به خصوص افراد موفق و معروف یا پولدار. این در حالی است که مطالعات روانشناسی و روانپزشکی دنیا میگوید اتفاقا خودکشی در این گروه سنی بیشتر رخ میدهد و روشهای خودکشی در این سنین نیز خاصتر و جدیتر از روش خودکشی در گروههای سنی دیگر است. دکتر امیرحسین جلالی ندوشن، روانپزشک اجتماعی و رئیس کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران در گفتگو با همشهریآنلاین میگوید: در مطالعات همهگیرشناسی دنیا، دو رده سنی بر خلاف تصور ما در معرض خطر بالا برای خودکشی هستند؛ رده سنی سالمندی و نوجوانی. برخلاف تصور ما که سالمندی، دورهای است که فرد نباید دست به این اقدام بزند، اتفاقا از دورانی در زندگی فرد است که احتمال خودکشی بالا است و مراقبت میخواهد.
دکتر جلالی ندوشن درباره دلایل خودکشی در سن بالا توضیح میدهد: یکی از دلایل اقدام به خودکشی در دوره سالمندی این است که فرد سالمند ممکن است سوگهای زیادی را تجربه کرده باشد؛ مرگ خواهر، برادر، همسر، بچهها از خانه رفتهاند، زندگی در تنهایی و انزوا، کار و روابط اجتماعی در زندگی بسیار معنابخش است که در دوره سالمندی اینها از دست میرود. بیماریهای مختلفی عارض میشود که هم محدودیت ایجاد میکند و هم تصویر امیدبخش فرد را که همیشه از یکپارچگی بدنی خود داشته، از بین میبرد. شکنندگی بدن، روان را بسیار شکننده میکند.
ممکن است در کنار این مسائل، مشکلات روانپزشکی هم وجود داشته باشد. همه این عوامل منجر به تغییرات زیستشناختی به علت بیماریها و تغییرات روانشناختی به علت محدودیتها در فرد میشود و زمینهساز افسردگی، اضطراب، اختلال خواب و… خواهد شد و اگر عاملی محیطی یا شخصی یا اجتماعی وجود داشته باشد، میتواند منجر به احتمالِ امر پایان دادن به زندگی یا خودکشی شود.
این روانپزشک اجتماعی ادامه میدهد: افراد یا به طور ناگهانی دست به خودکشی میزنند، یا از مدتها قبل به آن فکر کردهاند. یک تئوری خیلی روزآمد درباره خودکشی این است که فرد در وضعیتی دست به خودکشی میزند که اگر این امکان را داشت که زنده بماند و آن لحظه را ببیند، ممکن است از کار خودش تعجب کند و پیش خود بگوید «واقعا من بودم که دست به این کار زدم؟!» دلیلش هم این است که غریزه بقا و زندگی در انسان بسیار قوی و جدی است.
درواقع میل به پایان دادن به زندگی و مرگ، ذیل میل به زندگی قرار دارد. اما ماشه آخر را کسی میکشد که به هر دلیلی، یک حالت بیحسیِ هیجانی پیدا کند و متوجه کاری که میکند، نباشد.
عضو هیات علمی گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران درباره چرایی خودکشی افراد موفق و معروف توضیح میدهد: موفقیت، دارا بودن، کامیابی، امید و… تعریفی کلی دارد و در هر شخصی متفاوت است. یک فرد دارا ممکن است احساس ناکامی کند و یک فرد فقیر ممکن است چشماندازی محکم و امیدبخش در زندگی داشته باشد.
مرگ کسی مثل آقای پوراحمد با توجه به مصاحبهها و گفتگوهایی که از ایشان در چند سال گذشته باقی مانده، اتفاقا بر این دلالت دارد که ایشان مرد خیلی ناامیدی بوده و بعضی از فیلمهایی که ساخته هم همین را نشان میدهد. من آخرین فیلم او را ندیدهام اما فیلم «کفشهایم کو؟» که رضا کیانیان، شخصیت اصلی را در آن بازی میکند، زوال یک مرد را نشان میدهد که دارد همه چیز را از یاد میبرد و همه چیز را از دست میدهد. اگر آثار هنرمند را فرافکنیِ بخشی از وجود خودش بدانیم، این موضوع در این فیلم کاملا مشهود است. با این اوصاف آقای پوراحمد در حدی که من میشناسم و اطلاع دارم، انسانی بوده که اگر فرضا امروز در بین ما بود و با او درد دل میکردیم و از ناکامیهای خود به او میگفتیم و گلایه میکردیم، آنقدر روحیهبخش بود که شاید دیگران باور نمیکردند او روزی دست به خودکشی بزند.
