آخرین اخبار
۲۶ تير ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۸
بازدید:۱۲۸۴
سعیدرضا خلخالی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: ژئوپولیتیسین ها و ژئواستراتژیست ها، قرن بیست و یکم را قرنِ پیشتازی مفهوم و پدیده ژئواکونومی، نامیده اند. درحقیقت ژئواکونومی پدیده ایست که تلاش دارد درنظمِ بین المللیِ قرنِ حاضر، ابزارآلاتِ اقتصادی را جایگزینِ اهدافِ نظامی کند تا به عنوان وسیله اصلی دولت ها برای تثبیتِ قدرت وشخصیتِ وجودیشان درصحنه بین المللی مورد استفاده قرار گیرد.
کد خبر : ۹۹۲۰۶

نویسنده: سعیدرضا خلخالی، پژوهشگر مطالعات ژئواستراتژیک

 

 


 یادداشت اخیر رئیس جمهوری منتخب و انتشارآن در روزنامه تهران تایمز، نشان داد که سیاستمداران ما درکِ دقیقی ازمفاهیم و پدیده های جهانی ندارند.

 

اینکه سیاستمدارانِ ایرانی می خواهند با ذهن گرایی فردی به حل بحران های جمعی بپردازند و بر این باورند که در صحنه سیاستِ جهانی از آزادیِ عملِ کامل برخوردارند، باعث شده تا استراتژی کلان و سیاست خارجی ایران، بیشتر جنبه تخیلی به خود بگیرد واینجاست که باید احساس خطر کرد.

اگر بخواهم چرایی آن را مورد واکاوی قراردهم، دو نکته اساسی بیش از سایر نکات، جلب توجه می کند؛ یکی داشتنِ نگرشِ ایدئولوژیک و دیگری عدم آگاهی به مفاهیم و پدیده های جهانی درقرن بیست ویکم است که تلاش می شود در این یادداشتِ کوتاه، نکته دوم یعنی؛عدم آگاهی به مفاهیم و پدیده های جهانی دراستراتژیِ کلان ایران را بررسی کنم.

ژئوپولیتیسین ها و ژئواستراتژیست ها، قرن بیست و یکم را قرنِ پیشتازی مفهوم و پدیده ژئواکونومی، نامیده اند. درحقیقت ژئواکونومی پدیده ایست که تلاش دارد درنظمِ بین المللیِ قرنِ حاضر، ابزارآلاتِ اقتصادی را جایگزینِ اهدافِ نظامی کند تا به عنوان وسیله اصلی دولت ها برای تثبیتِ قدرت وشخصیتِ وجودیشان درصحنه بین المللی مورد استفاده قرار گیرد. این ماهیت ژئواکونومی است.

پرسش اینجاست که عدمِ توجه به این پدیدها، چه تاثیری بر سیاست خارجی خواهد داشت؟

امروزه قدرت ملی، ارتباط مستقیمی با درکِ مفهومِ اقتصاد آن هم در سطح جهانی دارد. حال اگر کشوری در تدوینِ استراتژیِ ملیِ خود توجهی به پدیده های جهانی همچون ژئواکونومی نداشته باشد در اجرای سیاست خارجی نیز به بیراهه می رود چراکه استراتژی خارجی هر کشوری برگرفته ازاستراتژی کلانِ آن کشور است. 

 

چه باید کرد!

 

از آسیب های جدی استراتژی ژئوپولیتیکی ایران این است که بر پایه مسائلِ ژئواستراتژیک تدوین شده است! معنای این گزاره چیست؟

معنای آن اینست که در استراتژیِ کلان جمهوری اسلامی ایران، استراتژی های نظامی نسبت به استراتژی اقتصادی از تقدمِ بالاتری برخوردار است. این همان استراتژی است که شوروی سابق و روسیه کنونی در حالِ اجرای آن است و نگاهی به جایگاهِ روسیه درعرصه جهانی، می تواند گواهِ ناکارآمدیِ اجرای این استراتژی باشد.

علاقه مندی جمهوری اسلامی ایران به داشتن روابط استراتژیک با روسیه نیز به دلیلِ همین همزاد پنداریِ است که در استراتژی خود با استراتژی روسیه دارد در حالی که این همزاد پنداری استراتژیک از نگاهِ روس ها معنایی ندارد. البته روس ها نیز با نگاهی غیرژئواکونومیک به نظام جهانی نظر دارند و اولویت آنها مسائل ژئواستراتژیک است اما چون اهداف آنها با ما متفاوت است به ایران به چشمِ شریک استراتژیک نگاه نمی کنند. علت عدم همراهی روسیه با ایران در موضوعاتِ استراتژیک همین تفاوت در نگرش و اهداف است.

 

 

این موضوع در مورد چین نیز صادق است. اگر بخواهم دلیلِ واقع گرایانه ای نسبت به عدمِ همراهی چین در موضوعاتِ استراتژیک با ایران بیان کنم این است که؛ استراتژی کلانِ چین بر پایه ابهام بنا شده است. این بدان معناست که، هیچ کشوری از زمان و مکانِ اجرای ژئواستراتژی چین آگاهی دقیقی ندارد. اما چین در استراتژی سیاستِ خارجیِ خود بیش از هر چیز، بر کاربستِ مفهوم و پدیده ای ژئواکونومی تکیه دارد. بنابراین طبیعی است که نقطه اشتراکی در اجرای آن با ایران نمی یابد. یک مثالِ بسیارساده و قابل استنادِ این موضوع که روسیه و چین نه تنها ایران را شریکی استراتژیک قلمداد نمی کنند بلکه در استراتژی های این دو کشور، ایران دارایِ تقدمِ پائینی است، موضع گیری های هر دو کشورِروسیه و چین در موضوع حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه است. البته موارد بسیار دیگری نیز وجود دارد.

 

 

اینکه کشورهایی همچون ژاپن، کره و سنگاپور با وسعتِ سرزمینی کمتر و بی بهره بودن از موقعیتِ ژئوپولیتیکی ایران، نه تنها توانسته اند قدرت ملی خود را افزایش دهند بلکه بازیگرانی موثر در سیاست های جهانی هستند را باید در توجه آنان به مفهوم ژئواکونومی و کاربستِ آن در سیاست خارجی دانست.

هدف از بیان مطالب بالا این است که، سیاستمدارانِ کشور و شخص رییس جمهورِمحترم بدانند که برای تغییرِ شرایط کنونی ایران بویژه در نظامِ جهانی، نیاز به تغییرِ رویکرد، الگو و یا فرضیه ایست که تحت عنوانِ ژئواستراتژی جمهوری اسلامی ایران در حال اجراست. باید ژئواستراتژی کشو  تغییر کند، به طوری که این تغییر بتواند تاثیرِ عمیقی بر درک و رویکرد به مسائل و مفاهیم استراتژیک داشته باشد. این تغییر الگو، همان روشی است که در جهانِ امروزاز آن با عنوان پارادایم شیفت یاد می شود.

تغییرِ رویکرد، الگو یا فرضیه موجود در استراتژی کلان، گشایشی واقع گرایانه در حل بحران ها و چالش های پیش روی جمهوری اسلامی ایران ایجاد می کند و آزادیِ عملِ بیشتری در صحنه سیاستِ جهانی به سیاستمداران می دهد تا با دستیابی به این آزادی عمل، قدرت ملی را به بهترین شکل ممکن افزایش دهند.

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها