هر کس که یک روز میآید، یک روز هم باید برود. اساس زندگی همین است و با قانون طبیعت و چرخه بقا نمیتوان جنگید. در فوتبال هم مثل زندگی مربیان میآیند و میروند. بازیکنان همینطور اما تیمها و هواداران میمانند. از بازیکن و مربی افتخار به جا میماند و رفتاری که شخصیت او را در ذهنها ساخته است. در زندگی نیز آدمها یک روز به دنیا میآیند و یک روز از دنیا میروند و آنچه از آنها به جا میماند، مهم است.
کم نیستند کسانی که میراث معنوی را به میراث مادی ترجیح میدهند. خیلیها سعی میکنند از خود نام نیک بجا بگذارند نه پول و خانه و ماشین، در فوتبال هم همین است، خیلیها از خود جام و مدال و افتخار بجا میگذارند اما نام نیک مهمتر است.
در طول تاریخ خیلیها به فوتبال ما آمده و رفتهاند. کسانی جام دارند اما نام نه و کسانی که افتخار و عنوانی کسب نکردند اما نامشان ماند. چه با پرورش استعدادهای جوان و چه با رفتار درست که الگویی شدند برای همه و همیشه.
مرد برزیلی از مربیانی شد که هم جام و افتخار بجا گذاشت و هم نام نیک و رفتار درست. اسمار ویرا فقط یک نیم فصل به عنوان نفر اول در پرسپولیس کار کرد ولی همین چند ماه کافی بود که نظر میلیونها علاقمند را برگرداند.
اگر امروز از فوتبال دوستان بپرسید مهمترین میراث ویرا برای پرسپولیس و فوتبال ایران چه بود؟ کمتر کسی به قهرمانی در لیگ یا رکوردهای او اشاره کند. او که رکورد کسب امتیاز در یک نیم فصل را شکست، ۳۸ امتیاز از ۴۵ امتیاز ممکن را گرفت. اوسمار ویرا در حالی از پرسپولیس جدا شد که با میانگین امتیاز 2/47 بهترین میانگین امتیاز در تاریخ سرمربیگری تیم پرسپولیس را داشت.
اما این تنها رکوردهای او نبود. بین تمام سرمربیانی که بیش از یک بازی هدایت پرسپولیس را برعهده داشتهاند، اوسمار ویرا با ۷۶.۴۷ درصد کسب پیروزی، بهترین آمار تاریخ این تیم را از خود برجا گذاشت. ولی هیچ کدام اینها بزرگترین میراث اسمار نیست. کار بزرگ او تغییر عقیده میلیونها هوادار پرسپولیس بود. همانها که در نیم فصل وقتی یحیی رفت به کمتر از نامهای بزرگ جهان فوتبال راضی نبودند.
به یاد داریم که درویش سه بار به سراغ برانکو رفت. بیاد داریم که هواداران بعد از مطرح شدن نام اسمار و حمایت بازیکنانی همچون بیرانوند و رفیعی چطور به او این دو بازیکن و مدیریت پرسپولیس حمله کردند. بیاد داریم که چه حرفهایی زده شد و چه کامنتهایی به یادگار ماند، اما ببینید که همان آدمها تنها بعد از چهار ماه چطور شیفته و شیدای مرد برزیلی شدهاند.
البته که فاصله بین عشق و نفرت بسیار کم است. البته که تعصب چشمها را کور میکند و هوادار متعصب با حقیقت کاری ندارد. اما از آن طرف ببینید که مرد برزیلی چطور حرفهای و بزرگوارانه با ماجرا برخورد کرد. شک نکنید اگر اسمار شخصیت لازم را نداشت، نمیتوانست برای این مدت طولانی وزیر این فشار سنگین در تیم بزرگ دوام بیاورد و نقش بازی کند!
اوسمار رفت اما چیزی که از این مرد برزیلی به یادگار ماند، ادب و احترامی است که به رقبا گذاشت. اوسمار گفت تا زمانی که مربیگری کنم یک کلمه از داوری یا علیه رقیب حرف نمیزنم. یکبار به تیمی کنایه نزد، بهانه نیاورد، خسته نشد و راهش را ادامه داد.
عبدالقادر بغدادی میگوید: «انسان راست کردار در یک روز به ۴۰ حالت درآید و انسان منافق در ۴۰ سال به یک حالت بماند» اگر اسمار منافق بود و ریا میکرد، اگر صرفاً نقش انسان جنتلمن را بازی میکرد، اگر پشت یک ماسک ادا در میآورد، نمیتوانست برای این مدت طولانی ظاهرش را حفظ کند.
اگر باور نداشت که کار درست و راه درست این است، یک جایی زیر این فشار سنگین وا میداد. یک بار مصاحبه میکرد، نق میزد، از کمبودها میگفت یا لااقل یک بار جواب رقبا را میداد و مثل آنها میشد!
اما چیزی که باعث شده ویرا متفاوت از بقیه باشد همین شخصیت و رفتار اوست. پرسپولیس جامهای زیادی گرفته و مربیان نامدار و موفق کم ندارد ولی اسمار در کنار موفقیت شخصیت قابل احترامی داشت. اوجوری کار کرد که از حالا تا پایان خلقت همیشه نامش را در ورزشگاهها خواهیم شنید. هر مربی که بیاید، سایه سنگین او را حس میکند و در هر فصل نقل و انتقالات صحبت از بازگشت او به پرسپولیس یا پیشنهاد تیمهای متمول به او را خواهیم شنید!
سایه اسمار با همین یک نیم فصل سرمربیگری تا همیشه بر سر فوتبال ایران باقی میماند.