پرسشگر گرامي ابتدا بايد عرض نمايم وسواس در امور ديني از طرف شيطان تلقين مي شود تا بندگان خدا در دين خود سست شوند، زيرا كه طبق فرموده قرآن كريم شيطان هميشه امر به زشتي و پليدي ميكند و زشتي و پليدي وسواس بر كسي پوشيده نيست و به همين جهت وسواس چه فكري و چه عملي منسوب به شيطان است. و انسان موحد كه فقط خدا را مي پرستد بايد با توكل بر اوخود را از شر آن رها كند تا از دام شيطان برهد.
من چند راهكار براي مقابله با وسواس به شما ارائه ميدهم، امّا اگر ابتلاء به وسواس شما شديد است، بايد در ابتدا به يك متخصص اعصاب و روان مراجعه نماييد تا با چند داروي بسيار ساده مقداري از وسواس شما را كاهش دهد و بعد از اينكه تا حدي بر خودتان مسلط شديد راهكارهاي پيشنهادي را بكار بگيريد. اگردر تهران زندگي مي كنيد.
و اما در توضيح وسواس بايد عرض نمايم كه؛ وسواس نوعي احساسِ اجباري براي تكرار افكار و اعمالي است كه خود شخصِ وسواسي، نيز به بيهوده بودن آن آگاه است. دائماً افكاري اضطراب آور در ذهن او بصورت اجباري تكرار ميشوند و شخص براي رهايي از اضطرابي كه اين افكار تكرار شونده اجباري براي او ايجاد مي كنند به انجام اعمالي بصورت تكراري دست مي زند. مثلاً هنگام نماز شيطان اين فكر را بصورت تكرار شونده در ذهن شخص دامن مي زند كه: نكند تكبير نگفته باشي و نمازت باطل باشد، و شخص براي رها شدن از اين فكر تكرار شونده و آزار دهنده، عمل گفتن تكبير را تكرار مي كند و يا مثلاً براي گريز از اينكه ممكن است نيت نكرده باشد، مكرراً نيت را با صداي بلند تكرار ميكند! امّا باز راضي نميشود، زيرا آن فكر آزار دهنده دوباره به ذهن او ميآيد و او ناچار است براي رهايي دوباره عمل را تكرار كند. نظير كسانيكه چندين بار قفل درب خانه را به خاطر اطمينان از قفل بودن آن دوباره وارسي و يا باز و بسته ميكنند.
چون محتواي وسواس ها با هم فرق ميكند، علائم وسواس نيز مختلف است، مثلاً يكي در نجاست و طهارت وسواس دارد و محتواي وسواس ديگري جنسي است و... امّا مي توان به برخي از نشانه هاي مشترك اشخاص وسواسي به اين ترتيب اشاره كرد: نظم و ترتيب را بيش از حدّ رعايت ميكنند، بسيار جديّ هستند، ذهنشان بيش از اندازه درگير قوانين و قواعد است، ابراز لجاجت بيش از اندازه، اصرار در تحميل باور خود براطرافيان، ترديد بسيار و بيش از اندازه كه موجب اختلال در تصميم گيري آنها ميشود، اضطراب، انتقاد دائم از خود و ديگران، ترجيح انزوا بر شركت در كارهاي جمعي، و... .
وسواس داراي سطوح مختلفي ميباشد كه براي هر سطح، درمان خاصّي وجود دارد كه سطح خفيف آن با كمي مراقبت توسط اطرافيان و اندكي مراقبه توسط خود شخص قابل درمان است در اين سطح راهكارهاي شناختي نيز خوب جواب مي دهد، اما اگر شخص در سطوح خفيف تر درمان نشود وسواس او به جايي مي رسد كه بايد درمان او توسط روانپزشك و با دارو درماني پي گرفته شود.
برخي از زمينه هاي پيدايش وسواس بدين قرار است: نگراني فكري و خيالات واهي، نداشتن اعتماد به نفس، برخي از زمينه هاي ژنتيكي، مشكلات روحي و رواني، وابستگي بيش از حدّ به پدر و مادر، ضعف اراده، تحولات ايّام بلوغ، عوامل محيطي، بياطّلاعي از احكام، در وسواس هايي كه محتواي ديني دارند، غفلت از ياد خدا و پرداختن به خود كه ميتواند يك عامل مهّم در ابتلا به وسواس هايي باشند كه محتواي ديني دارند.
مطالبي كه به عرضتان رسيد براي آشنايي اجمالي شما با اختلال وسواس بود، كه بنابر مبناي برخي از روانشناسان، دادن آگاهي و بينش به شخص مي تواند در طريق درمان بسيار مفيد باشد.
