سکوت پرویز مظلومی در این جلسه و بیاطلاعی مداوم او، نشان میداد که اعضای هیئت مدیره در این فوتبال با توصیفی که علی پروین سالها قبل در مورد پست مدیر فنی به زبان آورده بود، تفاوت چندانی ندارند.
مظلومی حتی بدیهیترین مسئولیتهای یک عضو هیئت مدیره را هم نمیدانست و حتی تا این اندازه آگاه نبود که میتواند برخی تصمیمهای مدیرعامل باشگاه را رد کند و حداقل با پرسیدن چند سؤال از مدیر باشگاه، بهصورت تمام و کمال در جریان این تصمیمها قرار بگیرد.
ظاهرا این هیئت مدیره نه در دوران آجورلو و نه در دوران فتحاللهزاده، هیچ نقشی در تصمیمهای کلیدی باشگاه نداشتهاند. آنها عملا دکوری بودهاند و در جلسههای هیئت مدیره نیز فقط زینتالمجالس بودهاند.
این در حالی است که اساسا اعضای هیئت مدیره به لحاظ قانونی در همه تصمیمهای مدیرعامل باشگاه دخیل هستند. یعنی اگر فردا تخلفی از آجورلو یا فتحاللهزاده به اثبات برسد، همه اعضای هیئت مدیره باید راهی دادگاه شوند تا در این خصوص پاسخ بدهند. حتی در اختیار داشتن چنین نقش مهمی، موجب نشده افرادی مثل مظلومی، از «مجسمهبودن» دست بکشند و به یک عضو مؤثر برای باشگاه تبدیل شوند.
حیرتانگیز است که مدیری با این شرایط، حتی بر سر هواداران باشگاه منت هم میگذارد و مدعی میشود که برای حضور در ترکیب هیئت مدیره، مربیگری را رها کرده است. کدام مربیگری؟ پرویز مظلومی در سالهای اخیر حتی از تیمهای دسته چندمی هم پیشنهاد کاری نداشته و در آخرین تجربههای مربیگریاش نیز اصلا موفق نبوده است.
همانطور که قربانزاده بارها به آن اشاره کرد، مدیریت در فوتبال یک مسئله «شوخیبردار» نیست. شاید برای سالها در فوتبال ایران این مفاهیم جدی گرفته نشده باشد اما در این عصر دیگر چنین چیزی امکانپذیر نیست. نشستن روی صندلی مدیریت باشگاه بدون کوچکترین اطلاعی از شرایط مالی، خیانت به هواداران پرشمار تیم است.