آخرین اخبار
۰۵ آذر ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۸
بازدید:۳۴۰
محمد علی مهتدی در یادداشتی می نویسد: رژیم اشغالگر که پیوسته روی ادامه جنگ و خودداری از آتش بس تاکید می کرد، چرا و به چه دلائلی آتش بس را پذیرفت. طراحی دقیق مذاکرات مربوط به آتش بس از سوی حماس است که به عنوان یک طراحی دقیق و موفق ضرورت دارد که در تاریخ ثبت شود.
کد خبر : ۵۵۸۱۶

 سرانجام، پس از 48 روز جنگ بی امان بین رژیم صهیونیستی و مقاومت اسلامی فلسطین در نوار غزه، آتش بس موقت چهار روزه که پس از مذاکراتی سخت و پیچیده بین دو طرف با وساطت قطرمورد توافق قرار گرفت، اجرای آن از صبح جمعه آغاز شد.

 

 

 


صرف نظر از جزئیات این توافق که در آخبار آمده، ابعاد و زوایای بسیار مهمی در این مورد مطرح است که توجه همه تحلیلگران را به خود جلب کرده است. در این تحلیل کوتاه، مختصرا به دو مورد می پردازیم. نخست آنکه، رژیم اشغالگر که پیوسته روی ادامه جنگ و خودداری از آتش بس تاکید می کرد، چرا و به چه دلائلی آتش بس را پذیرفت. دوم، طراحی دقیق مذاکرات مربوط به آتش بس از سوی حماس است که به عنوان یک طراحی دقیق و موفق ضرورت دارد که در تاریخ ثبت شود.

در مورد نخست که چرا اسرائیل مجبور به پذیرش آتش بس شد می توان به دلائل زیر اشاره کرد:

1- هدف اصلی و اعلام شده رژیم اشغالگر ویران کردن نوار غزه و کوچ دادن بیش از دو میلیون سکنه به صحرای سینا بود. اما با گذشت زمان متوجه شد که تحقق این هدف امکان پذیر نیست لذا مسئولان رژیم از شکست دادن حماس و آزاد کردن اُسَرا ، بدون مبادله سخن به میان آوردند و تاکید کردند که زمانی آتش بس موقت را می پذیرند که حماس همه اُسَرا را بدون قید و شرط آزاد کند.

حماس اما با این تصمیم خطرناک مخالفت کرد در نتیجه، ارتش اشغالگر و دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی برای کشف محل نگهداری اسرا به تکاپو افتادند و در این مورد نیز چند بار در دام اطلاعاتی حماس افتادند و به تصور اینکه اطاق عملیات مقاومت و محل نگهداری اسرا در زیر بیمارستان الشفاء است، با زیر پا گذاشتن همه ارزش ها و مقررات حقوقی و انسانی ، به این بیمارستان حمله کردند و پس از ورود به بیمارستان متوجه شدند که تیرشان به سنگ خورده و چیزی جز اجساد صدها بیمار که در اثر نبود دارو و امکانات پزشکی جان باخته اند، در بیمارستان نیست. نتیجه آنکه نابود کردن حماس و بازداشت فرماندهان آن غیر ممکن است و آزاد کردن اسرا جز با مذاکره و تبادل، امکان ندارد.

2- اوضاع در داخل اسرائیل به شدت وخیم و غیر قابل تحمل شده بود. صهیونیست های داخل به هیچ وجه تحمل یک جنگ دراز مدت را نداشتند و نمی توانستند روزها و هفته های متوالی با شنیدن آژیرخطر به پناهگاه ها بگریزند. سکنه مناطق جنوبی زیر موشک باران مقاومت شهرک ها و خانه های خود را رها کرده و به منطقه میانی کوچ کرده و سکنه شهرک های شمالی نیز زیر فشار حملات حزب الله لبنان، به اردوگاه های منطقه میانی منتقل شده بودند. رسیدگی به این آوارگان در چادرها در اطراف تل آویو و قدس کار ساده ای نبود.

از این گذشته، ارتش اسرائیل در شرایط بسیار بدی به سر می برد. هزاران نفر از نیروهای احتیاط  و نیز خلبان ها از پیوستن به ارتش خودداری کرده بودند. آمار کشته های نظامی نیز روز به روز و ساعت به ساعت افزایش می یافت. هرچند دولت نتانیاهو با سانسور شدید، آمار واقعی تلفات را اعلام نمی کرد ولی همه می دانستند که آمار اعلام شده دروغ است و شمار تلفات ارتش این رژیم به احتمال قوی بیش از 500 نفر است.

حتی مدیر یک بیمارستان در اسرائیل با بی توحهی به سانسور دولتی اعتراف کرد که هر یک ساعت یک جسد به این بیمارستان تحویل داده می شود . اکثر این اجساد از نوار غزه به داخل منتقل می شد و تازه متوجه شدند که رخنه ارتش در نوار غزه نه ناشی از مهارت ارتش بلکه در واقع دامی از سوی مقاومت بوده تا افراد مقاومت بتوانند به راحتی هر روز از نقطه صفر وبا استفاده از موشک های «آر پی جی » و تک تیر انداز، بیش از 20 تانک و زره پوش را منهدم و اجساد خدمه و سربازان را روانه تل آویو کنند.

در چنین شرایطی تظاهرات و اعتراضات روزمره خانواده های اسرای صهیونیست وخویشاوندان کشته ها علیه حکومت نتانیاهو فشار مضاعفی بر رژیم وارد می آورد و ادامه جنگ را مشکل می کرد.

3- تظاهرات گسترده مردمی در حمایت از غزه و فلسطین در سراسر جهان بویژه در اروپا و آمریکا خود عامل دیگری بود که رژیم اشغالگر را قانع کند که ادامه این روند نه فقط سودی ندارد، بلکه هر روز که می گذرد مسأله فلسطین را که سال ها به فراموشی سپرده شده بود در سطح جهانی زنده می کند و دنیا علیه اسرائیل به پا خاسته است.

 شعار های ceasefire now  (آتش بس هم اکنون) وfree Palestine   ( فلسطین را آزاد کنید) ابعاد جهانی پیدا کرده است و در این وضعیت تلاش تبلیغاتی محافل صهیونیستی طی 75 سال اینک برباد می رود و چاره ای جز متوقف کردن این روند نیست.

4- مهمترین عامل که باعث شد اسرائیل و آمریکا نه فقط آتش بس را بپذیرند بلکه برای دست یافتن بدان تلاش کنند، ورود حامیان مقاومت بویژه در لبنان و یمن بود که خود بحث جداگانه ای را طلب می کند.

سرانجام به اعتراف همه تحلیلگران، پیروز این جنگ، مقاومت اسلامی بود و مهمترین شخصیتی که جنگ و مذاکرات آتش بس را مدیریت کرد کسی نبود جز «یحیا سنوار» که با مهارت چشمگیری همه مراحل را با برنامه ریزی دقیق طراحی و عملی کرد. 

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها