آخرین اخبار
۲۹ دی ۱۴۰۲ - ۰۰:۳۸
بازدید:۳۵۸
اگر اهداف استراتژیک ایالات متحده، بازگرداندن جریان آزاد تجارت از طریق دریای سرخ، جلوگیری از تبدیل شدن جنگ بین حماس و اسرائیل در غزه به یک درگیری منطقه‌ای و خنثی کردن تلاش‌های ایران برای متوقف کردن فرآیند عادی‌سازی اسرائیل در خاورمیانه‌ ای جدید، ثبات‌یافته و پررونق باشد، پس حملات صبح جمعه به احتمال زیاد نتیجه‌ وارونه ای خواهد داشت. در واقع، نمی‌توان جلوی این احساس را گرفت که ایالات متحده، همانند اسرائیل پس از ۷ اکتبر، به سازی رقصیده که توسط یک گروه شبه نظامی سرکش در یک نیمچه دولت ناکارآمد، که چیز زیادی برای از دست دادن ندارد، نوشته شده است.
کد خبر : ۶۵۷۳۷

نویسنده: مارک چمپیون Marc Champion

 

 


 دست کم دو نگاه به تصمیم ایالات متحده آمریکا و بریتانیا برای حمله به اهداف حوثی‌ها در یمن در سحرگاه جمعه، وجود دارد. اگرچه این دو نگرش کاملاً متناقض هستند اما هر دو هم درستند. دیدگاه اول این است که این حمله اجتناب‌ناپذیر بود، هم از نظر سیاسی و هم برای حفظ بازدارندگی معتبر در برابر اقدامات خصمانه بیشتر از سوی ایران و نیروهای نیابتی اش. برای رئیس‌جمهوری آمریکا، دست روی دست گذاشتن، یک گزینه نبود. دیدگاه دوم، و بدون شک دلیل درنگ اولیه آمریکا، این است که احتمال موفقیت کم است همراه با یک ریسک قابل توجه از تشدید.

 

 

 

اگر اهداف استراتژیک ایالات متحده، بازگرداندن جریان آزاد تجارت از طریق دریای سرخ، جلوگیری از تبدیل شدن جنگ بین حماس و اسرائیل در غزه به یک درگیری منطقه‌ای و خنثی کردن تلاش‌های ایران برای متوقف کردن فرآیند عادی‌سازی اسرائیل در خاورمیانه‌ ای جدید، ثبات‌یافته و پررونق باشد، پس حملات صبح جمعه به احتمال زیاد نتیجه‌ وارونه ای خواهد داشت. در واقع، نمی‌توان جلوی این احساس را گرفت که ایالات متحده، همانند اسرائیل پس از ۷ اکتبر، به سازی رقصیده که توسط یک گروه شبه نظامی سرکش در یک نیمچه دولت ناکارآمد، که چیز زیادی برای از دست دادن ندارد، نوشته شده است.

موفقیت را در اینجا نمی توان با میزان تخریب سنجید. اگر خلبانان و تیم‌های توپخانه‌ی آمریکا و بریتانیا کار خود را به خوبی انجام نداده باشند، جای شگفتی دارد زیرا آنها احتمالاً بهترین‌های آموزش دیده و تجهیز شده در جهان هستند. اما احتمال اینکه حوثی‌ها تمام توانایی‌های حمله‌ی موشکی خود را یک شبه از دست داده باشند، قطعا صفر است چرا که بخش بزرگی از این توانمندی ها، سیار است و بنابراین بدون حضور قابل توجه نیروهای متحدان روی زمین، به سختی قابل هدف قرار گرفتن هستند. آنها سال‌ها حملات هوایی جت‌های پیشرفته‌ی آمریکایی را که توسط خلبانان سعودی و اماراتی به پرواز در می آمدند، تحمل کرده‌اند. اگر چیزی تغییر کرده باشد، این است که دریای سرخ در حال تبدیل شدن به یک منطقه‌ی جنگی است.

