یکی از قربانیان حمله ادعایی اسرائیل و ترور رهبر سیاسی حماس همزمان با مراسم سوگند رئیس جمهور جدید ایران در تهران، میتواند چشمانداز از سرگیری دیپلماسی ایران با ایالات متحده و اتحادیه اروپا باشد. رهبر عالی ایران، آیتالله علی خامنهای، وعده انتقام برای آنچه ایران آن را حملهای مستقیم و بیشرمانه به حاکمیت خود میبیند، داده است. تشدید بیشتر تنشها میان ایران و "محور مقاومت" آن با اسرائیل و متحدانش، اروپاییها را مجبور میکند که جانب اسرائیل را بگیرند و احتمالاً دیپلماسی با دولت جدید در تهران را قبل از آنکه آغاز شود به حاشیه براند. مسعود پزشکیان در سخنرانی مراسم سوگند خود در ۳۰ ژوئیه قول داد روابط ایران را با جهان عادی کند، که نشاندهنده نیاز تهران به کاهش تحریمهای خفهکننده اقتصادی است. سخنان او برپایه چشماندازی بود که او اندکی پس از انتخاب خود ترسیم کرده بود. در حالی که شکاف با اروپا به دلیل برنامه هستهای گسترشیافته ایران، حمایت از روسیه در اوکراین، اختلافات بر سر جنگ اسرائیل و غزه و سرکوب داخلی افزایش یافته، پزشکیان حوزههایی را مشخص کرد که در آنها همکاری ممکن خواهد بود، از جمله تجارت، امنیت انرژی، مسیرهای ترانزیت، محیط زیست و مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر.
شواهد بیشتر از اهداف او را می توان در تکاپوی وزیر امور خارجه پیشین، جواد ظریف – که بهتازگی به عنوان معاون او در امور راهبردی منصوب شد – و نیز انتصاب احتمالی عباس عراقچی، معاون پیشین ظریف، به عنوان وزیر امور خارجه دید. این هر دو از معماران کلیدی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال ۲۰۱۵ بودند. آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب، نیز در سخنانی در مراسم تأیید ریاستجمهوری پزشکیان در ۲۸ ژوئیه، لحن مشابهی داشت. با این حال، ترور اسماعیل هنیه در ۳۱ ژوئیه در یک مهمانسرای بهظاهر کاملا محافظتشده در تهران، این برنامهها را با بازتوانمندسازی تندروهای ایران و بیاعتبار کردن ایده مذاکرات با غرب به خطر میاندازد. به نظر می رسد که واکنش اولیه اروپاییها نیز دیدگاههای تندروها را تأیید میکند. وزیر امور خارجه آلمان، آنالنا بربوک، در درخواستهایش از همه طرفها برای خویشتنداری، ایران را مورد اشاره قرار داد. بریتانیا و فرانسه نیز در نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل متحد در ۳۱ ژوئیه، عمدتاً ایران، حامی حماس، را مسئول تشدید خطرناک اوضاع در منطقه دانستند.
حتی پیش از کشته شدن هنیه، تلاشها برای دیپلماسی مجدد با چالشهای زیادی روبهرو بود. از طرف اروپایی، سخنگوی سرویس اقدام خارجی اروپا (EEAS) که تحت نظر نماینده عالی اتحادیه اروپا برای سیاست خارجی، یعنی جوزپ بورل، کار می کند، به پزشکیان تبریک گفت و آمادگی خود را برای گفت وگو "در راستای سیاست تعامل انتقادی اتحادیه اروپا" اعلام کرد. معاون دبیر کل EEAS و مذاکرهکننده ارشد هستهای اتحادیه اروپا، انریکه مورا، در مراسم سوگند پزشکیان حضور داشت. او با عراقچی ملاقات کرد و در شبکه اجتماعی X نوشت: "خوب است که تماس با آقای عراقچی را در یک فصل جدید برای ایران بازیابی کنیم. منتظر همکاری دوباره با او هستم." فدریکا موگرینی، سلف بورل، در مراسم سوگند حسن روحانی در سال ۲۰۱۷ حضور داشت. اما حتی گام سطح پایینِ فرستادن مورا هم این بار در برخی محافل اتحادیه اروپا با مخالفت روبهرو شد. سخنگوی امور خارجی محافظهکاران اروپایی (ECR)، یک گروه راستافراطی در پارلمان اروپا، نامهای سرگشاده به بورل ارسال کرد و از او خواست تا در تصمیم برای فرستادن مورا بازبینی کند و به طور کلی هم موضع سختتری نسبت به ایران اتخاذ کند. هانا نیومن از حزب سبزها، رئیس جدید هیئت پارلمانی برای روابط با ایران، نیز به مورا که اساساً وظیفه خود یعنی ترویج دیپلماسی با تهران به دستور بورل را انجام میداد، حمله کرد. او همچنین ادعا کرد که حضور مورا در تهران "مشروعیت بخشیدن به رئیس جمهوری جدید ایران" است، گویی انتخاب شدن یک حامی گفتوگو با اروپا رخداد بدی است.
