۰۹ شهريور ۱۴۰۳ - ۲۳:۱۸
بازدید:۲۷۹
سرگذشت تلخ دختری جوان که برای اجاره داده شدن به مردان مورد سوء استفاده قرار می‌گرفت، بعد از وقوع یک قتل برملا شد.
کد خبر : ۱۰۸۹۳۲

سرگذشت تلخ دختری جوان که برای اجاره داده شدن به مردان مورد سوء استفاده قرار می‌گرفت، بعد از وقوع یک قتل برملا شد.

گره از سرگذشت تلخ این دختر وقتی باز شد که صدای فریادهای “کمک” از خانه‌ای در جنوب تهران بلند شد. همسایه‌ها خود را به خانه مرد میانسال که هرمز نام داشت، رساندند و او را در حالیکه به شدت خونریزی می‌کرد، دیدند. در همان حین مرد جوانی با ترس و عجله قصد داشت از خانه خارج شود که همسایه‌ها مانع او شدند اما هرمز از همسایه‌ها خواست مرد را رها کنند و گفت او کاری نکرده است.

وقتی هرمز به بیمارستان منتقل شد، به دلیل شدت خونریزی و ضربه‌ای که به شاهرگش برخورد کرده بود جانش را از دست داد.

کسی که هرمز را به بیمارستان برده بود به پلیس گفت: مقتول در آمبولانس به من گفت مردی که فرار کرد او را زده است.

پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد و متوجه شد دختری جوان به نام نازی به خانه هرمز رفت و آمد داشت. نازی بازداشت شد و در بازجویی‌ها گفت: من آن روز به خانه هرمز رفته بودم که دو مرد ۲۰ و ۲۵ ساله مقابل در خانه آمدند و یک لیوان آب خواستند. وقتی هرمز با آشپزخانه رفت تا برایشان آب بیاورد یکی از آنها دست مرا کشید و مرا به زور به اتاق خواب برد و می‌خواست مرا آزار دهد که مقاومت کردم. حتی انگشت دستش را گاز گرفتم. با مرد غریبه درگیر بودم که متوجه شدم دوست او در پذیرایی با هرمز درگیر شده و او را با چاقو زده است.

حرف‌های ضد و نقیض نازی باعث شد تا پلیس گفته‌هایش را باور نکند و دوباره از او بازجویی کند. نازی این‌بار راز بزرگ زندگی‌اش را برملا کرد و گفت هرمز از او سوء‌استفاده می‌کرد.

نازی گفت: دو سال بود که هرمز من را به خانه‌اش برده بود. زندگی خوبی نداشتم و آواره بودم. هرمز من را به خانه‌اش برد و به مردان افغان اجاره می‌داد. از آنها پول می گرفت. مبلغی به من می‌داد و مابقی را خودش برمی‌داشت. او خانه‌اش را به مرکز فساد تبدیل کرده بود. روز حادثه هم به من گفت مشتری هست. من و مرد جوان افغانستانی در اتاق بودیم که صدای درگیری بلند شد. مشتری دوم آمده بود. البته من کسی را که با هرمز درگیر شد، نمی‌شناختم. وقتی درگیری بالا گرفت ما از اتاق بیرون آمدیم و متوجه شدیم که هرمز مجروح شده است. من ضارب را نمی‌شناسم.

تحقیقات پلیس برای شناسایی مرد افغانستانی به جایی نرسید تا اینکه خانواده هرمز به دادسرا مراجعه کردند و خواستار پرداخت دیه از بیت المال شدند.

پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و در جلسه رسیدگی اولیای دم خواسته خود را مطرح کردند. قضات بعد از شنیدن صحبت‌های اولیای دم، برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

لینک کپی شد
اشتراک گذاری:
ارسال نظر
پربیننده‌ها پربحث‌ها