نویسنده: آدمیر لیسیتسا، کارشناس ارشد تاریخ و پژوهشگر روابط سیاسی منطقه ای و سیاست بین الملل در کشور بوسنی و هرزگوین
تاریخ روابط دیپلماتیک بین بوسنی و هرزگوین و جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 31 مارس 1992 همزمان با به رسمیت شناختن استقلال بوسنی توسط ایران به طور رسمی آغاز شد و بدین سان ایران بین چند کشور جهان قرار گرفت که از استقلال بوسنی و هرزگوین حمایت کردند. تاریخ بسیار مهم دیگر در زمینه روابط دیپلماتیک دو کشور، 25 ژانویه 1993 است که روابط دیپلماتیک ایران و بوسنی و هرزگوین به طور رسمی برقرار شد. برای بوسنی و هرزگوین، این اقدام اهمیت فوقالعادهای داشت، زیرا در واقع تأییدی بود بر اینکه بوسنی و هرزگوین سیاست خارجی خود را به طور مساوی به سمت شرق و غرب در پیش می گیرد و این برای کشور تازه مستقل شده بسیار مهم بود.
اولین سفیر بوسنی در ایران آقای عمر بهمن و اولین سفیر ایران در بوسنی آقای محمد ابراهیم طاهریان بودند. بر اساس یادداشت آقای طاهریان که در کتاب "شیر بوسنیایی؛ زندگینامه حسن چنگیچ"، آمده، می توان نتیجه گرفت که در ماه های اول پس از اعلام استقلال بوسنی و هرزگوین، این ارتباط دیپلماتیک برای هر دو طرف تا چه حدی مهم بوده است.
اگر چه دو کشور پس از اعلام استقلال بوسنی و هرزگوین ارتباطات رسمی دیپلماتیک برقرار کردند، اما توجه به این نکته بسیار مهم است که ارتباطات بین نمایندگان سیاسی و فرهنگی و روشنفکران دو کشور حتی قبل از سال 1992 نیز وجود داشت و فعالیتهای دیپلماتیک اولین رئیسجمهوری بوسنی و هرزگوین؛ علی عزتبگویچ، که یک سال قبل از اعلام رسمی استقلال انجام شد، بر این نکته تأیید می کنند.
در طول سال 1991، عزت بگویچ به بسیاری از کشورها سفر کرد. یکی از سفرهای دیپلماتیک او به تهران بود. عزت بگوویچ در تمام جلساتی که در سال 1991 انجام شد، مقامات جهانی را در مورد وضعیت یوگسلاوی سابق که در آن زمان بوسنی و هرزگوین جزء آن بود، آگاه می کرد. به گفته خود علی عزت بگویچ که در کتاب «خاطرات» خود ثبت کرده است، او در تهران بسیار صمیمانه مورد استقبال مقامات عالی رتبه ایران با بالاترین تشریفات دولتی قرار گرفت.
او گفت: "در ایران که تجهیزات نظامی این کشور در طول جنگ نقش مهمی در دفاع از بوسنی خواهد داشت، از من با شکوه استقبال کردند. در آن روز از ماه می سال 1991 در فرودگاه تهران، یگانهای بزرگی از دو شاخه ارتش ایران به صف شده بودند؛ پیاده و نیروی هوایی. و در ردیف دوم بیش از پنجاه مأمور دیپلماتیک و سایر مقامات زیر آفتاب داغ ایران ایستادند. من شگفت زده شدم و نمی دانستم که چه باید کرد."
این خاطره عزتبگویچ است که به بهترین نحو نگرش مقامات ایرانی را نسبت به او و بعداً دولت بوسنی و هرزگوین نشان میدهد. پس از اعلام استقلال بوسنی و هرزگوین، حمله صربها با همراهی ارتش یوگسلاوی سابق به این کشور رخ داد. علاوه بر این، بوشنیاک ها و صربها و کرواتهای طرفدار بوسنی نتوانستند به اندازه کافی از خود و کشور در برابر این حمله دفاع کنند، زیرا تحریم تسلیحاتی بر بوسنی تحمیل شد. و این امر موقعیت بسیار حساس و نامشخص بوشنیاک ها و دولت بوسنی و هرزگوین را دشوارتر کرد.
در آن زمان، ایران سعی کرد موقعیت بوسنی و هرزگوین را تسهیل کند و به آنها کمک کرد تا سلاح هایی را برای خود فراهم کنند تا بتوانند از خود دفاع کنند. کمک نظامی ایران به سختی به مقصد نهایی می رسید و اغلب در راه تا ارتش جمهوری بوسنی و هرزگوین، تنها نیروی نظامی قانونی در قلمرو بوسنی و هرزگوین در طول جنگ، توسط گروه های دیگر برده میشد. تلاشهای ایران قابل توجه است زیرا در آن زمان ایران تازه از جنگ طولانیمدت با عراق بیرون آمده بود و آن جنگ از نظر اقتصادی بسیار طاقتفرسا بود.
باید در نظر گرفت که به دلیل اختلاف نظر با ایالات متحده آمریکا موقعیت بین المللی ایران در آن زمان «ایده آل» نبود. با این وجود وقتی صحبت از بوسنی و هرزگوین به میان میآید، در بعضی اوقات منافع ایالات متحده آمریکا و ایران به طور غیررسمی منطبق شد. این موضوع امکان این را می دهد تا درک بهتری از حضور ایران در جنگ بوسنی داشته باشیم. علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت ایران، با تلاش های دیپلماتیک خود نقش مهمی برای بوسنی و هرزگوین داشت.
البته بقیه مقامات سیاسی وقت ایران نیز از بوسنی و هرزگوین حمایت فداکارانه کردند. مرحوم حسن چنگیچ نیز در راستای تحکیم روابط دو کشور تلاش زیادی کرد. احترامی که پس از درگذشت وی با برگزار کردن مراسم بزرگداشت او در تهران به وی ابراز شد، نیز نمایانگر آن است. قابل توجه است که ایران هرگز سیاست خارجی رسمی بوسنی و هرزگوین را که متعهد به پیوستن به ناتو و اتحادیه اروپاست، مورد انتقاد قرار نداده است.
همچنین ایران هرگز فشاری بر بوسنی و هرزگوین برای جانبداری از ایران در سازمان های بینالمللی وارد نکرد که نشان دهنده درک ایران از موقعیت بوسنی و هرزگوین در شرایط جهانی است. در کتاب "چرا ایران" دکتر امیر حاجی کادونیچ، سفیر سابق بوسنی در ایران و متخصص حوزه روابط بین الملل می توان اطلاعات زیادی در مورد روابط ایران و بوسنی و هرزگوین یافت.
یکی از این اطلاعات به این موضوع اشاره دارد که ایران هرگز بوسنی و هرزگوین را به خاطر سیاست خارجی آن تحت فشار قرار نداده است. از جمله محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری وقت ایران که در مصاحبه ای برای روزنامه “Dnevni Avaz” در سال 2010 گفت که «بوسنی و هرزگوین هیچ بدهی به ایران ندارد» و حاجی کادونیچ که در کتاب خود از آن یاد می کند، بر این نکته تأکید دارد.
احمدی نژاد در ادامه صحبت خود گفته است: "ما هرگز به این دلیل که زمانی به مردم بوسنی کمک کرده ایم از ابزار فشار بر آنها استفاده نمی کنیم،. ما در ازای کمک خود از آنها انتظاری نداریم. ما در گذشته به دلایل بشردوستانه این کار را انجام دادیم و دوباره هم این کار را خواهیم کرد. ما معتقدیم که مردم بوسنی و دولت آنها باید خودشان تصمیم بگیرند."
نفوذ ایران در بوسنی و هرزگوین وجود دارد، اما در مقایسه با اکثر کشورهای اروپایی یا ایالات متحده آمریکا بسیار کمتر است. آنچه دو کشور باید با زحمات بیشتری روی آن کار کنند، ایجاد همکاریهای اقتصادی نزدیکتر است که قطعاً به نفع مردم ایران و بوسنی و هرزگوین است.
منبع: پیس ژورنال (pisjournal)