این دیدگاهها به طور فزایندهای بر دیدگاه جریان اصلی اروپایی درباره ایران تاثیر می گذارد. اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا که به تازگی دوره دوم خود را در رأس این نهاد آغاز کرده، به نظر رسید که در سخنرانی اصلی خود در گفتوگوی منامه در سال ۲۰۲۲، از خط سنتی اتحادیه اروپا در تعامل متوازن با بازیگران خلیج فارس، به نفع دیدگاهی تندروانهتر نسبت به ایران به عنوان تهدید اصلی امنیتی در منطقه رو آورده است. پس از حمله وحشتناک حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، فون در لاین مواضع خود را تشدید کرد و ایران را به تلاش برای دامن زدن به خشونت و هرجومرج در خاورمیانه متهم کرد. جانشین بورل به عنوان نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا، کایا کالاس Kaja Kallas، نخستوزیر سابق استونی، دیدگاه خاصی درباره ایران ندارد. با این حال، بسیار محتمل است که رویکرد او به شدت تحت تأثیر حمایت تهران از روسیه در اوکراین و نیز یک نگرش ذینفوذ در بروکسل باشد که سیاست بینالملل را به عنوان یک رقابت بین دموکراسی و خودکامگی میبیند. این مسئله معنادار است زیرا کالاس همچنین جانشین بورل به عنوان رئیس کمیسیون مشترک مسئول اجرای برجام هم خواهد شد.
در حالی که ممکن است ستون دیپلماسی بروکسل با ایران تضعیف شود، وضعیت در سطح کشورهای منفرد اروپایی، به ویژه سه کشور اروپایی (E3) – بریتانیا، فرانسه و آلمان – که سیاست اروپا نسبت به ایران را هدایت میکنند، نیز نگرانکننده است. رئیس جمهوری فرانسه، امانوئل ماکرون، به پزشکیان تبریک گفت اما همچنین نسبت به حمایت مداوم ایران از روسیه هشدار داد و از ایران خواست از گسترش جنگ بین اسرائیل و لبنان جلوگیری کند. انتخاب دولت جدید به رهبری حزب کارگر در بریتانیا، با این حال، میتواند نشاندهنده رویکردی انعطافپذیرتر در برابر تهران باشد. از میان کشورهای E3روابط با آلمان دچار افت شدیدتری شده است. دولت برلین، به ویژه حزب سبز که وزارت أمور خارجه را کنترل میکند، به شدت تحت تأثیر روایتهای فعالان جنبش "زن، زندگی، آزادی" قرار گرفته است که اعتراضات گسترده در سال ۲۰۲۲ علیه پوشش اجباری را نشانهای از فروپاشی سریع نظام در تهران میدانستند. حمایت ایران از روسیه در اوکراین و حماس در غزه نیز دشمنی در آلمان را بیشتر کرده است.
در ۲۴ ژوئیه، پس از یک کارزار فشار عمومی شدید، مقامات آلمانی، مرکز اسلامی هامبورگ را بستند و ادعا کردند که این مرکز نقطه تمرکز فعالیتهای طرفدار ایران است. این مرکز در سال ۱۹۶۲ توسط شاه ایران تأسیس شد و زمانی هم توسط روحانی اصلاحطلب، محمد خاتمی که از ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵ رئیسجمهوری ایران بود، رهبری میشد. حزب اصلی مخالف، اتحادیه دموکرات مسیحی راست میانه، که احتمالاً در انتخابات سال آینده به قدرت بازخواهد گشت، نیز مقالهای درباره موضع خود نسبت به ایران منتشر کرد که تقریباً موید تغییر رژیم بود. مهمتر از همه، سه کشور اروپایی (E3) در جلسه ژوئن ۲۰۲۴ آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) قطعنامهای را برای محکوم کردن پیشرفتهای هستهای ایران ارائه کردند که ابتدا با مخالفت ایالات متحده روبهرو شد. این دیدگاه انتقادی فزاینده نسبت به دیپلماسی هستهای با ایران نگرانکننده است، با توجه به ضربالاجل نزدیک – اکتبر ۲۰۲۵ – برای انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل که پشتوانه برجام است. بر اساس این قطعنامه، هر طرفی میتواند بدون مواجهه با وتوی یکی از پنج عضو دائمی، تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را بازگرداند. از آنجا که ایالات متحده دیگر بخشی از برجام نیست، و روسیه و چین احتمالاً تحریمها را علیه یک متحد بازنخواهند گرداند، این امر بریتانیا یا فرانسه را به عنوان گزینههایی برای انجام این اقدام باقی میگذارد.