دکتر جلالی ندوشن ادامه میدهد: واقعیت این است که افراد در حرفه خود من هم اقدام به خودکشی میکنند. خودکشی روانپزشکها در کشورهای غربی بسیار زیاد رواج دارد. فردی که خودش این علم را دارد و همه روشهای پیشگیری از خودکشی را بلد است، اما ممکن است آنقدر از درون دچار رنج و بیهدفی و بیآیندگی بشود که دست به خودکشی بزند. ما میتوانیم برای دیگران تکیهگاه باشیم، اما گاهی میتوانیم از درون بشکنیم و تکیه بر خودمان را از دست بدهیم.
رئیس کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران درباره سن خودکشی در ایران توضیح میدهد: به طور کلی نوجوانان و سالمندان در دنیا، دو گروه در معرض خطر خودکشی هستند که باید تحت مراقبت باشند. اما در ایران سن خودکشی کمی متفاوتتر از دنیا و سنش کمی بالاتر از دنیا است. درواقع آمار خودکشی جوانان در ایران کمی متفاوت از آن چیزی است که به طور معمول در دنیا داریم و شاید دلیلش هم این است که بدنه جمعیت کشور ما در حال حاضر در میانسالی و جوانی است. جمعیتی که از نظر فراوانی خودکشی، رده بالایی دارد.
دکتر جلالی ندوشن با اشاره به این که آمار دقیقی از خودکشی سالمندان در کشور وجود ندارد، میگوید: اشکالی که در مملکت ما هست، این است که متاسفانه آمار خودکشی منتشر نمیشود. وزارت بهداشت نه به محققان دسترسی میدهد و نه خودش ریز آمارها را منتشر میکند. به همین دلیل ما نمیتوانیم درمورد آمار خودکشی تحلیل دقیقی داشته باشیم و آمار گروه مشخصی مثل سالمندان را اعلام کنیم. آمارهایی که در کشور اعلام میشود، آماری خیلی کلی در مورد میزان مرگها و تعداد زنان و مردان و از این قبیل اطلاعات است. اما موضوع این است که آمار خودکشی سالمندان در کشور ما آمار پایینی نیست. خودکشی در ایران در سال ۱۴۰۰ رشد ۱۲/۷ درصدی داشت و بالاترین رشد آن هم در استان قم بود با ۵۰ درصد افزایش آمار!
رئیس کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران با اشاره به این که آمار خودکشی در ایران در مقایسه با قبل بالاتر رفته است، میگوید: شاخص خودکشی در دنیا، مرگ در ۱۰۰ هزار نفر است. در ایران از وقتی سنجشها دقیقتر شد، این شاخص از حدود ۴ (مرگ ۴ نفر از ۱۰۰ هزار نفر براثر خودکشی) شروع شد و الان ۷ را رد کرده و بالاتر از ۷ است. یعنی به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت در کشور، ۷ نفر ممکن است براثر خودکشی از بین بروند. شیبش هم رو به افزایش است. یک دلیل آن البته بهبود نظام ثبت دادهها است اما دلیل مهم دیگر آن همان افزایش آمار خودکشی در کشور است.
این روانپزشک با بیان این که بیش از ۵۰ درصد خودکشیهای منجر به مرگ در ایران در میان جوانان زیر ۳۰ سال رخ میدهد، میگوید: میزان خودکشی منجر به مرگ در ایران بین مردان بیش از ۲ برابر زنان است. آمار روشنی از وضعیت خودکشی در سالمندان موجود نیست اما مثل سایر کشورهای دنیا، این گروه بیشتر در معرض خطر خودکشی به حساب میآیند. مساله مهمتر این است که سالمندان اصولا کمتر از جوانان از قصد خود برای خودکشی حرف میزنند اما از روشهای جدیتر استفاده میکنند. طبق آمار پزشکی قانونی بین سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ خودکشی با روش حلقآویز رو به افزایش است.
رئیس کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران درباره بیشترین رده سنی افرادی که خودکشی کردهاند هم میگوید: در کشور ما ابتدا گروههای سنی ۳۰ تا ۳۹ سال، سپس گروه سنی زیر ۳۰ سال (۱۸ تا ۲۴ ساله) و بعد از آن رده سنی بالای ۴۰ سال به ترتیب بیشترین آمار اول تا سوم مرگ در اثر خودکشی را به خود اختصاص دادهاند. به گفته دکتر جلالی ندوشن، آمار خودکشی در کشور ما همچنان از میانگین جهانی پایینتر است و در مقایسه با برخی کشورها که آمارهای بالای ۱۰ در ۱۰۰ هزار جمعیت دارند، نرخ کشور ما در «میانه» قرار دارد. ولی به هر حال رو به افزایش است و کنترل آن نیاز به عزمی ملی و تقسیم کار ملی دارد.
رئیس کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران در پاسخ به این سوال که آیا این تصور که در اذهان عمومی جا افتاده که خودکشی، جنونی آنی است، صحت دارد؟ توضیح میدهد: کسی که قصد اقدام به خودکشی دارد، اقدام نهایی را زمانی انجام میدهد که از نظر هیجانی در وضعیتی بیحسی است.
