نویسنده: محمد الدوه
کریدور هند – خاورمیانه – اروپا (IMEC) که در نشست امسال گروه 20 معرفی شد، پتانسیل قابلتوجهی برای افزایش درهم بافتگی اقتصادی، تجارت، سرمایهگذاری و تقویت همکاری میان کشورهای شرکتکننده دارد. هدف این پروژه ی جسورانه، ایجاد یک مسیر تجاری پیوسته با هدف اتصال هند، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اردن، اسرائیل و اروپاست و از درونمایه ای تحول آفرین در پویش تجارت جهانی برخوردار است. انتظار میرود که این کریدور، هزینههای تجارت را کاهش دهد، دسترسی به بازار را تقویت کند و فرصتهای سرمایهگذاری بین کشورهای شرکتکننده را تسهیل کند.
همچنین انتظار میرود که چنین پروژه عظیمی با بهبود زیرساختهای حمل و نقل، همکاری فرا مرزی، تأمین انرژی و کفایت های لجستیکی اش، در هم پیوستگی منطقی منطقهای را تقویت کند. این اتصال، ارتباطات اقتصادی نزدیکتری را به پیش می راند و اجازه میدهد کالاها، خدمات و نیروی کار به روش آسانتری جابهجا شوند. بهویژه، ایجاد این کریدور ممکن است به عنوان یک عامل انگیزاننده برای افزایش همکاری دیپلماتیک و پایداری ژئوپلیتیک میان کشورهای شرکتکننده عمل کند. ارتباطات اقتصادیِ نزدیک ناشی از این کریدور، انگیزه همکاری در جبهههای مختلف از جمله امنیت، مبارزه با تروریسم و پایداری منطقهای خواهد بود. از این گذشته، منافع اقتصادی مشترک، مسیرهایی را برای ایجاد روابط دیپلماتیک قویتر، همکاری در زمینه امنیت، تسهیل گفت وگو و تقویت تعادل ژئوپلیتیکی ایجاد خواهد کرد.
گرچه کریدور هند – خاورمیانه – اروپا (IMEC)، که در نشست اخیر گروه 20 (G20) معرفی شد، پتانسیل قابلتوجهی برای کشورهای شرکتکننده دارد اما احتمالا با چندین چالش و مانع روبه رو می شود که برای تضمین اجرای موفق و بهرهبرداری حداکثری از مزایای آن باید چاره شوند. یکی از اصلیترین چالشها برای این کریدور، مسیریابی در ژئوپلیتیک پیچیده منطقه است. این کریدور کشورهای متنوعی را در بر گرفته که دارای پویشها، منافع و تنشهای سیاسی مختلفی هستند. این پیچیدگیها ممکن است همکاری را مختل کرده و توسعه اتصال پیوسته میان کشورهای شریک را متوقف کند. گفت وگوی دیپلماتیک و داشتن یک نگرش یکپارچه در میان تمام کشورهای شرکتکننده امری ضروری است تا دیدگاه های بالقوه متضاد مهار شوند و محیطی مناسب برای همکاری فراهم آید.
پیچیدگیهای مربوط به چالشهای لجستیکی این پروژه هنوز باید چاره شوند زیرا چنین پروژهای، مساحت جغرافیایی گستردهای را در بر می گیرد. موفقیت این کریدور عمدتا به ایجاد شبکههای حمل و نقل کارآمد برای اتصال بدون گسست این سه منطقه وابسته است. ایجاد یک سیستم حمل و نقل یکپارچه که مسافتهای گسترده، عرصه های جغرافیایی و امکانات زیرساختی متنوع را پوشش میدهد، چالشهای لجستیکی مهمی را ایجاد میکند.
ساخت بنادر، جادهها، خطوطآهن و سایر زیرساختهای ارتباطی و همچنین بهبود زیرساختهای موجود، نیاز به سرمایهگذاری قابلتوجه، تخصص و برنامهریزی دقیق دارد. علاوه بر این، مقابله با مشکلات لجستیکی مانند مراحل گمرکی، مقررات مرزی و تأخیرات حمل و نقل برای جلوگیری از مشکلات و تضمین جریان تجاری بدون مشکل، بسیار حیاتی است. با این حال، چارچوبهای سیاسی و قانونی متنوع حاکم بر همه کشورهای درگیر در این کریدور، ممکن است موانع اداری، تجاری و نیز تأخیرهایی در فرآیندهای تصمیمگیری را موجب شود و به کاهش پیشرفت توسعه کریدور منجر شود. مقابله با چالشهای لجستیکی همچنین با پرداختن به جوانب مقررات جمعی و سرمایه گذاری پروژه مرتبط است.
هماهنگسازی چارچوبهای مقرراتی، یک چالش سترگ برای این کریدور است که چندین کشور با سیستمهای حقوقی، سیاستها، پروتکلهای حمل و نقل و مقررات مختلف را در بر می گیرد. اصلاح و یکپارچهسازی این چارچوبها برای تسهیل تجارت، سرمایهگذاری و همکاری اقتصادی اهمیتی بنیادین دارد. برای رفع موانع تنظیمی و ترویج محیط کسب و کاری یکپارچه و شفاف در سراسر کریدور، باید به بحث و گفت وگوهای همکارانه پرداخت. این تلاشها در تقویت اعتماد و اطمینان میان ذینفعان بسیار حیاتی خواهند بود و محیطی مساعد برای فعالیتهای اقتصادی ایجاد خواهند کرد. در غیر این صورت، تفاوت در سیاستها و رویه های اداری، موجب تأخیر و عدم کارآیی عملیاتی کریدور خواهد شد. در این زمینه، وضع مقررات بازرگانی و سرمایهگذاری میان کشورهای شرکتکننده از اهمیت چشمگیری برخوردار است. با این حال، مسیر پیچیده هماهنگسازی مقررات قانونی ممکن است چالشهای سیاسی ایجاد کرده و به طور بالقوه به تضاد منافع بیانجامد. کشورها ممکن است تلاش کنند تا از صنایع داخلی خود حفاظت کرده و حاکمیت بر چارچوبهای مقرراتی خود را حفظ کنند و در این چارچوب، درباره شرایط مختلف همکاری گفت وگو کنند. تعادل بین منافع ملی و همکاری منطقهای نیاز به تلاشهای دیپلماتیک قابل توجه و مصالحه و سازش خواهد داشت.
در جنبه سرمایهگذاری، یکی از موانع عمده درآماده سازی این کریدور، تأمین منابع مالی کافی است. پروژههای زیرساختی بزرگ معمولاً به منابع مالی قابل توجهی نیاز دارند و این ممکن است چالش دشواری باشد که به موقع سرمایهگذاری مورد نیاز آن تامین شود زیرا چندین کشور در این پروژه شرکت دارند. در این زمینه، جذب سرمایه های عظیم از طریق نهادهای دولتی، سازمانهای بینالمللی و شرکتهای خصوصی، نیاز به یک چارچوب مالی مستحکم دارد که تمام کشورهای درگیر را به هم پیوند بزند. در غیر این صورت، تأخیر در تأمین مالی برای هر یک از پروژههای زیرساختی مرتبط با این کریدور در هر یک از کشورهای شرکتکننده، بدون شک بر پیشرفت کلی آن تأثیر خواهد گذاشت.
اتصال مالی برای تسهیل معاملات فرا مرزی، سرمایهگذاری و تأمین مالی تجارت، نقشی حیاتی دارد. این کریدور از تأسیس سامانه های مالی کارآمد، مقررات و تنظیمات بانکی هماهنگ و چارچوبهای تبدیل ارز، بهره زیادی خواهد برد. تشویق به توسعه کانون ها یا هابهای مالی محلی و منطقهای در طول مسیر با چارچوبهای نظارتی قوی، فعالیتهای اقتصادی را پشتیبانی کرده و مؤسسات مالی را جذب خواهد کرد. علاوه بر این، تقویت همکاری میان بانکهای مرکزی و مؤسسات مالی کشورهای شرکتکننده، شفافیت را افزایش می دهد و جریان سرمایه عبوری را تسهیل خواهد کرد. با این حال، تعادل میان کارآمدی هزینهای با پایداری بلندمدت پروژه، یک عامل ضروری است تا بهره دهی اقتصادی کریدور به حداکثر برسد.