ایران تهدید کرده است که اگر چنین چیزی رخ دهد، از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خارج میشود و احتمالاً به دنبال تسلیحات هستهای برود، که این امر میتواند به شدت امنیت اروپا و جهان را ناپایدار کند. مسیر منطقیتر برای سه کشور اروپایی (E3) و نیز اتحادیه اروپایی این است که از روی کار آمدن دولت جدید در ایران برای تعامل دوباره دیپلماتیک بر سر مسئله هستهای استفاده کنند. حتی اگر گزینه احیای برجام دور از دسترس به نظر برسد، میتوان به دنبال یک تفاهم جدید بر اساس همان مبانی – محدودیتهای برنامه هستهای ایران در ازای کاهش تحریمها – بود. اگر موفقیتآمیز باشد، یک توافق تازه یا احیا شده میتواند فضایی برای تغییرات در دیگر سیاستهای ایران ایجاد کند. ائتلاف پشت پزشکیان، به ویژه شامل ظریف، نسبت به چرخش ایران به سمت روسیه بیشتر تردید دارد تا ایدئولوگهای تندرویی که دولت رئیسجمهوری فقید، ابراهیم رئیسی، را شکل میدادند. اصلاحطلبان احتمالاً به دنبال متوازن کردن روابط خواهند بود، نه برای قطع روابط با مسکو، بلکه برای تنوع بخشیدن به روابط خارجی در همکاری با اروپا که میتواند نقشی در این تلاش برای تنوع بخشی ایفا کند.
پاسخ مثبت اروپا، به ویژه در زمینه اقتصادی، میتواند انگیزههای تهران برای اولویت دادن به روابط با مسکو را کاهش دهد. یک قدم مشخص میتواند این باشد که اتحادیه اروپا به ایران در برآورده کردن الزامات گروه ویژه اقدام مالی (FATF)، نهاد نظارتی جهانی علیه پولشویی و تأمین مالی تروریسم، کمک کند. در طول کارزار انتخاباتی، پزشکیان علاقه خود را به خارج کردن ایران از لیست سیاه FATF ابراز کرد، که برای بهبود فضای کسبوکار ایران بسیار حیاتی است. با گذشت زمان، ایران حتی میتواند به سمت تحول مشابه کشورهای دارای قدرت میانه ای همچون ترکیه، برزیل، هند یا آفریقای جنوبی پیش برود.
منطقه گستردهتر خاورمیانه نیز ممکن است به چنین تعاملاتی تمایل داشته باشد. تلاشهای عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای کاهش تنش و تعامل مجدد با ایران، پیشنهاد فون در لاین در سال ۲۰۲۲ برای ایجاد یک ائتلاف منطقهای علیه ایران را منسوخ کرده است. حتی بحرین، که قبلاً دشمن سرسخت ایران در خلیج فارس بود، در حال عادیسازی روابط با تهران است. البته، بسیاری از عوامل به شدت به این بستگی دارد که آیا منازعه در خاورمیانه بیشتر تشدید میشود و همچنین به نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده. پیروزی کامالا هریس، نامزد دموکرات، به ایران و ایالات متحده چهار سال فرصت میدهد تا روابط خود را بهبود بخشند، پیش از آنکه پزشکیان و هریس به انتخابات دور بعدی خود برسند. حتی دونالد ترامپ، با وجود لحن تهاجمی خود، ممکن است در صورت بازگشت به کاخ سفید، به دنبال توافقی با ایران باشد. از آنجا که ایالات متحده روابط دیپلماتیک رسمی با ایران ندارد، در حالی که اکثر اروپاییها هنوز سفیران خود را در تهران دارند، اروپا باید از قدرت باقیمانده خود برای حمایت از دیپلماسی نوین با ایران استفاده کند، درست همانطور که زمانی در گفت وگوهایی پیشگام بود که به امضای برجام انجامید.
منبع: استیمسون