به گزارش صد آنلاین، در یادداشت گذشته احتمال وقوع یک رشته تحولات غافلگیرکننده در روزها و هفته های آینده در محدوده جنگ غزه و جبهه های پشتیبان را بحث و بررسی کرد.
در چند روز گذشته دو رویداد غیر مترقبه مورد توجه محافل خبری و تحلیلی قرار گرفت: یکی عملیات هوابرد ارتش صهیونیستی در منطقه مصیاف واقع در حومه شهر حماه در سوریه و دیگری عملیات شهادت طلبانه یک شهروند اردنی در پل اللنبی بین اردن و کرانه باختری که به کشته شدن سه نظامی صهیونیست و زخمی شدن چهارنفر دیگر و شهادت فرد اردنی انجامید.
در مورد عملیات مصیاف، آنچه در رسانه ها منتشر شده بیشتر منابع صهیونیستی و آمریکایی بوده که جزئیات آن مورد تایید منابع مستقل قرار نگرفته است. خلاصه روایت صهیونیستی و آمریکایی از این عملیات این است که تعدادی از کماندوهای ارتش صهیونیستی سحرگاه دوشنبه هفته گذشته با بالگرد در مصیاف فرود آمده و یک مرکز تحقیقات نظامی سوریه را منفجر و منهدم کردند.
اما از پنجشنبه گذشته، منابع صهیونیستی و آمریکایی شروع به پخش جزئیاتی کردند که بیشتر به فیلم های هالیوودی شباهت دارد. پاره ای از این جزئیات می گوید که بالگردهای ارتش صهیونیستی از راه دریا یا آسمان لبنان وارد حریم هوایی سوریه شده و بدون آنکه بر زمین بنشینند کماندوها را در مصیاف فرود آورده و پس از درگیری با نظامیان موجود در پایگاه، ۲۷ نفر از آنها را کشته و بیش از ۴۰ نفر را هم زخمی کردند و پس ازانفجار و انهدام پایگاه نظامی، همه کماندوها سوار بر بالگردها شده و سالم به اسرائیل بازگشتند.
آنها همچنین ادعا کردند که این پایگاه متعلق به سپاه پاسداران ایران بوده که برای حزب الله لبنان موشک های پیشرفته تولید می کرده و در این عملیات، بین دو تا چهار نیروی سپاه پاسداران به اسارت در آمده و کماندوها به اسناد و اطلاعات مهمی دست یافته اند.
این خلاصه ای از ادعاهای رژیم صهیونیستی بود که در چند روز اخیر به شدت آن را تبلیغ کرده است. اما واقعیت این است که:
۱- پایگاه مذکور یک مرکز تحقیقات نظامی و متعلق به ارتش سوریه بوده و پیش از این پنج بار مورد حمله هوایی ارتش صهیونیستی قرار گرفته و هیچ ربطی به حزب الله لبنان یا سپاه پاسداران ایران ندارد. سپاه نیز در اعلامیه خود تاکید کرد که هیچ نیروی ایرانی درمحل مورد ادعا وجود نداشته و ادعای منابع صهیونیستی مبنی بر اسارت نیروهای سپاه پاسداران کذب محض است و افراد موجود در پایگاه مذکور همه از ارتش سوریه بودند.
۲- اینکه در این پایگاه موشک های پیشرفته برای حزب الله می ساختند دروغ دیگری است زیرا حزب الله به اندازه کافی سلاح ها و موشک های پیشرفته در اختیار دارد و تا کنون از آنها استفاده نکرده و نیازی به وارد کردن موشک ندارد و این را رژیم صهیونیستی می داند.
۳- به نظر می رسد که رژیم تل آویو پس از ناکامی های فراوان در نوار غزه، نیاز داشت با یک عملیات هالیوودی و ادعاهای واهی، روحیه ارتش فرسوده خود را بازسازی کند و بنیامین نتانیاهو که از هر سو برای پایان دادن به جنگ زیر فشار است نشان دهد که همچنان می تواند دست به عملیات به اصطلاح پیروزمندانه بزند و افکار عمومی را در داخل به سمت خود جلب کند.
۴- از این گذشته، به نظر می رسد که نتانیاهو و کابینه جنگی اش، اینک بیش از گذشته متوجه جبهه شمال با حزب الله لبنان شده اند و برای گسترش درگیری با حزب الله برنامه ای تهیه کرده اند که شامل مناطق بین سوریه و لبنان نیز می شود و ابعاد جدید آن در آینده مشخص خواهد شد. فعلا آنها حملات خود را متوجه سوریه کرده اند که از دید آنها ضعیف ترین حلقه در زنجیره محور مقاومت است تا از این طریق به لبنان برسند.
۵- اما نکته قابل توجه، موضع و رفتار ارتش روسیه در سوریه است. اگر این درست باشد که بالگردهای رژیم صهیونیستی از طریق دریا وارد حریم هوایی سوریه شده اند بطور حتم روسیه از این امر مطلع بوده زیرا روسها دو پایگاه نظامی که یکی هوایی در حمیمیم لاذقیه و دیگری دریایی در بندر طرطوس است، دارند و مرز ساحلی سوریه را کنترل می کنند و اگر می خواستند، می توانستند مانع این عملیات شوند. اما ظاهرا این عملیات با چراغ سبز روسیه انجام گرفته و این به روابط مسکو - تل آویو بازمی گردد و بار دیگر نشان می دهد که در روابط بین الملل، جایی برای احساسات و دوستی و دشمنی همیشگی وجود ندارد و این منافع است که حرف اول و آخر را می زند.
۶- و اما موضوع وضعیت در اردن و عملیات در پل اللنبی، اهمیت خاص خود را دارد که باید در یادداشت جداگانه ای مورد بررسی قرار گیرد.
مهر