مهلت۳ ماهه به مردی که زن مورد علاقه‌اش را به قتل رساند

به گزارش صد انلاین ،  در اولین روز اردیبهشت‌ سال ۱۳۹۴ پسر جوانی با مراجعه به کلانتری ۱۶۹ مشیریه اعلام کرد: مادر ۴۳ ساله‌ام به قصد خرید از خانه خارج شد اما دیگر برنگشت.

با تشکیل پرونده مقدماتی موضوع فقدان زن به دستور قاضی شعبه ۱۰۱ دادگاه عمومی و انقلاب فشافویه، برای رسیدگی در اختیار پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

کارآگاهان پایگاه ششم آگاهی در تحقیقات پی بردند همسر زن گم شده حدود ۱۰ سال پیش و به علت عارضه قلبی فوت کرده و این زن به تنهایی سرپرستی فرزندانش را بر عهده داشته است. فرزندان زن مفقود شده در اظهاراتشان گفتند: مادر ما دچار هیچ گونه عارضه یا بیماری نبود و در روزی که مفقود شد مثل همیشه برای خرید وسایل مورد نیاز از خانه خارج شد.

در شرایطی که فرزندان فقدانی از هرگونه اختلاف مادرشان با فرد یا افراد دیگر اظهار بی‌اطلاعی کرده بودند، کارآگاهان به تحقیق از سایر اعضای خانواده زن مفقود شده پرداختند و آگاه شدند از چند ماه پیش یکی از بستگانش به نام “علی بابا” از او درخواست ازدواج کرده است.

برادر زن مفقود شده به کارآگاهان گفت: حدود چند ماه پیش خواهرم خبر داد یکی از بستگانمان به نام علی بابا به او پیشنهاد ازدواج داده اما چون آن مرد زن و بچه داشت و خواهرم فقط به فکر بزرگ کردن بچه‌های خودش به دور از هر حاشیه‌ای است، با درخواست ازدواج مخالفت کرد.

برادر زن ناپدید شده ادامه داد: پس از شنیدن خبر پیشنهادش قصد داشتم سراغ علی بابا بروم اما خواهرم گفت علاقه ندارد کس دیگری حتی فرزندانش از این موضوع مطلع شوند و به اصرار او سکوت کردم. از آن‌زمان چندین بار از خواهرم پیگیر موضوع شدم و او هر بار می‌گفت دیگر خبری از علی بابا ندارد.

با توجه به اطلاعاتی که برادر زن مفقود شده به کاراگاهان داد، علی بابا ۵۶ ساله دستگیری شد، اما با وجود تایید اظهارات برادر زن گمشده، مدعی شد که پس از شنیدن جواب هیچ اطلاعی از آن زن ندارد.

در ادامه رسیدگی به پرونده و در شرایطی که علی بابا همچنان اصرار بر بی‌گناهی داشت، کارآگاهان با انجام اقدامات پلیسی اطمینان پیدا کردند او همچنان اصرار داشته با زن ۴۳ ساله ازدواج کند و حتی در روز مفقود شدن زن میانسال نیز با خودرواش در محل زندگی فقدانی دیده شده است.

در نهایت علی بابا که در برابر دلایل به‌دست آمده چاره ای جز اعتراف ندید و گفت: در روز مفقود شدن زن جلوی خانه او رفتم و تصمیم داشتم بار دیگر پیشنهادم را مطرح کنم. زمانی که او از خانه خارج شد با خواهش کردم سوار ماشین من شود. او هم برای آنکه کسی متوجه موضوع نشود، سوار شد؛ پس از حرکت، درباره علاقه‌ام صحبت کردم و دوباره درخواست ازدواج دادم، اما این‌بار با زبانی تند به من پاسخ منفی داد. کنترل خودم را از دست دادم و درگیر شدم و روسری را به دور گردنش فشار دادم. بعد هم جسد را به ویلای خود در منطقه فشم بردم و در گوشه‌ای از حیاط دفن کردم.

با این اعترافات و پس از کشف جسد پرونده به دادگاه رفت و علی بابا به قصاص محکوم شد. بعد از آن رای صادره در دیوان عالی کشور تایید و در ادامه روند رسیدگی به شعبه دوم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارجاع شد. این متهم قرار بود امروز به دار مجازات آویخته شود که اولیای‌دم که مادر و پدر و فرزندان مقتول بودند با مهلتی سه ماهه فعلا از اجرای حکم قصاص گذشت کردند.