به گزارش صد آنلاین، هرچند یک متهم در این پرونده شناسایی و بازداشت شد، اما بعد از طی کردن مراحل پیچیده قضایی او از اتهام قتل تبرئه و آزاد شد.
10 سال قبل در فضای سبزی در اتوبان حکیم به سمت یک مامور پلیس به نام محمد شلیک شد. گلوله به نقطه حساس بدن او وارد و باعث شهادت این مامور پلیس شد.
تحقیقات برای دستگیری عامل قتل او آغاز شد و بررسیها نشان داد مامور پلیس حین گشتزنی به فردی مشکوک شده و از آنجایی که آن منطقه، پاتوق موادفروشان بود، از سوی یکی از آنها مورد اصابت گلوله قرار گرفته است.
چند روز بعد دختر و پسر جوانی به پلیس مراجعه کردند و گفتند مردی لاغر و قد بلند را دیدهاند که در همان محل بستهای مشکوک را جاسازی کرد و سپس از همان نقطه به مامور پلیس شلیک شد.
با تحقیقاتی که از شاهدان انجام گرفت، پلیس موفق شد متهم را به نام فرهاد بازداشت کند. او در بازجوییها به قتل اعتراف نکرد و گفت نقشی در مرگ مامور پلیس نداشته است. با این حال پیامهایی که در گوشی موبایل او وجود داشت نشان میداد عامل قتل خودش است. ضمن اینکه ماموران در بازرسی از محل زندگی او موفق شدند تعدادی فشنگ جنگی و اسلحه پیدا کنند.
به این ترتیب با توجه به مدارک به دست آمده کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و برای متهم درخواست مجازات کرد.
سپس اولیای دم در جایگاه حاضر و خواستار قصاص شدند. وقتی نوبت به متهم رسید، او قتل را انکار کرد و گفت: من بارها قتل را انکار کردم و در نهایت به دلیل فشاری که رویم بود اعتراف کردم، اما میگویم که قتل کار من نبود. من آن روز اصلا سلاحی نداشتم.
متهم گفت: پسرداییام مواد فروش بود و در قبال پرداخت 50 هزار تومان در روز از من میخواست که مواد را در منطقه فضای سبز جاساز کنم . من هم آن روز به همین دلیل آنجا بودم، اما اصلا متوجه شلیک به مامور پلیس نشدم.
متهم گفت: چند روزی از این ماجرا گذشته بود که به دختری که از او 200 میلیون تومان طلب داشتم پیام دادم و خواستم پولم را پس بدهد، اما دختر قبول نکرد. من هم که شنیده بودم مامور پلیسی را در منطقه کشتهاند به دروغ به آن دختر پیام دادم که من مامور پلیسی را کشتهام و اگر پولم را ندهی تو را هم میکشم در حالیکه واقعا این کار را نکرده بودم.
هرچند متهم قتل را انکار کرد اما شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران رای بر قصاص صادر کرد و رای صادره در دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفت.
مدتی بعد متهم درخواست اعاده دادرسی داد. او گفت قاتل نیست و به اشتباه برایش حکم قصاص صادر کردهاند.
به این ترتیب یکبار دیگر پرونده به جریان افتاد. در ادامه اعاده دادرسی متهم مورد قبول قرار گرفت و حکم قصاص نقض شد. این بار پرونده در شعبه 13 دادگاه کیفری استان تهران به جریان افتاد. متهم وقتی پای میز محاکمه رفت قتل را انکار کرد و گفت: قبول دارم خلاف کردم اما قاتل نیستم.
سپس وکیل او در جایگاه قرار گرفت و گفت: شاهدان حرفهای متناقضی مطرح کردند. یکی گفته عامل قتل چاق و قد کوتاه بوده و دیگری گفته لاغر و قدبلند بوده است. پزشکی قانونی گفته تیر از پشت به مامور پلیس شلیک شده اما موکل من در اعترافی که داشته گفته شلیک از جلو بوده است. گفته شده تیر از دور به مقتول شلیک شده اما شاهدان گفتهاند موکل من از 10 متری به مقتول شلیک کرده است. تحقیق درباره متن پیامک هم نشان داده موکل من واقعا از آن خانم که برایش پیامک قتل مامور را فرستاده طلب داشته و قصد تهدید او را داشته است. بنابراین دلایل محکمی وجود دارد که نشان میدهد موکلم بیگناه است.
به این ترتیب رای بر برائت متهم صادر شد و دیوان عالی کشور هم آن را تایید کرد. با توجه به رای برائت تنها متهم پرونده این بار اولیای دم درخواست پرداخت دیه از بیت المال کردند. آنها گفتند با توجه به اینکه قاتل پیدا نشده، خواستار دریافت دیه از بیت المال هستند.
به این ترتیب بار دیگر این پرونده در دادگاه کیفری استان تهران به جریان افتاد.