این وضعیت، احتمال پیامدهای منفی بر بازارهای جهانی را افزایش می دهد. هرچند که نرخ‌های حمل کانتینر از زمانی که حوثی‌ها آزاررسانی خود را آغاز کردند، به شدت افزایش یافته است اما آنها هنوز به نفتکش‌ها حمله‌ای نکرده‌اند. بازارهای نفت تا امروز که نفت برنت در لندن تا ۳.۵ درصد افزایش یافت و برای اولین بار در سال تازه به بیش از ۸۰ دلار در هر بشکه رسید، از این وضعیت تأثیر کمی گرفته اند. حالا آمریکا، پس از حملات روز جمعه، به تمام کشتیرانی‌های تجاری هشدار داده که در منطقه احتیاط کنند.

مبارزه با "شیطان بزرگ" – از نگاه آنچه محور مقاومت ایران نامیده می‌شود – با پنهان شدن در پشت مبارزه برای فلسطین، بخشی از نقشه بازی حوثی‌ها خواهد بود. حوثی‌ها اکنون قول داده‌اند که تلافی خواهند کرد و تمام منافع آمریکا و بریتانیا را اهدافی مشروع اعلام کرده‌اند و "احمقانه" خواهد بود، به قول خودشان، اگر به حرف آنها شک کنیم. انتظار می‌رود این مبارزه وضعیت آنها را در داخل و خارج از کشور ارتقا بخشد.

اندیشکده آمریکایی "اولویت های دفاعی Defense Priorities، مرتبط با رند پاول، به خاطر مخالفت مداومش با استفاده از نیروی نظامی آمریکا در خارج از کشور، اعتباری بیش از یک ساعت خوابیده ندارد اما این حمله، مصداق درستی است که تردید آنها به جاست. مدیر بخش سیاست این اندیشکده، بنبامین اچ. فریدمن Benjamin H. Friedman، روز جمعه در بیانیه ای گفت: "رهبران حوثی، برای تأکید بر ادعای خود برای مبارزه با اسرائیل و حامیان آمریکایی آن در دفاع از غزه، چه بسا در واقع از حملات هوایی استقبال کنند" و با تشدید حملاتشان به کشتیرانی، آمریکا را به واکنش بیشتر فرا بخوانند. گذشته از این، تهدیدی که به آن پاسخ داده شد، در واقع آنقدرها هم برای تجارت جهانی فلج کننده نبود. "واقعیت این است که حملات حوثی‌ها به کشتیرانی، تاثیر ویژه ای نداشته است و مشکل اقتصادی بزرگی نیست."

البته اگر به حوثی‌ها اجازه داده می شد که ادامه دهند، این وضعیت ممکن بود تغییر کند (و تاثیرات آن بر اقتصاد جهانی بیشتر شود). اما اگر تردید دارید که هدف اصلی ایران و نیروهای نیابتی‌اش برانگیختن خشم منطقه علیه آمریکاست، به پاسخ حزب‌الله به اقدام آمریکا گوش دهید. این گروه مستقر در لبنان، روز جمعه در بیانیه‌ای گفت: "تجاوز آمریکا بار دیگر تأیید می‌کند که ایالات متحده شریک کامل فجایع و کشتارهایی است که دشمن صهیونیستی در غزه و منطقه مرتکب شده است."

حماس، ایران و متحدان آنها در پی برافروختن بی‌اعتمادی به/ و نفرت از اسرائیل و آمریکا در سراسر خاورمیانه هستند، به گونه‌ای که هر ارتباطی با این دو، به قدری سمی شود که رهبران منطقه، از عربستان سعودی تا مصر به فاصله گرفتن از آنها مجبور شوند. خیابان‌های عربی از قبل نسبت به اسرائیل خشم آلود شده و از اقدامات حوثی‌ها در دریای سرخ به عنوان دفاع از جمعیت فلسطینی رنج‌دیده غزه حمایت می‌کنند. در چنان شرایطی است که آن گونه همگرایی های اقتصادی و امنیتی (با اسراییل) که قبل از ۷ اکتبر در جریان بود، از نظر سیاسی غیرممکن می‌شد.

نتایج یک نظرسنجی از هشت هزار نفر در ۱۶ کشور عربی که توسط مرکز تحقیقات و مطالعات سیاست عربی مستقر در دوحه در تاریخ ۱۰ ژانویه منتشر شد، ۳۶درصد به تعلیق روابط یا عادی‌سازی با اسرائیل به عنوان گزینه اصلی خود برای فشار بر اسرائیل برای پایان دادن به جنگ غزه پاسخ دادند. از بین هشت گزینه دیگر، محبوب‌ترین گزینه بعدی یعنی ارسال کمک به غزه بدون تایید اسرائیل، کمتر از نصف این رقم را به خود اختصاص داد. در همین حال، ۸۹درصد با به رسمیت شناختن اسرائیل مخالف بودند و ۷۷درصد آمریکا یا اسرائیل را به عنوان بزرگترین تهدید امنیتی منطقه می‌دیدند. در مقابل، تنها ۷درصد ایران را، که رقیب دیرین و کنونی اعراب است، به عنوان بزرگترین تهدید برای ثبات منطقه می‌دانستند. جنگ در غزه این ارقام را به شکل قابل توجهی به زیان آمریکا تغییر داده است.

در سیاست خارجی، محبوبیت ملاک نیست اما قدرت نرم اهمیت دارد و نفرت از آمریکا و اسرائیل بر آنچه رهبران عرب می‌توانند بگویند و انجام دهند، تأثیر می‌گذارد. تاکنون هیچ مدرکی وجود ندارد که ایران حملات خشونت بار حماس در ۷ اکتبر را تحریک کرده باشد اما تا به این لحظه از پاسخ‌های اسرائیل و آمریکا سود برده است. صرف‌نظر از حکم دادگاه لاهه، این واقعیت که اسرائیل اکنون به اتهام نسل‌کشی در دیوان بین‌المللی دادگستری سازمان ملل متحد در لاهه محاکمه می‌شود، یک پیروزی دیگر برای مخالفان دولت یهودی است.

البته که روی دیگر سکه این است که عدم اقدام نظامی آمریکا و متحدانش در گذشته هم، حاصلی به همراه نیاورده است. حوثی‌ها در حملات خود به کشتیرانی بین‌المللی، از جمله کشتی‌های نظامی آمریکا و دیگران برای حفاظت از تقریباً ۱۲ درصد حجم تجارت جهانی که هر روز از طریق دریای سرخ عبور می‌کند، جسورتر می‌شدند و هرچند که حوثی‌ها خود را به عنوان یک نیروی جنگی فوق‌العاده تاب آور نشان داده‌اند اما آنها هم در برابر حمله آسیب‌ناپذیر نیستند.

همان طور که ست جونز، مدیر برنامه‌های امنیت بین‌المللی و تهدیدات فراملیتی در مرکز واکاوی های راهبردی و بین‌المللی واقع در واشنگتن، چند ساعت پیش از حملات هوایی آمریکا به من گفت، "هدف اینجا متوقف کردن حملات حوثی‌ها نیست – من مطمئن نیستم که شما می‌توانید این کار را انجام دهید – بلکه تضعیف توانایی آنها برای انجام این حملات و مجازات آنهاست."

جونز انتظار دارد که حوثی‌ها دوباره به مسیرهای کشتیرانی شلیک کنند و آمریکا نیز به همین ترتیب با هدف قرار دادن سکوهای پرتاب‌ و انبارهای موشکی شان پاسخ دهد، آن هم با هدف تحمیل هزینه کافی بر توانایی‌های موشکی حوثی‌ها که ممکن است در نهایت اراده آنها را برای ادامه این رویکرد تضعیف کند. وی می گوید: «این واکنش آمریکا و متحدانش، در عین حال، باید به ایران و حزب‌الله نشان دهد که زمانی که آمریکا خطوط قرمزی در برابر گسترش جنگ غزه تعیین می‌کند، این خطوط اجرا خواهند شد. من نیز، خوب یا بد، همین انتظار را دارم. بی‌شک، ایرانی‌ها و حوثی‌ها نیز همین انتظار را دارند.»

منبع: بلومبرگ

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها