به گزارش صد آنلاین، پیش از این متهم اصلی پرونده دستگیر شده و در اعترافش گفته بود: مقتول را اول با چکش و بعد با چاقو زدم، اما در انجام قتل تنها نبودم و همدست داشتم.
تحقیقات در مورد این پرونده از زمانی آغاز شد که خواهرزاده مقتول در شب سیزدهم فروردین ماه امسال با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و به اپراتور گفت: داییام تنها زندگی میکند. تلفن همراهش خاموش است؛ به همین خاطر الان جلوی در خانه او آمدهام، اما در را باز نمیکند و موفق به دیدنش نشدم. از طرفی بوی شدید گاز هم به مشام میرسد، لطفاً کمک کنید.
با اعلام این موضوع به ماموران و امدادگران آتشنشانی شهرداری تهران دو تیم پا به طبقه پنجم آپارتمان مورد نظر گذاشتند. در نهایت با اخذ دستور قضایی در واحد را باز کردند و لحظاتی بعد جسد خونآلود مرد میانسال کشف شد.
طولی نکشید که ماجرای این قتل به بازپرس کشیک قتل پایتخت اطلاع داده و در بیسیمهای کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی نیز مخابره شد. دقایقی بعد از آن بازپرس سالار صنعتگر از شعبه هشتم دادسرای امور جنایی همراه تیم بررسی صحنه جرم در صحنه جنایت حاضر شد.
تحقیقات حکایت از آن داشت، چندی قبل اعضای خانواده مقتول به خارج از کشور مهاجرت کردند و او که بازنشسته بود تنها زندگی میکرد. همچنین بررسیها نشان داد عامل یا عاملان جنایت پس از ارتکاب قتل شیر گاز را باز کردهاند.
در نخستین گام ماموران تیم تشخیص هویت به دستور بازپرس جنایی به انگشتنگاری از جسد و صحنه جرم پرداختند تا سرنخهای احتمالی را پیدا کنند. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی نیز ماموریت یافتند تا با اقدامات اطلاعاتی و بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف خانه مورد نظر بررسیهای خود را در رابطه با این پرونده ادامه دهند.
در نهایت با دستور قاضی سالار صنعتگر جسد مقتول برای معاینات دقیقتر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات جهت روشن شدن زوایای پنهان پرونده ادامه یافت.
یافتههای پلیسی حکایت از آن داشت که مقتول دستی در فروش عتیقه و سنگ قیمتی داشت. بررسی خانه نیز نشان داد در ورودی سالم است و تخریب نشده یا کسی به زور وارد نشده است. بنابراین احتمال قتل از سوی فرد یا افراد آشنا قوت گرفت. به همین دلیل افرادی که به خانه مقتول رفت و آمد داشتند، بررسی شدند.
سرانجام مظنونی بازداشت و در خانهاش وسایلی پیدا شد که متعلق به مقتول بود. این متهم در بازجوییها با انکار قتل گفت: اموال مال خودم است و در کار خرید و فروش آنها هستم. چندی به مقتول زنگ زدم و تلفنش را جواب نداد، بعد به خانهاش رفتم و دیدم در خانهاش پلمپ شده است. من از هیچ چیز اطلاع ندارم.
پس از آن تحقیقات در مورد این متهم ادامه داشت تا اینکه او پس از دو هفته تحقیقات مستمر گفت: پارسال اموالی را برای فروش به مقتول داده بودم و همزمان به خانه او رفت و آمد داشتم و هر بار سراغ اموال یا پولش را میگرفتم، بهانه میآورد. همین موضوع باعث اختلاف ما شده بود. روز حادثه سراغش رفتم و پولم را خواستم اما نه پول را داد نه ظرف و ظروف را. به همین دلیل مشاجره کردیم و او چکش به من پرت و من هم چکش را به خودش پرت کردم که به سرش خورد و زمین افتاد اما من چاقویی به او نزدم و نمیدانم چه کسی او را کشته است. من فقط اجناس خودم را برداشتم و رفتم.
به این ترتیب ماموران که فرد دستگیر شده را مظنون شماره یک این قتل میدانستند، تحقیقات از او را ادامه دادند و این مرد پس از حدود یک ماه بازداشت لب به سخن گشود و گفت: سر عتیقه او را کشتم.
این متهم در آخرین جلسات گفت: علاوه بر ضربههای چکش، با چاقو هم پیرمرد را زدم و حتی دوستم که معتاد است و قبل از من به خانه مقتول رفته بود، وقتی دید من با مقتول درگیر شدهام، با دستانش گلوی مقتول را فشار داد و بعد عتیقهها و سه انگشتر نقره مقتول را برداشتیم و فرار کردیم. بعد از فرار از آن دوست معتادم که در قتل با من همدستی کرد، خبر ندارم.
با بدست آمدن این نتایج بازپرس صنعتگر دستور دستگیری دوست فراری متهم را صادر کرد، به این ترتیب تحقیقات ادامه یافت تا اینکه مدتی قبل دوست فراری متهم اصلی پرونده در یک کمپ ترک اعتیاد شناسایی و دستگیر شد.
متهم دستگیر شده در اعترافات خود گفت: متولد ۶۶ و معتاد هستم به خاطر دوستم با او رفتم و فقط روی سینه مقتول نشستم، من او را نکشتم.
در حال حاضر این متهم با اتهام معاونت در قتل روانه زندان شده است.