و امّا با توجه به اشاراتي كه شما در پرسش خود داشتيد، وسواس شما محتواي نجاست و طهارت دارد كه براي رهايي از آن چند چيز به شما پيشنهاد مي شود:
1- همان طور كه گفته شد برخي از وسواس هاي اين چنيني ريشه در جهل به احكام دارد و شما ميتوانيد با مراجعه به احكام بسياري از اعمال خود را اصلاح كنيد، مثلا شما در پرسش خود آورده ايد:« بعد از ادرار استبرا ميكنم و بعد از اينكه از دستشويي بيرون مي آيم احساس قوي مي كنم كه چيزي از من خارج مي شود و با خودم مي گم حتما اين چيزي كه احساس كردم ادراره و فكرم مشغول مي شه نكنه نجس باشم» در حالي كه در تمام رساله هاي عمليه مراجع عظام تقليد آمده است كه اگر كسي استبراء نمايد و بعدا شك نمايد رطوبتي كه بعد استبراء از او خارج شده بول است و يا نه، اين مايه خارج شده پاك است اگر شما رساله را مطالعه كرده بوديد هرگز در اين زمينه دچار و سواس نميشديد. و يا مثلاً در رساله مراجع تقليد از شك هايي كه هرگز نبايد به آن اعتنا كرد شك كثير الشك است و يا شرط نجس دانستن چيزي اينست كه با چشم خود ديده باشيد كه آن چيز نجس شده است و حدس و گمان نميتواند اثبات كننده نجاست باشد.
اگر به دستورهايي كه در رساله ها آمده بياعتنايي كنيد و همچنان به وسواس خو پاي بفشاريد، معلوم ميشود كه ديگر پاي خدا در ميان نيست و شيطان بر گرده شما سوار شده، و منيّت بر شما حاكم كرده است، زيرا احكام خدا معلوم و دين او بسيار راحت است. فقها و مراجع تقليد نيز همگي بر اين نظر اتفاق نظر دارند كه شخص وسواس هرگز نبايد به شك و ترديدهاي خود اعتنا كند و اگر مقلدين به همين نكته توجه كنند و بخواهند طبق نظر مرجع تقليد كه حكم خدا است عمل كنند و نه طبق نظر خودشان كه از القائات شيطان است، بخش مهم بلكه تمام حالت وسواس عملي شان حل مي شود. ما در اينجا به يكي دو استفتاء از حضرت آيت الله مكارم شيرازي اشاره مي كنيم و يادآور مي شويم كه ساير مراجع تقليد نيز مثل همين ديدگاه را در رساله هاي عمليه شان دارند و چه خوب است شما نيز به رساله عمليه مرجع تقليد خودتان مراجعه كنيد كه در آن صورت به همين مطلب پي خواهيد برد. ايشان (مسأله 47، استفتائات جديد، ج 2) در پاسخ به يك استفتا در مورد طهارت و نجاست شخص وسواس فرموده اند: «به يقين اعتنا كردن شما به مواردي كه برخواسته از وسواس است حرام مي باشد و بايد آن را ترك كنيد و ما مسؤوليت آن را به گردن مي گيريم». در مسأله 48 نيز در استفتاء ديگري به شخص دچار وسواس مي گويند: «وظيفه شما اين است كه به ساير مردم نگاه كنيد و ببينيد در چه حد به اين امور اعتنا مي كنند و علم به نجاست پيدا مي كنند (منظور قشر متدين است) آن مقدار كه آنها يقين پيدا مي كنند و آب مي كشند شما هم آب بكشيد و نسبت به بقيه تكليفي نداريد. هر چند فكر شما به شما بگويد نجس است زيرا در اين گونه موارد افراد متدين عادي علم و يقين به نجاست پيدا نمي كنند».
و در مسأله 88 نيز خطاب به شخص دچار وسواس مي فرمايند: « بهترين راه ترك وسواس بي اعتنايي به آن است؛ يعني ملاحظه كنيد ديگران چه مقداري مثلا براي غسل معطل مي شوند شما هم چنين كنيد مثلا 10 دقيقه يا حداكثر يك ربع، اگر شيطان گفت درست نشد اعتنا نكنيد عمل شما صحيح است و نگران نباشيد و ما مسؤوليت آن را بر عهده مي گيريم».
2- فكر زايد به خاطر وقت زايد است و وقت زايد به خاطر بيكاري است و لذا از جمله كارهايي كه شما مي توانيد براي رهايي از وسواستان به آن متوسل شويد مشغول كردن خودتان به كارهاي اجتماعي و ورزش و تفريحات جمعي است، تا آنجا كه ميتوانيد از تنهايي بپرهيزيد و خود را به كارهاي مختلف مشغول كنيد تا افكار وسواسي فرصت پيدا نكنند كه به ذهن شما وارد شوند براي اوقات شبانه روز جدولي را تهيه كنيد و كارها و فعاليت هاي شبانه روزي خود را در آن يادداشت نموده و سعي كنيد برنامه اي تهيه نمائيد كه زمان خالي بودن فعاليت نداشته باشيد. برنامه تدوين شده بايد متناسب با توانايي هاي جسمي و رواني تان باشد و از هر گونه افراط و تفريط خودداري نمائيد. و اوقات فراغت را نيز با نوعي فعاليت ورزش، نظافت اتاق، مطالعه روزنامه، انجام فعاليت هاي هنري و هر كار مورد علاقه ديگري، پر كنيد.