به همان اندازه که بیشینه سازی بهره دهی اقتصادی کریدور اهمیت دارد، همچنین مهم است که رقابت اقتصادی که انتظار میرود با چین رخ دهد را نیز در نظر بگیریم. افزایش نفوذ اقتصادی جهانی چین و پروژههای اتصالی آن، مانند ابتکار کمربند و جاده (BRI)، میتوانند به رقابت اقتصادی با کریدور هند، خاورمیانه، اروپا IMEC منجر شود. چین به عنوان یک رقیب راهبردی، تلاش خواهد کرد تجارت و سرمایهگذاریها را به سمت کریدورهای خود کانالیزه کند و این ممکن است به تضعیف کارایی این کریدور بیانجامد.
برای هند، کشورهای خاورمیانه و اروپا، مهم است که به روشی راهبردی، این رقابت را مدیریت کنند، اگرچه برای اروپا این مسئله ممکن است چالشبرانگیز باشد، زیرا چین پس از ایالات متحده، با حجم تجارت دوجانبه بیش از 850 میلیارد دلار در سال 2022، به عنوان دومین شریک تجاری اروپا شناخته میشود در مقایسه با هند که حجم تجارت آن با اروپا به سختی 90 میلیارد دلار بوده است. در این زمینه، رقبای تجاری تلاش دارند تا در مسیر این کریدور اعمال نفوذ کنند و بنابراین برای کشورهای شرکتکننده در پروژه کریدور هند، خارومیانه، اروپا، ریسکهای ژئوپلیتیکی ایجاد میکنند. تداخل منافع تجاری قدرت ها میتواند منجر به جنگ قدرت و مقاومت محتمل در پیاده سازی عملی این پروژه شود. این هماوردی ها میتواند به شکل رقابتهای اقتصادی، نگرانیهای امنیتی، مداخله های نیابتی یا تلاشهایی برای کنترل زیرساختهای کلان دریایی ظاهر شوند.
اکنون که به بُعد سرمایهگذاری در این کریدور اقتصادی اشاره کردیم، همچنین مهم است یادآور شویم که باید به جنبههای شفافیت و حاکمیت نیز توجه داشت. اجرای سازوکارهای قوی شفافیت میان کشورهای شرکتکننده، انجام دقیق مطالعات ترازسنجی، اولویتدهی به پایداری و ترویج شیوههای حاکمیت خوب، به کاهش هرگونه پیامدها منفی درازمدت کمک خواهد کرد و از بحران های احتمالی جلوگیری خواهد کرد. به ویژه باید از تجربیات ابتکار کمربند و جاده چین و مشارکت آن در پروژههای زیرساختی جهانی که نگرانیهای مربوط به شفافیت در تأمین مالی، حاکمیت و پیامدهای بلندمدت بدهی یا به عبارت دیگر 'تله بدهی' را افزایش داده، درس بگیریم.
تضمین امنیت و پایداری در تمامی کشورهای شرکتکننده در این کریدور، یک چالش حیاتی است. منطقه بستر عبور این کریدور، مستعد انواع تهدیدات امنیتی از جمله تروریسم، تنشها و ناپایداریهای سیاسی بوده است. تقویت همکاری منطقهای در زمینه دفاع، امنیت، اشتراک اطلاعات و اقدامات مشترک برای مقابله با خطرات امنیتی، گامهایی ضروری برای حفاظت از توسعه و عملکرد موفق کریدور هستند. محیط پایدار و امن برای جذب سرمایهگذاری و ترویج رشد اقتصادی در امتداد کریدور بسیار حائز اهمیت است. با این حال، چالشهای امنیتی و سیاسی ممکن است از سپهر پیچیده ژئوپلیتیک مناطقی سرچشمه بگیرد که بستر عبور این کریدور هستند.
