درست است که آبیها با هدایت نکونام تا به اینجای کار صدر نشین لیگ برتر هستند اما مصاحبهها و اقدامات برخی چهرهها در این تیم، آرامش روانی و ثبات روحی را از آنها سلب کرده و قطعا چنین روندی در طول فصل، به نتایج و عملکردشان آسیبهای بی شماری خواهد زد.
مهدیهاشمینسب که هواداران در ابتدای فصل خواهان نشستن او بر روی نیمکت بودند، قهر کرده و نزدیک به یک هفتهای است که به دلیل عدم دریافت مطالبات خود در تمرینات حضور نیافته؛ ضمن اینکه در دیدار با صنعت نفت هم غایب بود. امید حامدیفر که قرار بود به یازده هوادار کم بضاعت و بی بضاعت استقلال کمک مالی کند، اکنون از ورشکستگی دم میزند و پول یک غذا و خانه ساده را ندارد! جواد نکونام هم از هر فرصتی در نشستهای مطبوعاتی استفاده میکند تا تئوری توهم توطئه خود را درباره بدخواهان تیم و مدیریت باشگاه، تقویت کند.
مشخص نیست که چرا جواد نکونام و دستیاران او زمانی که میدانستند استقلال در هر فصل با این دشواریها دست و پنجه نرم میکند، چنین تیم پر هواداری را برای مربیگری و هدایت انتخاب کرده اند؟ یادمان نرود که فصل گذشته، ریکاردو ساپینتو وفاداری را در حق استقلال تمام کرد و با وجود کمبودها و عدم خرید یک مهره در نقل و انتقالات نیم فصل یکی از بهترین نسخههای استقلال را در لیگ برتر ساخت و خاطره خوشی از خود، برای هواداران به جا گذاشت.
در تیمهایی همانند استقلال و پرسپولیس که طرفداران بی شماری دارند، بهانه و فرصت طلبی هیچ توجیه و پاسخ مناسبی ندارد؛ پس یا باید ماند و راهی ساخت یا اینکه راه خروج از این مسیر سخت و طاقتفرسا را در پیش گرفت.
21458/غ