درواقع یک حالت تغییریافته از هوشیاری است که فرد در آن میتواند دست به اقدام برای گرفتن جان خودش بزند. شاید این را در باورهای عامیانه «جنون آنی» مینامند ولی این که فکر کنیم اقدام به خودکشی هیچ رگ و ریشهای ندارد و کاملا آنی است، برداشتی کاملا غلط است.
این استاد دانشگاه درباره تاثیر ژن بر اقدام فرد به خودکشی هم توضیح میدهد: درست است که ژنتیک در اقدام به خودکشی موثر است، اما خودکشی یک پدیده بسیار چندعاملی است و خلاصه کردن آن تنها در ژن، عوامل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اشتباه است. باید نگاهی کاملا چندوجهی به خودکشی داشته باشیم. بنابراین نه میتوان درباره فرد خاصی مثل آقای پوراحمد قضاوت روشن و دقیقی داشت و نه میتوان درباره افزایش آمار خودکشی در یک جامعه میتوان فقط یک علت را بیان کرد. همان طور که گفتم، خودکشی یک حالت تغییریافته از هوشیاری است که فرد در آن، اقدام به گرفتن جان خودش میکند. فکر و ایدهپردازی خودکشی مدتها با فرد هست، اما این که من طناب را دور گردن خودم بیندازم، در یک لحظه رخ میدهد.
رئیس کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران در پاسخ به این سوال که آیا بازتاب اخبار خودکشی افراد معروف و شناختهشده در رسانهها در افزایش آمار خودکشی موثر است یا نه، میگوید: صد درصد موثر است. افراد معروف مثل همه افراد ممکن است دست به خودکشی بزنند ولی بازتاب خبر آن به شکل قهرمانسازی، دراماتیک کردن خبر، تکعاملی کردن آن، ارتباط دادن آن فقط به کنشهای اجتماعی و سیاسی میتواند بسیار بد باشد.
این خبر میتواند باعث افزایش خودکشی در جامعه شود و افراد آسیبپذیر را احیانا به کام مرگ ببرد. اینجا جان انسانها بر هر موضوع دیگری اولویت دارد و ما باید پاسدار جان انسانها باشیم. دکتر جلالی ندوشن میگوید: در تمام دنیا یک راهنما هست که رسانهها بر اساس آن عمل میکنند؛ این که خبر را در صفحه اول کار نکنیم، آن را دراماتیک نکنیم، عکس خودکشی را منتشر نکنیم، حتما کنار خبر یک تحلیل قوی بگذاریم، حتما زیر خبر، راههای کمک گرفتن را به افراد آسیبپذیر نشان دهیم، روش خودکشی را درج نکنیم. اینها چیزهایی است که راهنمایش در دنیا موجود است اما خلاصهاش همین نکاتی است که گفتم.
به گفته این روانپزشک، این یک تجربه جهانی است که بعد از خودکشی افراد معروف مثل سلبریتیها و هنرمندان، آمار خودکشی در جامعه افزایش پیدا میکند. دکتر جلالی ندوشن ادامه میدهد: بگذارید مثال بزنم. فردی که ایدز دارد، یک سرماخوردگی معمولی میتواند او را از پا بیندازد. در حالی که افراد عادی سرما میخورند و زود هم خوب میشوند. بعضی افراد از نظر ایمنی روانی آن قدر ضعیف هستند که وقتی خبر خودکشی یک فرد معروف را همراه با قهرمانسازی و شجاعت فرد و دراماتیک کردن خبر میخوانند، ممکن است در وضعیتی قرار بگیرند که خودشان هم دست به خودکشی بزنند. این نوع اخبار ممکن است روی افراد عادی احتمالا تاثیری نگذارد ولی افراد آسیبپذیر را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد.
انتشار اخبار خودکشی با ویژگیهایی که گفتم، دقیقا مثل عامل میکروبی برای فردِ دارای عفونت اچآیوی عمل میکند. پس همه به خصوص رسانهها باید در شیوه انتشار خبر خودکشی، دقت لازم را داشته باشند. دکتر جلالی ندوشن میگوید: اگر ما بتوانیم به آدمهای آسیبپذیر اطراف خود کمک کنیم، میتوانیم مانع از فشار هیجانات و احساس تنگنایی که درنهایت فرد را دچار گسستگی بین احساس و ادراک و فکرش میکند و او را به سمت خودکشی سوق میدهد، بشویم.
او میگوید: نباید فکر کنیم اگر پدربزرگ ما از ناامیدی گلایه کرد، فرد جاافتادهای است و هرگز دست به خودکشی نمیزند. اتفاقا سالمندان در مقایسه با دیگر گروههای سنی نیاز به مراقبت بسیار بیشتری دارند.