به گزارش صد آنلاین، طاهره بعد از دو سال زندگی مشترک قصد دارد از همسرش جدا شود. او میگوید اگر حالا جدا شود بهتر است. طاهره دلایل این جدایی میگوید.
*چند سال است ازدواج کردهای؟
6 ماه نامزدم بودیم 2 سال هم هست که ازدواج کردهام.
*چرا میخواهی جدا شوی؟
شوهرم مرد بیتعهدی است. او اصلا احساس مسئولیت ندارد و من هم میخواهم از او جدا شوم.
*چطور با هم آشنا شدید؟
دوست شوهر خواهرم بود. من در رفت و آمدهایی که خانه خواهرم داشتم با او آشنا شدم.
*شغل شوهرت چیست؟
او کارمند یک شرکت خصوصی است. درآمد خوبی هم دارد اما اصلا نسبتا به من احساس تکلیف نمیکند. او هرچه در میآورد خرج خودش و خانوادهاش میکند. البته بیشتر با دوستانش خوشگذارنی میکند.
*پس خرج خانه را چه کسی میدهد؟
قرار اول ما این بود که خرج خانه را مشترک تامین کنیم. من نیمی از حقوقم را میگذاشتم و شوهرم هم نیمی از حقوقش را میگذاشت اما بعد از دوماه او دیگر هیچ پولی نداد.
*چرا؟
از کار بیکار شد. چندماهی شغل نداشت و من خرجی خانه را میدادم. بعد از اینکه کار پیدا کرد دیگر در خرجی خانه شریک نشد. او گفت که وقتی حقوق تو کافی است حقوق من را پسانداز میکنیم؛ اما همه پول را برای خودش برداشت.
* با کمی صحبت و تغییر سبک زندگی شاید بشود این زندگی را نجات داد.
شوهرم نسبت به من هیچ تعهدی ندارد. چون من زن مستقلی هستم فکر میکند حق دارد پولش را برای خودش بردارد. او حتی کرایه خانه را هم نمیدهد. قرارداد به نام اوست و من هم سه ماه است کرایه خانه را ندادم. وسایلم را جمع کردم و خانه پدرم هستم. او با پررویی با من تماس گرفته که کرایه خانه را بریز! مشکل ما به او مربوط نیست. در حالیکه طبق قانون هم تامین محل زندگی با مرد است. وقتی من این رفتارها را میبینم هیچ راه نجاتی نمیبینم و به نظرم دیگر باید به این زندگی پر از اذیت پایان داد.
*مهریهات را گرفتهای
من مهریه نداشتم. قرار بود داراییمان را تقسیم کنیم اما آن را هم نمیخواهم و فقط میخواهم جدا شوم.