پاسخ مقاومت به شرارت‌های آمریکا و اسرائیل چه خواهد بود؟

پس از سه ماه کشتار و ویرانی در نوار غزه، از آنجا که ارتش صهیونیستی نتوانست به هیچ دستاوردی در راستای تحقق اهداف اعلام شده اش دست یابد، آمریکا که کارگردان اصلی صحنه است با کمک اجرائی رژیم صهیونیستی، یک رشته عملیات تهاجمی را در خارج از فلسطین طراحی کرد تا با تغییر قواعد بازی و نشان دادن قدرت تخریبی خود، چیزی را که در داخل فلسطین نتوانست به دست آورد، در خارج دست وپا و قدرت بازدارندگی اسرائیل را که بطور کامل از بین رفته، اندکی ترمیم کند. 

این روند جدید با ترور شهید سید رضی موسوی در دمشق آغاز شد که این پیامی بود به کل محور مقاومت. پس از آن، رژیم صهیونیستی در اقدامی غیرمترقبه و با زیرپا گذاشتن قواعد حاکم بر بازی از سال 2006 تا کنون، شیخ صالح العاروری، معاون رئیس دفتر سیاسی حماس را در حومه جنوبی بیروت یعنی منطقه نفوذ حزب الله، به شهادت رساند و کمی بعد، حسین هادی یزبک نماینده حزب الله در شهر مرزی و ساحلی ناقوره را هدف قرار داد.

در همین حال، آمریکا به قایق های ارتش یمن در دریای سرخ حمله کرد که در نتیجه 10 نفر از نظامیان ارتش یمن به شهادت رسیدند. اما در عراق ، ارتش آمریکا با نادیده گرفتن همه تعهدات و توافقات خود با دولت این کشور، پس از زدن مرکز لجستیک الحشد الشعبی در شرق بغداد، با استفاده ازپهپاد و شلیک چهار موشک، حاج ابوتقوی السعیدی، مسؤل نظامی جنبش النجباء و یکی از محافظینش را در داخل مجتمع وزارت کشور در منطقه سبز به شهادت رساند.

این در حالی است که آمریکا ادعا می کند حضورش در عراق به شکل مستشاری است و عملیات رزمی در عراق ندارد.

 بدتر از این، پاتریک رایدر، سخنگوی وزارت جنگ آمریکا، مدعی شد که این عملیات با کمک اطلاعاتی دستگاه های امنیتی عراق صورت گرفته است، چیزی که دولت السودانی آن را به شدت تکذیب کرد.

سرانجام نوبت به زدن ضربه مستقیم به خود ایران می رسد که پرچم مقاومت در منطقه را در دست دارد. می بینیم که زمان و مکان به دقت انتخاب شده تا پیام کامل برسد و آن به خاک و خون کشیدن حدود 100 نفر از افراد بیگناه در مراسم سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی در کرمان با بکارگیری عوامل داعشی است.

در اینجا باید این واقعیت را مورد تاکید قرار دهیم که به دلائل اثباتی فراوانی که در این مختصر نمی توان بدان پرداخت. داعش ساخته و پرداخته دست آمریکا و اسرائیل و یکی دو کشور عربی است که همچنان در مواقع لزوم آن را به کار می گیرند و بی توجه به برخی موضعگیری های متعدد رسمی و غیر رسمی، که انتقادهایی هم بدان‌ها وارد است، اگرکسانی در ایران این امر مسلّم و بدیهی را قبول ندارند به دلیل موضع آنها نسبت به حاکمیت است و اینکه اطلاع کافی از امور ندارند و نمی خواهند داشته باشند!

تحلیلگران وناظران امور در منطقه تاکید می کنند که رویدادهای فوق به عنوان یک "تشدید متحرک" با طراحی آمریکا و با کمک اجرائی اسرائیل صورت می گیرد تا ضمن ایجاد دستاوردهائی برای رژیم صهیونیستی، هشدارهائی به حامیان مقاومت غزه در محور مقاومت داده شود تا عملیات خود علیه اسرائیل را متوقف کنند یا کاهش دهند.

با این عملیات تشدید متحرک در واقع پیام می دهند که : به قواعد بازی دلخوش نباشید و بدانید که ما امکان ضربه زدن در هرجا را داریم و اگر بخواهیم می توانیم این ضربات را تشدید کنیم. نشانه های چندی نیز بر این امروجود دارد.

در یادداشت قبلی به سخن دیوید کامرون، وزیر امورخارجه بریتانیا ، اشاره شد که گفته بود: "باید به ایران پیامی بسیار روشن داد که این تشدید تنش ها تحمل نخواهد شد". علاوه بر این، ویلیام برنز، دیپلمات کارکشته آمریکائی و رئیس سی. آی. اَی بی سروصدا در منطقه به سر می برد تا این عملیات متحرک را هماهنگ نماید. پس از انجام همه این عملیات، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، راهی منطقه شده است تا نتیجه عملیات انجام شده را به دستاورد سیاسی تبدیل کند. 

طبق گزارش رادیو فردا، آنتونی بلینکن و کاترین کولونا، وزیر امور خارجه فرانسه، در یک گفتگوی تلفنی " توافق کردند که برای جلوگیری از گسترده شدن جنگ در خاورمیانه، پس از حملات روزهای اخیر در ایران و لبنان، دست به اقداماتی بزنند" ( دقت شود ربط ایران و لبنان).

معلوم است که مقصود از " جلوگیری از گسترش جنگ در خاورمیانه" بیشترتوقف عملیات در جنوب لبنان است بویژه که همزمان زمزمه هایی در بیروت به راه انداخته اند که طبق قطعنامه 1407 شورای امنیت در 2006، حزب الله نباید در جنوب رودخانه لیتانی حضور نظامی داشته باشد و در این منطقه فقط نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل ( یونیفیل) و ارتش لبنان حق حضور دارند.

سرانجام، پاسخ محور مقاومت به این "تشدید متحرک" و "زیرپا گذاشتن قواعد بازی" چه و چگونه باید باشد و با توجه به چه شرایطی باید صورت پذیرد، موضوعی است که بحثی جداگانه و مستقل را می طلبد.