به گزارش صد آنلاین، با مشاهده اخبار گوناگون، روسایجمهوری و سناتورهایی که از دو حزب جمهوریخواه یا دموکرات بودهاند، این سوال مطرح میشود که آیا در آمریکا فقط این دو حزب یا جریانسیاسی وجود دارند؟ پاسخ منفی است احزاب دیگری نیز در آمریکا وجود دارند موسوم به احزاب سوم. به عنوان مثال حزب سبز، حزب قانون اساسی و…
با این تفاسیر احزاب دیگری غیر از دو حزب غالب در آمریکا وجود دارند، اما این پرسش مطرح است که چرا این احزاب به قدرت نمیرسند و روسای جمهوری تماما از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه بودهاند و سناتورها هم اکثرا از این دو حزب بودهاند؟
برای پاسخ به این پرسش عوامل متعددی وجود دارند که باید به آنها اشاره کرد که عبارتند از:
۱. سیستم انتخاباتی آمریکا:
در انتخابات آمریکا فرد پیروز در هر ایالت حال میخواهد رئیسجمهوری، فرماندار، سناتور و…. باشد، همه آرای الکترال را به خود اختصاص میدهد برای مثال در انتخابات ریاستجمهوری، ایالت کالیفرنیا ۵۵ رای الکترال کالج دارد و شخص کاندید که در این ایالت پیروز میشود تمامی ۵۵ رای الکترال کالج را به خود اختصاص میدهد و اینطور نیست که به تعداد آرایی که کسب کرده است، به او آرای الکترال کالج داده شود. البته که قوانین انتخاباتی هر ایالت با ایالت دیگر متفاوت است که این بحث سیستم دو حزبی را تشدید میکند.
از سوی دیگر کاندیداهای دو حزب اصلی (جمهوریخواه و دموکرات) به طور اتوماتیک نامشان در برگه رای تمام ایالتها وجود دارد ولی احزاب غیر اصلی این چنین نیستند و در بحث دسترسی به برگه آرا، نیز هر ایالت تعریف خاص خودش را دارد که این هم به ضرر احزاب سوم است.
۲. عامل رسانه:
عامل دیگر توجه رسانهها به دو حزب اصلی است و اینکه هر یک از این دو حزب رسانههای خاص خودشان را دارند و رسانههای دیگر هم توجه خاصی به این دو حزب دارند و نخبگان و سلبریتیها هم توجهشان معطوف به این دو حزب است. برای مثال در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا شاهد بودیم که ورزشکاران و بازیگران معروف آمریکایی که در سطح بینالمللی مطرح هستند، در حمایت از جو بایدن و دونالد ترامپ به دو دسته تقسیم شدند.
پس احزاب سوم توجه رسانه و حمایت نخبگان را نیز ندارند.
۳. عامل اقتصادی:
مانع بعدی عامل اقتصادی است، نامزدهای دو حزب اصلی، خودشان جزء افراد سرمایهدار و ثروتمند آمریکا محسوب میشوند. برای مثال خالص ثروت ترامپ۲/۵میلیارد دلار است و صرف هزینه برای انتخابات پرهزینه آمریکا، برای او محدودیت یا مشکلی به همراه نخواهد داشت. اما احزاب سوم منابع مالی محدودی دارند و یکی از دلایل این عدم موفقیتشان نیز همین است. با تصویب قوانین انتخابات فدرال آمریکا، منابع مالی نامزدها را با محدودیتهایی مواجه ساخت، که بیشترین ضرر را احزاب سوم متحمل شدند.
۴. عامل فرهنگی و افکار عمومی:
یکی دیگر از عوامل که میتوان گفت از برخی عوامل دیگر نیز مهمتر است افکار عمومی و مانع فرهنگی است. به نوعی میتوان اذعان داشت که از زمان جنگ داخلی آمریکا بین اتحادیه شمال و اتحادیه جنوب در آمریکا یک نوع تقسیمبندی دو طرفه در آمریکا شکل گرفته و مانند بذری برای سایر مسائل شده است.
هر دو حزب اصلی آمریکا لیبرال هستند، اما روی موضوعات مختلف دیدگاهها و روشهای خود را دارند. خود آمریکاییها نیز نسبت به این دو حزب نظر متفاوتی دارند، برای موضوعاتی نظیر فقر، عدالت، محیط زیست، بیمههایدرمانی و همانند آنها، مردم آمریکا توجهشان به سمت حزب دموکرات معطوف میشود به این دلیل که معتقدند آنها برای این موضوعات برنامههای بهتری دارند. اما در موضوعاتی نظیر مسائل نظامی، دفاع ملی، تجارت خارجی یا مبارزه با جرم و جنایت نگاهشان به سمت حزب جمهوریخواه معطوف میشود.
بررسی این مسائل نیز سبب میشود به این نتیجه برسیم که مردم آمریکا رای دادن به احزاب سوم را بیفایده میدانند، چون گمان نمیکنند که این احزاب بتوانند پیروز شوند و با رای دادن به نامزدهای این احزاب رایشان هدر میرود. همه این عوامل دست به دست هم داده تا سیستم سیاسی دو حزبی شده و احزاب سوم هم مجالی برای عرض اندام و پیروزی نداشته باشند. حال آنکه آیا با گسست برخی از افراد این دو حزب از جریان خود و ایجاد حزبی جدید که بتواند با دو حزب غالب رقابت کند یا احزاب دیگر موجود بتوانند تغییراتی ایجاد کنند تا شاهد حزب سوم قدرتمندی در آمریکا باشیم مشخص نیست.
مهر