اما موفق نشد در گاوصندوق را باز کند. شب دوم هم چند ساعتی کار کرد و دیدیم امکانپذیر نیست. ما آن شب در خانه مرد تاجر خوابیدیم و دو نفر از همدستان بیرون رفتند و شب بعد با دستگاه هوابرش برگشتند و در گاوصندوق را تخریب کردیم و پس از سرقت از آنجا خارج شدیم.  

چقدر گیرتان آمد؟  
نصف اموال سرقتی را من برداشتم و از سهم خودم ۵۰ سکه به صاحب کافی‌شاپ دادم و نصف دیگر را هم به هرمز دادم و قرار شد به صورت مساوی بین هم تقسیم کنند، اما او طمع کرد و به دوستانش رکب زد.  
فکر می‌کردید شناسایی شوید؟  
نه، سه سارق حرفه‌ای بودند و همه چیز حساب شده بود و ما هیچ ردی از خودمان به جا نگذاشتیم، اگر هرمز طمع نمی‌کرد و اموال سرقتی را در خانه مادرش چال نمی‌کرد، الان در حال خوشگذرانی بودیم.

ایرنا
اشتراک گذاری:
برچسب ها :
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها