به گزارش صد آنلاین،حادثهای تلخ و هولناک در شمال شرق تهران، که بار دیگر چهره تلخ اعتیاد و تأثیرات مخرب آن بر زندگی خانوادگی را نشان میدهد. ماجرای پسری ۱۸ ساله به نام آرتین که در اثر اعتیاد به مواد مخدر، دست به جنایتی هولناک زده و پدرش را به طرز وحشتناکی با چاقو به قتل رسانده است، توجه همگان را به خود جلب کرده است.
اعتیاد آرتین به مواد مخدر مانند شیشه، گل و کوکائین باعث شد تا اختلافات شدید خانوادگی اوج بگیرد. روز حادثه، اختلافات خانوادگی به اوج خود رسید و آرتین، خشمگین و بیتاب، در لحظهای غیرقابل پیشبینی، با چاقویی به سمت پدرش حمله کرد. اکنون، این پسر جوان از کرده خود پشیمان است و با عذاب وجدان مواجه است.
این حادثه چند روز قبل در شمال شرق پایتخت رخ داد. آن روز گزارش قتل مردی ۵۰ ساله به تیم جنایی اعلام شد. زمانی که ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران در محل حادثه حضور یافتند با پیکر بی جان مردی ۵۰ ساله مواجه شدند که هدف ضربات متعدد چاقو قرار گرفته بود. عامل جنایت کسی جز پسر ۱۸ ساله خانواده نبود که پس از جنایت، از خانه فرار کرده بود. مادر خانواده که شاهد جنایت بود، به ماموران گفت: پسرم آرتین اعتیاد شدیدی به مواد مخدر داشت. او شیشه، گل و کوکائین مصرف میکرد. به دلیل اعتیادش مدام با پدرش درگیری و اختلاف داشت.
وی ادامه داد: روز حادثه آرتین پسرم خواب بود که همسرم بالای سر او رفت و به پایش ضربهای زد تا از خواب بیدار شود. آرتین که از خواب پرید به شدت عصبانی شد و به سمت آشپزخانه رفت تا چاقویی بردارد. هرچه تلاش کردم مانع شوم نشد و پسرم با چاقو چندین ضربه به پدرش زد. وقتی همسرم خونآلود روی زمین افتاد، پسرم وحشتزده خانه را ترک کرد.
پایان فرار:
به دنبال فرار این متهم، تحقیقات برای دستگیری وی آغاز شد تا اینکه ردپای وی در خانه دوستش به دست آمد. با این سرنخ ماموران راهی مخفیگاه وی شدند و او را دستگیر کردند. متهم ۱۸ ساله در بازجوییها به قتل پدرش اعتراف کرد و گفت به شدت پشیمان است و عذاب وجدان دارد. او گفت: چند ماه قبل با دوستان ناباب رفت و آمد کردم و معتاد به مواد مخدر شدم. از آن پس، زندگیم رو به تباهی رفت. مواد مخدر، موجب شد تا انگیزهام برای زندگی از دست بدهم و در نهایت دستانم به خون پدرم آلوده شود.
وی ادامه داد: پدرم مدام مرا نصیحت میکرد تا دور مواد را خط بکشم اما من گوشم به حرفهای او بدهکار نبود تا اینکه روز حادثه با پا ضربهای به من زد و بیدارم کرد. من خواب بودم و وقتی بیدار شدم، خشم تمام وجودم را فرا گرفت. فریاد کشیدم که چرا مرا بیدار کردی و او گفت باید در زندگیم هدف مشخص کنم. به کمپ بروم، مواد را ترک کنم و سپس کار مناسبی برای خودم دست و پا کنم. من اما اصلا به حرفهای پدرم اهمیت نمیدادم. نمیدانم چه شد که چاقویی برداشتم و به زندگی او پایان دادم. قصد قتل نداشتم و خیلی پشیمانم.
این متهم پس از اقرار به جنایت بازداشت شد و تحقیقات از وی توسط کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.
نظر شما چیست؟ تحلیلها و دیدگاههای خود را با ما در صد آنلاین به اشتراک بگذارید.