به گزارش صد آنلاین، متهم که شوهر زنی به نام رکسانا است یک سال قبل در پی مرگ مشکوک همسرش بازداشت شد؛ اما هیچ وقت اتهام را قبول نکرد.
یک سال قبل مردی به نام رامین با پلیس تماس گرفت و خبر از مرگ مشکوک همسرش داد. او گفت: وقتی با مادرزنم وارد خانه شدیم متوجه شدیم همسرم با شلیک گلوله فوت شده است و من فکر میکنم خودکشی کرده است.
بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی و بررسی دقیق صحنه جرم با اینکه رامین اصرار داشت همسرش خودکشی کرده اما مشخص شد رکسانا توسط فرد دیگری کشته شده است.
مادر و پدر رکسانا شکایتی علیه دامادشان رامین تنظیم کردند و خواستار محاکمه او شدند. باوجود انکارهای رامین او از سوی دادسرا مجرم شناخته و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی ابتدا اولیای دم در جایگاه حاضر وخواستار قصاص رامین شدند.
پدر رکسانا گفت: برادرزادهام رامین سابقهدار است و به خاطر مواد مخدر چندباری زندانی شده است؛ اما چون برادرزادهام بود قبول کردم دخترم را به او بدهم. رکسانا و رامین خیلی با هم اختلاف داشتند. برای همین هم چندباری عروسی را عقب انداختیم اما در نهایت به خواست خودشان ازدواج کردند. این اختلافات هیچ وقت حل نشد و بعد از عروسی هم ادامه داشت. آنها تازه ازدواج کرده بودند و من نمیخواستم در زندگیشان دخالت کنم ولی شرایط روز به روز بدتر میشد تا اینکه همسرم روز حادثه چندباری به رکسانا زنگ زد و او جواب تلفن را نداد. من با رامین تماس گرفتم. او گفت رکسانا خانه است و قرار نبود جایی برود. بعد هم همسرم به خانه رکسانا رفت و همزمان دامادم هم رسید و آنها با هم جسد رکسانا را پیدا کردند.
مادر رکسانا گفت: وقتی وارد خانه شدیم دخترم روی تخت افتاده بود. دستهایش پشت سرش بود و نشان میداد قصدی برای خودکشی نداشته و با آن وضعیت اصلا نمیتوانست خودکشی کند. پلیس و متخصصان اسلحه هم اعلام کردند شلیک از روی بالش اتفاق افتاده تا همسایهها صدای شلیک را نشنوند و باخبر نشوند ضمن اینکه پلیس در گزارش خود نوشته که وضعیت جسد نشان میداد احتمال خودکشی اصلا وجود ندارد و کسی به این زن شلیک کرده است. با توجه به اختلافات خیلی زیادی که رکسانا و رامین داشتند من اطمینان دارم رامین او را کشته است. درخواست قصاص دارم.
رامین وقتی در جایگاه قرار گرفت گفت: من زنم را نکشتم. رکسانا دخترعموی من بود قبول دارم که خیلی با هم اختلاف داشتیم اما اصلا راضی به مرگش نبودم. پدر و مادرش میدانند او چندباری خودکشی کرده بود و حالا هم میگویم او خودکشی کردهاست. من در مرگ او نقشی نداشتم.
با پایان جلسه دادگاه هیات قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.