جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
به گزارش صد آنلاین ، مردجوان وقتی متوجه شد خریدار ملک حاضر به فسخ معامله نیست،در اقدامی عجیب قصد ربودن دو فرزند خریدار را داشت که ناکام ماند و بازداشت شد.
اوایل هفته گذشته زنی جوان باحضور درشعبه اول دادیاری دادسرای جنایی تهران ازمردی که قصد ربودن وی و دو فرزندش را داشت،شکایت کرد. پرونده برای تحقیقات به پلیس آگاهی تهران ارسال شد و شاکی دراین‌باره گفت: دو ماه پیش از طریق آگهی اینترنتی فروش یک ملک با مالک آن قرا گذاشته و بعد از توافق برسر قیمت، قولنامه‌ای نوشتیم و بیشتر پول را پرداختیم. مبلغ کمی مانده بود که قرار شد روز ثبت سند در دفترخانه آن را بپردازیم. دوهفته قبل، فروشنده سراغ‌مان آمد و گفت پشیمان شده، قیمت ملک بیشتر بوده و می‌خواهد معامله را فسخ کند اما ما قبول نکردیم. بعد ازچند روز زنگ زد وگفت که حاضر است ضرر و زیان ما را از این معامله بپردازد. من سوارخودرویم شدم ودختر و پسرخردسالم راهم با خودم بردم. اوبا ادعای این‌که همسرش و چند شاهد درخانه هستند از من خواست به خانه‌اش بروم تا درحضور آنها پول را همراه ضرر و زیان بپردازد تا معامله فسخ شود. بچه‌هایم در خودروماندند ومن وارد خانه اوشدم اما کسی آنجا نبود. فهمیدم دروغ گفته و خواستم فرارکنم که با گلدان ضربه‌ای به من زد که بدحال گوشه‌ای افتادم. قدرت حرکت نداشتم. با پارچه دست و پاهایم را بست و فرارکرد.نیم‌ساعت بعد به‌سختی توانستم پارچه را باز کنم. آمدم به خیابان که دیدم بچه‌هایم درکنار چند زن ومرد هستند وبه‌شدت گریه می‌کنند.آنجا بود که فهمیدم فرهاد سوار خودرویش شده، فرار کرده و قصد داشته بچه‌هایم رابرباید که مردم سر رسیده واو ناکام مانده است.متهم تحت تعقیب قرارگرفت و سرانجام در هتلی درتهران شناسایی و بازداشت شد. ابتدا مدعی بود شاکی قصد اخاذی دارد و دروغ می‌گوید اما در مواجهه حضوری با شاهدان، اعتراف کرد و گفت: بعدازفروش ملکم به این خانواده،مشتری دیگری آمد که پول بیشتری می‌دادوآنجا متوجه شدم ملک را ارزان فروخته‌ام. نمی‌خواستم مشتری جدید را از دست بدهم. از شاکی و شوهرش خواستم معامله را فسخ کنند که قبول نکردند و من تصمیم گرفتم این زن و دو بچه‌اش را بربایم و چند ساعتی گروگان بگیرم تا شوهرش مجبور به فسخ معامله شود. همسرش را به خانه کشانده و زندانی کردم اما وقتی سراغ بچه‌هایش رفتم تا آنها را بربایم، همسایه‌ها و چند رهگذر با صدای کمک‌خواهی بچه‌ها با من درگیر و آن دو را نجات دادند. از ترسم فرارکردم اما پلیس سرانجام مرا بازداشت کرد. روحانی‌زاده، دادیار شعبه اول دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جام‌جم گفت: با اعتراف این مرد او در بازداشت به‌سر می‌برد و تحقیقات از او ادامه دارد .