آخرین اخبار
۲۱ آذر ۱۴۰۲ - ۲۳:۴۱
تزلزل در حمایت آمریکا از جنایات اسرائیل

اقدام شجاعانه گوترش

بازدید:۷۴۸
کوروش احمدی در یادداشتی می نویسد: اقدام آنتونیو گوترش در توسل به ماده ۹۹ منشور اقدامی شجاعانه بود. دبیرکل‌های پیشین بسیار به‌ندرت به ماده ۹۹ متوسل شده بودند؛ چرا‌که این کار در حکم وارد‌شدن دبیرکل به حوزه صلح و امنیت بین‌المللی است که اعضای دائمی شورای امنیت آن را قلمرو اختصاصی خود تصور می‌کنند. به‌این‌دلیل در تاریخ ۷۵‌ساله سازمان ملل ماده ۹۹ فقط ۹ بار از طرف دبیرکل استفاده شده است. گوترش که در دور دوم دبیرکلی خود به سر می‌برد و مقطع تجدید انتخاب را در ژوئن ۲۰۲۱ پشت سر گذاشته بود، در هفت سالی که در این سمت قرار دارد و با وجود بحران‌هایی که در این دوره وجود داشته، به ماده ۹۹ متوسل نشده بود. دبیر‌کل در شرایطی دست به این اقدام زد که سه قطع‌نامه قبلی نیز از طرف آمریکا وتو شده بود و شکل‌گیری ابتکار دیگری از داخل شورا در دستور کار نبود. او ضمن اینکه بی‌شک می‌دانست اقدام او نیز در این مقطع زمانی با مخالفت آمریکا روبه‌رو خواهد شد؛ اما استراتژی او ظاهرا این بود که فشار بر روی آمریکا و اسرائیل در سطح سازمان ملل و دیگر نهادهای بین‌المللی تداوم یابد؛ بلکه بتوان آمریکا را با سرعت بیشتری به سمت توقف حمایت از ادامه جنگ پیش برد.
کد خبر : ۵۹۰۶۵

 اقدام دبیرکل سازمان ملل در چارچوب ماده 99 منشور ملل متحد درباره بحران غزه را باید گام مهم دیگری در تلاش جامعه بین‌المللی برای واداشتن آمریکا به توقف حمایت از ادامه جنگ در غزه به شمار آورد. این اقدام دبیرکل یعنی جلب توجه شورا به موضوعی که می‌تواند صلح و امنیت بین‌المللی را تهدید کند و موجب فروپاشی سیستم حمایتی انسان‌دوستانه در غزه و آثار مخرب آن بر امنیت تمام منطقه شود، می‌توان اقدامی شجاعانه توصیف کرد. این اقدام اگرچه به نتیجه نرسید و پیش‌نویس قطع‌نامه مربوطه از طرف آمریکا وتو شد؛ اما تحولی درباره بحران غزه و نمایش بیش‌از‌پیش انزوای آمریکا به‌ شمار رفت. 13 عضو شورای امنیت از‌جمله برخی دوستان آمریکا مانند فرانسه، آلبانی، سوئیس، مالتا، امارات و... به این قطع‌نامه رأی مثبت دادند و انگلیس به آن رأی ممتنع داد. همه نهادهای جامعه مدنی بین‌المللی نیز در این مهم با دبیرکل همراهی کردند. دیده‌بان حقوق بشر آمریکا، عفو بین‌الملل، پزشکان بدون مرز و شمار دیگری از این نهادها اقدام آمریکا به وتوی قطع‌نامه را محکوم کردند و آن را چراغ سبز دیگر آمریکا به اسرائیل برای مرگ، ویرانی و فاجعه بشردوستانه بیشتر در غزه دانستند.

 

 


اقدام آنتونیو گوترش در توسل به ماده 99 منشور اقدامی شجاعانه بود. دبیرکل‌های پیشین بسیار به‌ندرت به ماده 99 متوسل شده بودند؛ چرا‌که این کار در حکم وارد‌شدن دبیرکل به حوزه صلح و امنیت بین‌المللی است که اعضای دائمی شورای امنیت آن را قلمرو اختصاصی خود تصور می‌کنند. به‌این‌دلیل در تاریخ 75‌ساله سازمان ملل ماده 99 فقط 9 بار از طرف دبیرکل استفاده شده است. گوترش که در دور دوم دبیرکلی خود به سر می‌برد و مقطع تجدید انتخاب را در ژوئن 2021 پشت سر گذاشته بود، در هفت سالی که در این سمت قرار دارد و با وجود بحران‌هایی که در این دوره وجود داشته، به ماده 99 متوسل نشده بود. دبیر‌کل در شرایطی دست به این اقدام زد که سه قطع‌نامه قبلی نیز از طرف آمریکا وتو شده بود و شکل‌گیری ابتکار دیگری از داخل شورا در دستور کار نبود. او ضمن اینکه بی‌شک می‌دانست اقدام او نیز در این مقطع زمانی با مخالفت آمریکا روبه‌رو خواهد شد؛ اما استراتژی او ظاهرا این بود که فشار بر روی آمریکا و اسرائیل در سطح سازمان ملل و دیگر نهادهای بین‌المللی تداوم یابد؛ بلکه بتوان آمریکا را با سرعت بیشتری به سمت توقف حمایت از ادامه جنگ پیش برد. با شکست شورا در صدور قطع‌نامه، مجمع عمومی احتمالا امروز (سه‌شنبه) قطع‌نامه مشابهی را به رأی خواهد گذاشت.

شواهد موجود حاکی از آن است که اکثر مقامات آمریکایی با توجه به فشارهای فزاینده، ادامه حمایت از جنگ اسرائیل را حداکثر تا پایان ماه و سال میلادی جاری ممکن می‌دانند. آنتونی بلینکن روز قبل از رأی‌گیری در شورا هشدار داده بود که «ارتش اسرائیل اقدامات کافی را برای کاهش تلفات غیرنظامیان انجام نداده است». در چنین شرایطی، کاری که از دست دبیرکل برمی‌آمد، کمک به کوتاه‌تر کردن فرصت از طریق حفظ فشار و فراهم‌کردن اسباب نمایش شرم و انزوای آمریکا و اسرائیل در افکار عمومی بود. آخرین زورآزمایی در شورای امنیت نشان داد که دوستان آمریکا نیز در‌این‌باره با دبیرکل همراه هستند. اما سؤال همیشگی در چنین مواردی این است که چرا آمریکا با وجود انتقادات گسترده بین‌المللی حمایت از جنایات اسرائیل را ادامه می‌دهد.

اگرچه در این زمینه همیشه به لابی اسرائیل در آمریکا اشاره می‌شود؛ اما این عامل را نباید در رأس عوامل دیگر قرار داد. اتحاد استراتژیک بین آمریکا و اسرائیل را باید عامل اصلی به شمار آورد که سابقه آن فقط به اواخر دهه 1960 بر‌می‌گردد؛ یعنی به اوج جنگ سرد و شرایطی که کشورهای عربی یا در کمپ شوروی بودند یا در ضعف شدید قرار داشتند. در دوره 20‌ساله قبل از آن، برخی از کشورهای اروپایی در زمره حامیان اصلی اسرائیل قرار داشتند. در 1956 فرانسه و انگلیس با وجود مخالفت آمریکا به همراه اسرائیل به مصر حمله کرده و فرانسه نقش اصلی را در کمک به برنامه هسته‌ای اسرائیل در اوایل دهه 1960 بازی کرده‌ بود. در این معنی می‌توان لابی اسرائیل در آمریکا را معلول انتخاب اسرائیل به‌عنوان متحد استراتژیک آمریکا به شمار آورد و نه موجب آن. این عامل استراتژیک با وجود ضعیف‌شدن آن در دوره بعد از خاتمه جنگ سرد همچنان عامل اصلی است. افکار عمومی در آمریکا نیز عامل مهم دیگر در کشاندن واشنگتن به حمایت از اسرائیل است. 

مطابق نظرسنجی اخیر پیو 73 درصد رأی‌دهندگان جمهوری‌خواه و 62 درصد رأی‌دهندگان دموکرات حماس را مسئول اصلی جنگ جاری می‌دانند. البته این نظرسنجی و شواهد دیگر حاکی از تحولی مثبت در راستای فاصله‌گرفتن نسل جوان آمریکا و متناسب با آن جناحی از حزب دموکرات از اسرائیل است.

 مطابق نظرسنجی پیو، 38 درصد از کل جوانان زیر 35 سال و 50 درصد از دموکرات‌های زیر 35 سال حملات اسرائیل را بیش از حد دانسته‌اند، پس می‌توان فشار ناشی از کاهش حمایت از اسرائیل در آمریکا و جناح مترقی حزب دموکرات را عامل مؤثر دیگری بر تصمیمات دولت بایدن به‌ شمار آورد که مکمل فشارهای بین‌ا‌لمللی است./شرق

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها