به گزارش صد آنلاین ، رونالد (ران) استیونلادر، تاجر میلیاردر، مجموعهدار آثار هنری و از خیرین آمریکایی است. او و برادرش لئونارد لادر، تنها وارثان برند مطرح آرایشیِ استیلادر هستند که توسط والدینشان، استیلادر و جوزفلادر در سال ۱۹۴۶ تأسیس شده است. لادر فعال سیاسی آمریکایی است و از سال ۲۰۰۷ رئیس کنگرۀ جهانی یهودیان است. او بهعنوان رئیس امور مالیِ کمیتۀ ایالتیِ جمهوریخواهِ نیویورک نیز خدمت کرده است. در سال ۲۰۰۳، اسلادر مدرسۀ بازرگانی لادر را در اتریش تأسیس کرد و به ریاست آن رسید. وی همچنین برندۀ جوایزی نظیر لژیون دونور (شوالیه) است.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
یادداشت مترجم:
در انعکاس تحلیلهای خارجی میکوشیم نظرات و مواضعِ تحلیلگران مختلف را پوشش دهیم و از یکسویهنگری به وقایع خاورمیانه و جهان بپرهیزیم. نوشتاری که پیش روی شماست، دیدگاه یکی از برجستهترین چهرههای جامعۀ یهود درقبال جنگ خونینِ غزه است و با وجود مواضع مشخص سیاسی، رویکردی بحثبرانگیز با شعار صلح و نگاهی قابل تامل دارد. آنچه در اختیار خوانندگان فهیم و ارجمندمان قرار میگیرد که شامل دیدگاهها، تفاسیر و مواضع اتخاذشده در مقالات و گفتوگوهاست، صرفاً بازتاب نظر و مواضع نویسندگان و منابع خارجی است و بیشک راه را به درکی همهجانبه از موضوع موردبحث میگشاید.
(عصر ایران: اهمیت این متن در آن است که رسانه معتبر غربی اذعان میکند اسراییل بیش از این نمیتواند جنگ را شعلهورتر کند و چون ارزشهای غربی را زیر سوالبرده افکار عمومی بیشتری در جهان علیه آن شکل میگیرند و این به معنی آن است که اسراییل با آدم کشی به هدف خود دست نیافته و نخواهد یافت.)
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
اسرائیل در بحبوبۀ جنگ با حماس است و باید همزمان راهی به صلح بیابد. روشن است که صحبت از صلح در زمان جنگ دشوار است. همه روزهای پرالتهابی را میگذرانند و درد و خشمی طبیعی و درکشدنی حتی بر اذهانِ بسیار بردبار یا فارغ از ماجرا حاکم است. وضعیت بهگونهای است که برخی دیگر نمیتوانند گذشته را ببینند و به تبع رخدادهای سابق، در پی انتقامجویی باشند. آنچه مسلم است ابتکار صلح، یگانه راهی است که چشماندازی ایمن به غزه نوید میدهد و میتواند به موفقیت ختم شود.
اسرائیل باید متعهد شود که پس از پایان جنگ، راهی برای ختمِ مناقشۀ اسرائیل و فلسطین از طریق سیاستِ دوکشوری خواهد یافت و برای شروع عاجل این روند، باید با محمود عباس، رهبر تشکیلات خودگردان فلسطین گفت و گو کند و پیشنهادِ ازسرگیریِ مذاکرات بر سر توافقی موقت یا حتی نهایی را ارائه کند.
اسرائیل باید از محمدبنسلمان، (ولیعهد سعودی)، عبدالفتاح السیسی(رئیسجمهور مصر) و ملکعبداللهدوم(پادشاه اردن) بخواهد تا از این روند دیپلماتیک حمایت کنند و همچنین باید از کشورهای پیشرو خلیج فارس برای نظارت بر بازسازی غزه پس از جنگ درخواست کمک کند.
باید از جامعۀ بینالمللی بخواهد برای تنظیم طرح مارشال جدید (کمک به کشورهای جنگزده، فقیر و بحرانی که از سوی ایالات متحدۀ امریکا با هدف ارائۀ خدمات فنی و مالی پس از جنگ جهانی دوم مطرح و اجرایی شد و اکنون در مواردی مثل اوکراین و غزه مورد بحث است. از ویژگیهای گریزناپذیر طرح مارشال، مداخلۀ سیاسی و اقتصادیِ توأمان و نهادینهکردنِ نفوذ نظامی و تسلیحاتی بر مناطق فرودست است.) در این ناحیه آستین بالا بزنند؛ طرحی که در چند سال آینده قادر است واقعیتی نوین، صلحآمیز و توأم با رفاه اقتصادی در خاورمیانه ایجاد کند.
اسرائیل نباید وارد تلهای شود که حماس و حزبالله ایجاد کردهاند. این کشور نباید کارزاری برپا کند که به شعلهورشدنِ درگیری در منطقه بینجامد.
دولت دموکراتیک یهود نباید بیاعتناییِ دشمنان به رنجها و آلام بشری را تداوم بخشد. این کشور باید موازین اخلاقی را حفظ کند، از مشروعیت بینالمللیِ خود محافظت کند و حمایت اکثریت آمریکاییها را به دست آورد.
اسرائیل باید روشن کند که این جنگ علیه حماس است، نه علیه فلسطینیها و مردم بیدفاع، برای زندگی و ارزشهای غربی است، نه برای سرزمین. این جنگی است که هدف اصلیِ آن صلح است.
مقابله با تاکتیکهای پیچیدۀ ایران و نیروهای نیابتیاش در منطقه، ماموریت عظیمی است که به منابع ترکیبیِ اسرائیل، آمریکا، اروپا و کشورهای همفکر نیاز دارد.
درگیری نظامیِ طولانیمدت، پیچیده و تلخی که اکنون در غزه اتفاق میافتد، مستلزم بنیانهای اخلاقی قوی و اتخاذ استراتژی سیاسیِ مستحکم است.
ضرورت دارد اسرائیل رهبریِ روند صلح را برعهده بگیرد و ائتلاف بینالمللیِ گستردهای نظیر ائتلاف جورجبوش و جیمزبیکر (در آستانۀ جنگ خلیجفارس) یا ائتلاف پرزیدنت بایدن (در پاسخ به حملۀ روسیه به اوکراین) برپا کند.
در شرایط پیشرو بهنظر میرسد ابتکار صلح برای تقویت مشارکتهای دیپلماتیک حیاتی است و قطعاً زیربنای جنگ علیه حماس خواهد بود.
ترسیم افقی دیپلماتیک، قاطع و ایجابی مشخص خواهد کرد که اسرائیل برای چه میجنگد و چرا ایالات متحده و متحدانش از او حمایت میکنند.
ابتکار صلح در زمان جنگ چشماندازی خردمندانه است. چنین طرحی به اسرائیل کمک خواهد کرد که در رقابتِ مشروعیتبخشی بر دلها و اذهان پیروز شود و به دموکراسیهای جهان بیاموزد که همواره خود را در سمت درستِ تاریخ قرار دهند.
طرح صلح، پیروزی قاطع در برابر بنیادگرایی را تضمین میکند و مهمتر از همه، راه را برای آیندهای ایمن در خاورمیانه هموار خواهد کرد.
اگر در این مقطع حساس و با وجود فجایع تراژیکِ جنگ، افقِ امیدبخش صلح را ترسیم نکنیم، تاریخ ما را نخواهد بخشید.