تنشها و هماوردی هایی همچون کشمکش میان هند و پاکستان، تاریخچه رقابت سعودی و ایران، مداخله های کنونی در سوریه و یمن و تهدید گروههای تحت حمایت ایران در سوریه و لبنان علیه اسرائیل. این تنشهای ژئوپلیتیک میتواند همکاری را متوقف کند و اجرای پروژههای اتصال منطقهای را متوقف سازد. علاوه بر این، تنوع شدید سیستمهای سیاسی کشورهای شرکتکننده، ممکن است سرچشمه چالش باشد، زیرا وجود ایدئولوژیها و ارزشهای سیاسی مختلف میتواند اجرای کارآمد این پروژه را متوقف کند و احتمالاً میان ذینفعان شکاف اندازد. در این راستا، دستیابی به توافق و هماهنگی روشن میان کشورهای شرکتکننده به دلیل وجود اولویتها و دیدگاههای تاریخی متفاوت در مسائل اقتصادی و سیاسی بسیار حائز اهمیت است. بنابراین، حفظ رویکرد یکپارچه و همکارانه میان تمام کشورهای شرکتکننده در عین اختلافات سیاسی، برای موفقیت کریدور بسیار حیاتی خواهد بود.
ملاحظات سیاسی میان کشورهای شرکتکننده، تنها یک جنبه از مدیریت ریسکهای ژئوپلیتیکی مرتبط با این کریدور است؛ همچنین باید به روشی راهبردی با ریسکهای مرتبط با کشورهای غیرشرکتکننده نیز کنار آمد. به عنوان مثال، کنشهای راهبردی چین در پی جویی بلندپروازی های کمربند و جاده خود در اولویت نخست این ریسک ها قرار میگیرد. تا جایی که به چین مربوط می شود، این ریسکها بسیار فراتر از ابتکار کمربند و جاده می روند. به عنوان مثال، توافق آشتی سعودی – ایران که در مارس 2023 اعلام شد، توسط چین به منظور نمایش نفوذش در خاورمیانه بود. با این حال، اعلام پروژه کریدور هند – خاورمیانه – اروپا ممکن است به عنوان ابتکاری در مقابله با کمربند و جاده تلقی و موجب شود که چین، به عنوان مثال، روی رفتار ناپایدارساز ایران در منطقه حساب باز کند تا اجرای طرح این کریدور به تاخیر افتد.
موقعیت جغرافیایی ایران در تقاطع های خاورمیانه و آسیا، به این کشور نفوذ قابل توجهی در منطقه میدهد. تسلط ایران بر تنگه هرمز، مسیر اتصال اصلی بین هند و امارات متحده عربی در چارچوب کریدور یادشده، تهدید آشکاری برای این پروژه است. هر اقدام مخربی توسط ایران، مانند تهدید به مین گذاری یا مسدود کردن تنگه هرمز، میتواند به شدت بر حمل و نقل کالا و انرژی از گذر این کریدور تاثیر بگذارد و در نتیجه کارکرد روان آن را متوقف کند. علاوه بر این، حمایت ادعا شده ایران از بازیگران غیردولتی و گروههای تروریستی مورد ادعای غرب، در سراسر خاورمیانه، نگرانی بینالمللی را به خود جلب کرده است. فعالیتهای نامنظم این گروهها که مسلح به تجهیزات پیشرفته هستند، میتواند امنیت کریدور را تهدید کند. با توجه به تمایل تاریخی ایران به جنگ نامتقارن و راهبردهای نظامی غیرمتعارف آن، تهدید واقعی حملات تروریستی به زیرساختهای حیاتی در طول مسیر این کریدور وجود دارد.