3- از آنجا كه معمولاً افكار و رفتار مزاحم در تنهايي به سراغ افراد مي آيد، حتي المقدور از قرار گرفتن در مكان هاي خلوت و تنهايي به مدت زياد اجتناب كنيد حتي سعي كنيد مطالعات خود را در كتابخانه و قرائت خانه اي عمومي انجام دهيد در اتاق، تنها نخوابيد، هنگام غذا خوردن، تنها غذا نخوريد و تنها مسافرت نكنيد. هرگاه احساس تنهايي كرديد، از جاي خود برخيزيد و با ديگران ارتباط برقرار كنيد. ورزش هاي دسته جمعي انجام دهيد ارتباط خود را با افراد شاد و با نشاط و اجتماعي (و در عين حال متدين) بيشتر كنيد و از گوشه گيري جداً بپرهيزيد. اگر درس مي خوانيد، براي مطالعة درس هاِيتان هرگز در خانه و يا در اتاق خلوت نكنيد سعي نماييد كه تمام مطالعاتتان در كتابخانه باشد.
4- با كارهاي مختلف به تقويت اراده خود بپردازيد تا بتوانيد به برخي از كارهايي كه بصورت اجباري انجام مي دهيد يك «نه» بزرگ بگوييد.
5- به برخي از آثار و پيامدهاي زشت و سوء وسواس فكر كنيد و ببينيد كه اين كارهاي زشت و بي دليل چگونه شما را كه قبلا شخصيّت خوب، مثبت و محترمي داشتيد خوار و خفيفكرده است. و توجه داشته باشيد كه اگر به وسواس خود پايان ندهيد اوضاع بسيار وخيم تر از الان خواهد شد.
6- هميشه اين ذكر را با توجه به معني آن بر زبان و قلب خود جاري كنيد كه:«بِسم الله و بِالله، تَوكَلتُ علي الله، اعوذُ بِالله السميعُ العليم مِن الشيطانِ الرجيم.
7- تقابل به ضد: براي كساني كه از آلودگي و نجاست هراس دارند و اين هراس منشأ اضطراب و وسواس در آنها شده است، آلوده سازي عمدي شخص توسط خود او يا ديگران، از راه هاي درمان و رفع حساسيت به اين امر است. اگر اين روش با تكرار تحمل شود به طور قطع موثر خواهد بود؛ چون مبتلا به وسواس در شستشو هستيد، خود را در معرض چيزهاي آلوده و نجس قرار دهيد و يا به تجسّم چنين موقعيت هايي بپردازيد و از انجام دادن آن كار خودداري نكنيد. از فردي بخواهيد خودش را در معرض اين موقعيت ها يا موضوع هاي ذكر شده قرار دهد بدون اين كه «واكنش بي اختياري» از خودش نشان دهد. سپس شما نيز همان كار را انجام دهيد. اين كار باعث مي شود موضوع ها يا موقعيت هاي اضطراب آور، كم كم اثر خود را از دست بدهد و اضطراب شما كاهش پيدا كند. در واقع ريشه و علت اصلي وسواس (اضطراب) از بين برود.
7- مواجه سازي: اين روشي براي توقف تقويت دو جانبه رفتارهاي جبري و اضطرابهاي ماست. ما ميدانيم اگر شما به مدت طولاني در يك موقعيت استرس زا باقي بمانيد بتدريج به آن عادت كرده، اضطراب شما ازبين مي رود. بنابراين شما با موقعيتي كه از آن هراس داريد رودرو مي شويد، اما در عين حال انجام امور جبري تكراري مانند چك كردن مداوم يا تميز كردن (پيشگيري از پاسخ عملي) را متوقف مي كنيد و منتظر مي شويد تا اضطراب از شما دور شود.
در اين راستا:
1- به خودتان تلقين كنيد كه «وسواس» يك نوع كار شيطاني است و بايد هر چه زودتر دست از آن بردارم.
2- به خدا توكل كنيد و از او استعانت بجوييد تا هر چه زودتر بر اين مشكل فائق آييد.
در اين مورد حتي منابع اسلامي از قول معصومين (ع) روش هاي متعددي را براي پيشگيري و درمان وسواس پيشنهاد كرده اند، كه از آن جمله، بهره از ادعيه و اذكار خاصي از جمله (لا اله الاالله) و ( لاحول و لا قوة الابا الله) مي باشد كه در حقيقت ماحصل همه آن روشها را مي توان در ذكر خدا خلاصه كرد.
موفق و موید باشید