دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳
به گزارش صد انلاین ، «ولی» تبعه افغانستانی غیرقانونی وارد کشور شده و خودش را به مشهد رسانده بود. او با واسطه‌هایی که اینجا می‌شناخت، نه‌تن‌ها فضای زندگی در مشهد را برای خود مهیا کرده بود، بلکه به‌عنوان نگهبان در یک پروژه ساختمانی واقع در بولوار شهید بهشتی مشغول به کار شده بود و شب و روز در اتاقک نگهبانی این پروژه زندگی می‌کرد.
هیچ‌کس نمی‌دانست که او رازی شوم در سینه دارد و علت حضورش در مشهد، موضوع یک پرونده قتل در افغانستان است، این راز مگو صبح هفتم فروردین زمانی لو رفت که کارگران این پروژه ساختمانی، پیکر سربریده «ولی» را درون اتاقکش پیدا کردند و این‌گونه پرونده یک جنایت فجیع روی میز قاضی صادق صفری، بازپرس ویژه قتل دادسرای مشهد، گشوده شد.
هفتم نوروز بود که پرونده قتل یک تبعه افغانستانی در مشهد گشوده شد، بررسی‌های اولیه نشان داد که مهاجمان سه نفر بوده‌اند که شبانه و پس از رفتن کارگران، از بالای در وارد کارگاه ساختمانی شده‌اند و پس از قتل نگهبان مجموعه سر او را بریده و از محل گریخته بودند. اما جسد فردای آن روز ساعت ۶ صبح در زمان حضور مجدد کارگران کشف شد و همین فرصت کافی بود تا مهاجمان از مشهد بگریزند.
با حضور قاضی صادق صفری به همراه گروهی از کارآگاهان پلیس آگاهی در محل حادثه، هویت سه متهم باتوجه‌به دوربین‌های مداربسته موجود در محل کشف شد و کارآگاهان تحقیقات گسترده‌ای برای شناسایی و دستگیری این افراد که هر سه نفرشان افغانستانی بودند، آغاز کردند.
مأموران رد دو نفر از متهمان را تا تهران دنبال کردند و توانستند یکی از آن‌ها را شناسایی و دستگیر کنند، اما متهم بعدی با سوءاستفاده از موقعیت توانسته بود به‌طور غیرقانونی از کشور خارج شود. هم‌زمان با انتقال متهم به مشهد، نفر سوم نیز که در مشهد مخفی شده بود در عملیاتی غافل‌گیرانه دستگیر شد.
با آغاز بازجویی‌ها از متهمان که نصیر و محمد بودند، آن‌ها اعتراف کردند که متهم اصلی هارون نام دارد و بعد از اقدام به قتل «ولی»، از ایران گریخته است. متهمان درباره انگیزه متهم اعلام کردند که «ولی» (مقتول) پس از کشتن برادر هارون (متهم به قتل) از افغانستان گریخته است. هارون بعد از مدت‌ها جست‌و‌جو متوجه می‌شود که قاتل برادرش در مشهد است، برای همین غیرقانونی وارد ایران شده بود.
نصیر که پسرخاله هارون بود، مدعی بود که نمی‌دانسته پسرخاله‌اش برای انتقام‌گیری آمده است.
آن‌ها پس از اینکه متوجه شده بودند «ولی» در کجا اسکان دارد، چند ماهی این محل را زیرنظر گرفته و پس از شناسایی زمانی که این نگهبان سی‌وهشت ساله تنها بوده از بالای در وارد ساختمان شده بودند. هارون ابتدا با «ولی» صحبت کرده و اتهام قتل را به او نسبت داده بود که باتوجه‌به اظهارات نگهبان ساختمان، آن‌ها مطمئن شده بودند که او قاتل اصلی برادر هارون بوده است. سپس به او حمله کرده و در اقدامی جنون‌آمیز این فرد را کشته بودند.
هم‌زمان با رسیدگی به پرونده، درخواست تسلیم قاتل به ایران به طالبان داده می‌شود و باتوجه‌به شکایت خانواده «ولی» در همان کشور، طالبان اعلام کردند که باتوجه‌به اینکه یک افغانستانی یک افغانستانی دیگر را کشته، خودمان به پرونده رسیدگی می‌کنیم.
با دستگیری هارون در افغانستان، موبایل «ولی» از او کشف می‌شود و باتوجه‌به اخباری که در رسانه‌های ایرانی درج شده بود، مقامات طالبان مطمئن شده‌اند که اتهام وارده، صحیح است.
در ادامه براساس اظهارات خانواده مقتول به قاضی صفری که خودشان نیز در افغانستان پیگیر پرونده بودند، تشریفات قضایی موردنظر طالبان به‌گونه‌ای انجام شده بود که خانواده مقتول باید سوگند قضایی خورده (قسامه) که با وجود سر باز زدن خانواده مقتول، در نهایت طالبان متهم را به دو سال حبس محکوم کرده بودند. با درخواست رسمی دادگستری خراسان‌رضوی در نهایت شش برگه از سوی طالبان درباره نحوه محاکمه متهم به قاضی صفری رسید که در پرونده درج شد.
دیروز محمد و نصیر که متهم به معاونت در قتل هستند برای آخرین‌بار در جلسه بازجویی برابر بازپرس جنایی قرار گرفتند، آن‌ها در حالی مدعی بودند از قصد هارون اطلاعی نداشته و نمی‌دانسته‌اند انگیزه او چیست که پیش‌تر به موضوع دیدن چاقو در نزد متهم به قتل اعتراف کرده و حتی در تحقیقات مربوط به شناسایی مخفیگاه «ولی» نیز او را کمک کرده بودند. در حالی آخرین دفاعیات متهمان در پرونده ثبت شد که این پرونده برای نتیجه‌گیری نهایی به دادگاه ارسال شد.