واکنش دیگر کشورهای همسایه مانند مصر و ترکیه که به عنوان دوستان نزدیک اروپا، عربستان سعودی و امارات متحده عربی محسوب میشوند، نیز باید مورد بررسی قرار گیرد. از یک سو، موقعیت جغرافیایی استراتژیک مصر نقش مهمی را در مسیرهای تجاری بینالمللی از طریق تنگه سوئز ایفا میکند که یک مسیر حمل و نقل حیاتی برای اتصال دریای مدیترانه به دریای سرخ و همچنین منبع کلیدی درآمد ارزی این کشور است. کریدور هند – خاورمیانه – اروپا، به عنوان یک مسیر زمینی جایگزین، ممکن است تهدیدی برای نقش مسلط مصر در منطقه باشد، تجارت را از تنگه سوئز منحرف کرده و پیامدهای اقتصادی منفی به دنبال آورد. از آنجا که مصر نقش مهمی در تقویت ثبات و میانجیگری در کشمکش های منطقه خاورمیانه ایفا کرده، ضروری است که نگرانیهای مصر مورد توجه قرار گیرد و این کشور هم در طول مراحل برنامهریزی و اجرا در گفت وگوها شرکت داده شود. یک چارچوب جامع که منافع مصر را هم لحاظ کند و از موقعیت استراتژیک آن بهرهمند شود، میتواند وضعیتی برنده – برنده برای تمامی اطراف فراهم کند. این رویکرد تضمین میکند که مصر به عنوان یک شریک ارزشمند برای کشورهای شرکتکننده در این کریدور باقی بماند.
از سوی دیگر، رئیسجمهوری ترکیه، رجب طیب اردوغان، صراحتا اعلام کرده که بدون مشارکت ترکیه، چنین کریدوری وجود نخواهد داشت. همانند مصر، ضروری است که نگرانیها و اعتراض های احتمالی ترکیه نیز مد نظر قرار گیرد. ترکیه به عنوان یک هاب ترانزیتی کلیدی و یک قدرت منطقهای، منافع متعددی در حفظ موقعیت راهبردی، حفاظت از منافع اقتصادی و تضمین نفوذ ژئوپلیتیکی اش دارد. بنابراین، شناسایی و مدیریت نگرانیهای ترکیه، امری حیاتی است و ترویج همکاری منطقهای گستردهتر در چارچوب کریدور مزبور را تسهیل خواهد کرد.
این کریدور ظرفیت عظیمی برای رشد اقتصادی، تقویت تجارت، افزایش اتصالات منطقهای، همکاری در زمینه انرژی و ترویج تبادلات فرهنگی دارد. بدون شک، اجرای موفقیتآمیز آن نیازمند تعهد و همکاری پایدار از سوی کشورهای شرکتکننده است. با وجود پتانسیل پروژه برای بهرهمندیهای اقتصادی و استراتژیک قابل توجه، اجرای آن با چندین مشکل و ریسک همراه است که به دقت باید مورد بررسی قرار گیرند. این مشکلات شامل تنشهای بینالمللی، رقابتهای ژئوپلیتیکی و تهدیدهای امنیتی هستند. مقابله جمعی با این چالشها برای تمامی کشورهای شرکتکننده بسیار حیاتی است. با این حال، ایالات متحده نقشی کلیدی در حمایت از این کریدور دارد.
در این زمینه، ایالات متحده به بهره مندی از ابزارهای امنیتی قوی و تجربه گسترده در تدابیر مبارزه با تروریسم شناخته میشود. این کریدور احتمالاً با چالشهای امنیتی قابل توجهی روبه رو خواهد شد، از جمله تهدید گروههای افراطی و فعالیتهای غیرقانونی به دلیل رقابتهای ژئوپلیتیکی از جمله توسط نیابتی های ایران. با مشارکت فعال در اشتراک اطلاعات، همکاری اطلاعاتی، همکاری امنیتی و تمرینات نظامی مشترک، ایالات متحده میتوانند نقش حیاتی در تقویت چارچوب امنیتی کریدور ایفا کند. علاوه بر این، منطقه خاورمیانه با چالشهای ژئوپلیتیکی متعدد و تنشهای تاریخی اش، اهمیت مشارکت ایالات متحده در موفقیت کریدور را پررنگ تر میکند. آمریکا تعامل سیاسی و نظامی چشمگیری را در منطقه خاورمیانه حفظ کرده و خواهان پایداری منطقه است. حضور آمریکا و تلاشهایش برای ترغیب همکاری یکپارچه میان کشورهای شرکت کننده در این کریدور، همچنین می تواند فراهم کننده پلتفرمی برای گفت وگو، حل اختلاف و ترویج منافع مشترک فراهم کند که موجب افزایش اقبال موفقیت کریدور خواهد شد.
منبع: ژئوپولیتیکال مانیتور