خبر درحالحاضر این است: ۱۴ اثر از ۳۰ اثر ارزشمند موزۀ امام علی، از کشور خارج و در دبی فروخته شده است؛ از سرنوشت ۱۶ اثر دیگر خبری نیست.
«سعید صدرائیان» عضو هیئتمدیرۀ سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیز توضیحاتی داده که بههیچوجه قانعکننده نیست. درحالیکه مسئولیت خروج و فروش تابلوها به عهدۀ شهرداری تهران و موزۀ امام علی است، اما بهعلت ابهامات فراوان و توضیحات پرعیبوایراد مسئولان شهرداری، جا دارد مدعیالعموم و دستگاه قضایی، به ماجرای تابلوهای موزۀ امام علی وارد شده و ضمن بررسی پرونده، گزارش دقیقی در اختیار رسانهها و افکار عمومی قرار دهد. قاعدتاً باید اسم شورای شهر تهران نیز برای پیگیری این پرونده ذکر میشد، اما از این شورا نمیتوان انتظار چندانی داشت.
دربارۀ این اتفاق حساسیتزا، ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد؛ نخست اینکه چرا خارجشدن تابلوها و فروش آنها، بدون اطلاعرسانی درست و دقیق صورت گرفت؟ اگر بدبینانه نگاه کنیم، به نظر می رسد تلاش شده که هیچ خبری از تصمیم موزۀ امام علی درز پیدا نکند، اما مسئولان موزه و شهرداری تهران، باید می دانستند که جلوی درز خبر را نمیتوانند بگیرند. در عصر شبکههای اجتماعی و فضاهای مجازی، مدیریت رویدادهای خبری، دچار دگرگونیهای فراوان شده است. امروز یک شهروند که از سواد رسانهای برخوردار است و برای خودش مسئولیت اجتماعی تعریف کرده باشد، نمیتواند در قبال چنین تصمیمهایی ساکت بماند. پس اگر این شهروند در شهرداری، موزۀ امام علی، میراث فرهنگی یا هر اداره و نهادی کار کند که این اطلاعات به او برسد، بهراحتی میتواند آن را رسانهای کرده و به گوش همگان برساند.
در چنین شرایطی، بازتاب منفی چنین تصمیمهایی دوچندان میشود و اصلاح ذهنیت مخاطبان موزه و شهرداری، دیگر بهسادگی امکانپذیر نیست؛ چون پس از اینکه تصمیمی مهم و حساس، بدون شفافیت و بهصورت پنهانی انجام شود و تازه پس از آن خبر از راههای دیگر به گوش جامعه برسد، توضیحات پس از آن را معادل خبرسازی در نظر میگیرند و به محتواهای تولیدشده به دیدۀ شک و تردید مینگرند و کمتر مورد پذیرش قرار میدهند؛ این مسئله باعث میشود که از اعتبار آن نهاد عمومی که اینجا شهرداری تهران و موزۀ امام علی است، کاسته شود؛ بنابراین اگر روند انتقال و فروش تابلوها بدون عیب و ایراد باشد، باز هم دغدغههای فراوان برای علاقهمندان فرهنگ و هنر ایران و شبهههای جدی برای جامعه ایجاد میکند.
نحوۀ خروج و فروش این تابلوها، برای مدیران شهرداری تهران و موزۀ امام علی یک رسوایی به شمار میرود که دعینحال برای شهروندان و مخاطبان موزه نیز، بیاعتمادی و ناامیدی به وجود آورده است؛ بهخصوص که توضیحات ارائهشده نیز از منطق استواری برخوردار نیست.
متأسفانه فرهنگ و هنر ایران، در سالهای پس از انقلاب، بیمهریهای فراوانی به خود دیده و گاهی نیز حرمت خودش را از دست داده است؛ بهطوری که کجسلیقگیها و نادیدهگرفتن ارزش هنر توسط مسئولان دولتی، افراد صاحبنفوذ و صاحبتریبون، برایمان عادی شده است. پس دور از ذهن نیست مسئولان موزۀ امام علی، ناگهان تصمیم بگیرند تابلوهایی را به هر دلیلی از کشور خارج کرده و به فروش برسانند.
داستان تابلوهای موزۀ امام علی، اما همچنان نیازمند پاسخگویی و رفع ابهامات است. بهعنوان نمونه، هنوز توضیح داده نشده که تکتک این تابلوها چه ویژگیهایی داشتهاند؟ قیمت واقعی آنها چقدر است؟ نحوۀ فروش به چه صورتی بوده است؟ خریداران چه کسانی هستند؟ نحوۀ انتخاب هر تابلو برای فروش، بر چه اساسی صورت گرفته است؟ تصمیمگیران چه کسانی بودهاند؟ از نظر کدام هنرمند، برای اتخاذ این تصمیم بهره گرفتهاند؟ موزۀ امام علی، از اختیارات قانونی برای فروش این آثار برخوردار است؟ آیا وظیفۀ موزه، فروش آثار هنری است؟ اسناد و مدارک فروش، چه رقمی را نشان میدهند؟ با پول حاصل از فروش این اموال، چه کاری قرار است صورت پذیرد؟ آیا امکان فروش در داخل کشور نبود؟ آیا هنرمندانی که تابلوهایشان به فروش رفته، از این اقدام آگاه بودند؟ آیا از فروش آثارشان راضی هستند؟
شهرداری تهران، سالهاست که در دورههای مختلف اقدام به گردآوری آثار ارزشمند هنرمندان کشورمان کرده است. اکنون این پرسش مطرح میشود که چه تعداد آثار، در بخشهای مختلف شهرداری وجود دارد؟ ارزش آنها چقدر است؟ چگونه از آنها نگهداری میشود؟ چه مقدار هزینۀ گردآوری این آثار شده است؟ در چه بخشهایی نگهداری میشوند؟ و…
شاید لازم باشد گزارشی از وضعیت گنجینههای شهر تهیه شده و در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد.
متأسفانه هنوز پاسخ دقیقی به پرسشهای فراوان رسانهها و افکار عمومی داده نشده است.
شهرداری تهران بهعنوان یکی از بزرگترین سازمانهای اجتماعی، بیشترین ارتباط را با شهروندان دارد. نهادهای عمومی زمانی میتوانند از کارایی و بهرهوری بیشتری برخوردار باشند، که اعتماد شهروندان را بهعنوان سرمایۀ اجتماعی و معنوی کسب کرده و از آن در مسیر اهداف سازمانی و توسعۀ شهری استفاده کنند؛ ازاینرو اعتماد اجتماعی به این نهادهای عمومی، از اهمیت فراوانی برخوردار است؛ اعتماد که از بین برود، در برنامهها و سیاستگذاری، با دشواریهای فراوان روبهرو خواهد بود. متأسفانه نتیجۀ بسیاری از تحقیقها و نظرسنجیها، نشان میدهد که اعتماد شهروندان به مدیریت شهری تهران، در سطح پایینی قرار دارد. تحقیقات نشان میدهد که پاسخگوبودن، وحدت هنجاری و وجود شفافیت سازمانی در شهرداری، از مهمترین عوامل تغییر مثبت و ارتقاء سطح اعتماد شهروندان تهرانی به مدیریت شهری تهران است. متأسفانه در اتفاق اخیر و نحوۀ مواجهۀ شهرداری، باز هم ضربۀ دیگری به اعتماد عمومی به نهاد شهرداری وارد شده است.
مسئلۀ دیگر اینکه، در ماجرای تابلوهای موزۀ امام علی، شاهد بیان مطالبی هستیم که تمام واقعیت نیست؛ در واقع مطالب درست با محتواهای نادرست مخلوط شده تا به خورد مردم بدهند.
بهعنوان نمونه، صدرائیان عضو هیئتمدیرۀ سازمان فرهنگیهنری شهرداری تهران، میگوید: دررابطهبا قیمت برخی از آثار اغراق میشود؛ این آثار جمعاً ارزششان به ۳ میلیارد تومان هم نمیرسد، چه برسد به ۳۰ میلیارد تومانی که نقل شده است. سپس در ادامه توضیح میدهد: «مدل نگهداری موزهها و مدل آثار هنری ما صحیح و فنی نیست و سیستم اطفاء حریق، خنککننده و نگهداری فیزیکی درستی نداریم که برای حل این مسائل، در هیئتمدیره جلسه برگزار شد و پیشنهادی ارائه شد که من با صراحت موافق این پیشنهاد بودم؛ پیشنهاد مبنیبر این بود که ما با فروش برخی از این آثار و از محل سود حاصل از فروش (تمام سود این آثار به مدیریت تجسمی معاونت هنری باز میگردد)، چالشهای موجود را رفع کنیم؛ از جمله رسیدگی و بهسازی آثار هنری، ترمیم ضعف کلکسیون آثار و خرید آثار خاصی که در سازمان نداریم.»
اکنون بر اساس سخنان صدرائیان، این پرسش مطرح میشود که وقتی ارزش تمام آثار روی هم به ۳ میلیارد تومان هم نمیرسد، شما چگونه میخواهید این مقدار اصلاحات هزینهبر را در مجموعۀ موزه انجام دهید؟ از سوی دیگر، گفته میشود در میان تابلوهایی که از ایران خارج شده، چهار اثر از «علیاکبر صادقی» هنرمند سرشناس کشورمان و از نقاشان صاحبسبک، دو اثر از «هانیبال الخاص» هنرمند تأثیرگذار و نوگرای ایران، یک اثر از «آیدین آغداشلو» هنرمند پرآوازۀ ایران، دو اثر از «رضوان صادقزاده» برندۀ جوایز بینالمللی نقاشی، مرحوم «محمود جوادیپور» از نخستین پایهگذاران جنبش نقاشی نوگرای ایران و…. به چشم میخورد، مابقی هنرمندان هم افرادی هستند که اسم و رسمی دارند و سالهاست کارهای درخوری تولید کردهاند. آیا سخنان صدرائیان، تمام واقعیت است؟ حق نداریم ازاینپس به هر چیزی که او میگوید، شک داشته باشیم؟ این اسامی و آثارشان، واقعاً سه میلیارد تومان ارزش دارد؟
متأسفانه برخی از مسئولان و کنشگران رسمی کشور، سخنانی بر زبان میآورند که درستوغلط بودن حرفهاشان، مشخص نیست و حرف را بدون توجه به تبعات و نتایج مترتب بر آن بر زبان میرانند؛ حرفها و سخنانی که مخاطب را گمراه و بیاعتماد میکند، غافل از اینکه چنین چیزی، بهسختی امکانپذیر است؛ چون چند سالی است که راستیآزمایی (فکت چکینگ) در اخبار و اطلاعات، به فعالیتهای روزنامهنگاران، فعالان رسانهای، بنگاههای خبری و روابطعمومیها اضافه شده است تا ضمن بررسی ادعاهای مطرحشده و درستیسنجی محتوا، از گمراهشدن مخاطبان جلوگیری کنند. چون اخبار جعلی، بهعمد اطلاعات نادرست یا ناقص میدهد تا خوانندگان را فریب دهد؛ پس حتی اگر محتوایی به اشتباه منتشر شود، این گویندۀ آن محتوا است که بخشی از اعتبار خودش را از دست میدهد.
دربارۀ ماجرای تابلوهای موزۀ امام علی، حرفها و نکتهها فراوان است. ای کاش شهرداری تهران پاسخگو باشد و هرچه زودتر، اطلاعات درست و دقیق در اختیار مخاطب قرار بگیرد.