دولتهای شکننده همواره از توهم برتری خود در مناسبات خارجی رنج برده اند و سیاستگذاری خارجی را درمان و سرپوش شکنندگی در سپهر سیاسی و اجتماعی خود میدانند. چنین دولتهایی برای رهایی از شکنندگی ساختاری و حقوقی، به سیاستگذاری خارجی تهاجمی یا سیاستگذاری خارجی صلحجو متوسل میشوند.
درمان بسیاری از دولتهای شکننده، سیاست خارجی تهاجمی و آغاز یک منازعه یا جنگ با همسایگان یا تهاجم به یک بازیگر نظام جهانی است. اما در شرایط خاص، برخی دولتهای شکننده به جای توسل به سیاستگذاری تهاجمی به سیاستهای صلحجویی اقبال نشان داده و برای کاهش پیامدهای شکنندگی خود، در مسیر صلح و دوستی وارد میشوند.
سیاست صلح و سازش در شرایط شکنندگی دولت، توهمی است که سیاستگذاران را از واقعیتها دور کرده و میتواند خسارات سنگینی به دنبال داشته باشد. شتاب فرایند صلح اسرائیل و عربستان طی چند ماه اخیر که همزمان با احیای روابط ایران با عربستان و شکنندگی فراگیر دولت نتانیاهو در اسرائیل است، تحلیلگران مسائل منطقهای را چنان فریب داده بود که گمان داشتند به زودی محور عربستان، ترکیه و اسرائیل علیه ایران متحد شده و اقدام میکنند.
صلح پایدار اعراب و اسرائیل، سرابی است که از زمان اشغال اراضی فلسطینی در 1948 شروع شده با صلح اسرائیل و فلسطن در کمپ دیوید 1978 شتاب گرفته و طی چند دهه اخیر همواره در دستورکار دولتهای عربی، نهادها و سازمانهای بین المللی قرار داشته است.
واقعیت سازش اعراب و اسرائیل در 5 دهه اخیر نشان میدهد که سرمایهگذاری بر صلح در آسیای جنوب غربی بدون توجه به قدرت ایران، منافع راهبردی و پیامهای آن، توهمی بیش نیست. تهاجم فراگیر محور مقاومت به اسرائیل همانگونه که حاکمان اسرائیل را شوکه کرده و پرستیژ جهانی آن را مخدوش ساخته، سران بسیاری کشورهای عربی را نیز هراسان ساخته و توهم صلح آنان را نمایان کرده است. این روند در محورهای زیر قابل تحلیل است:
یکم – پیام رهبر این به سران کشورهای اسلامی: در حالی که بسیاری از دولتمردان جهان اسلام به دنبال عادی سازی روابط با اسرائیل و پیوستن به موج صلح اعراب و اسرائیل بودند، رهبر ایران در دیدار با مهمانان کنفرانس وحدت در 11 مهر 1402 به صراحت از شکست و پایان رژیم اسرائیل سخن گفتهاند. سخنان رهبر ایران که تنها چهار روز قبل از حمله شگفتانگیز و بیسابقه محور مقاومت به اسرائیل بیان شده، نشان میدهد که این سخنان یک توصیه عینی یا وعده صادق به کشورهای اسلامی بوده است. حضرت آیت الله خامنه ای به صراحت میفرمایند: «نظر قطعی جمهوری اسلامی این است که دولتهایی که قمار عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را برای خودشان سرمشق و شیوهی کار قرار میدهند، دارند اشتباه میکنند. ضرر خواهند کرد، باخت منتظر اینهاست. به قول اروپاییها دارند روی اسب بازنده شرط بندی میکنند. امروز وضع رژیم صهیونیستی وضعی نیست که مشوّق نزدیکی به او باشد، نباید این اشتباه را بکنند. رژیم غاصب، رفتنی است.»1
توصیه رهبر ایران به دولتهای اسلامی که با دو کلمه "نظر قطعی" تقویت شده بود، پیامی مهم به سران کشورهای اسلامی به ویژه کشورهای عربی بوده است که از فرایند صلح با اسرائیل اجتناب کنند، زیرا به زودی توهم صلح با اسرائیل به باتلاقی برای مشروعیت آنان بدل خواهد شد.
دوم – توهم عربی و خوشخیالی صلح: صلح میان اعراب و اسرائیل که توصیف دقیق آن سازش میان اسرائیل و پادشاهان عربی است در قالب معامله قرن یا توافق ابراهیم را میتوان پیامد تحولات بهار عربی دانست که سقوط بسیاری از دولتهای استبدادی عربی را سبب شده و شکنندگی سایر دولتهای عربی را به اوج رسانده بود. ترس پادشاهان مستبد عربی از سرنگونی حاکمیتشان که با چاشنی ایرانهراسی بهویژه الگوی تحولات یمن و بحرین همراه شده بود، عادیسازی روابط با اسرائیل را به عنوان تک گزینه اجتناب ناپذیر برای مقابله با بحرانها بهخصوص راهبرد نفوذ منطقهای ایران تبدیل کرد. خوشخیالی پادشاهان عرب برای تضمین بقای خود با توافق ابراهیم و سازش با اسرائیل، چنان فراگیر شد که عربستان که خود را رهبر جهان اسلام میداند نیز مجبور به آغاز فرایند صلح با اسرائیل شد و برای کاهش ریسکهای سازش با اسرائیل، ابتدا به احیای روابط با ایران پرداخت و فضای افکار عمومی را برای صلح بزرگ با اسرائیل آماده ساخت.
صلح اسرائیل و پادشاهان عربی که بر توهم تضمین بقای حکمرانی این پادشاهان استوار شده و محور رقابت اقتصادی و فناوری میان دولتهای عربی منطقه بهخصوص امارات متحده عربی و عربستان شده، برای رهایی از فشار شدید ژئوپلیتیکی است که از سوی محور مقاومت مورد حمایت ایران بهویژه دولت انقلابی یمن بر منطقه وارد شده است. فرایندی که توهم پادشاهان عربی را نمایان ساخته و اکنون با تهاجم بیسابقه محور مقاومت به اسرائیل، پریشانی بزرگ برای دولتهای عربی به دنبال داشته است.
سوم – توهم اسرائیل یا نیرنگ عربی: همانگونه که پادشاهان عرب در توهم صلح با اسرائیل و تضمین بقای خود در این الگو فرو رفته بودند، رهبران اسرائیل نیز برداشتی توهمی از توافق ابراهیم با برخی دولتهای عربی داشته و به پایان مسئله اعراب و اسرائیل خوشبین بودند! توهم دولت اسرائیل چنان فراگیر و خودفریب شده بود که سران اسرائیل رؤیای همدستی اعراب و اسرائیل برای تهدید و تضعیف ایران را امکانپذیر و اجرای آن را خیلی نزدیک میپنداشتند. سران اسرائیلی از فرایند صلح با پادشاهان عربی منافع و مزایای راهبردی میخواستند که محور اصلی آن سرکوبی یا تضعیف محور مقاومت در منطقه بهخصوص گروههای مبارز فلسطینی بود. سیاستگذاران اسرائیلی گمان داشتند که با برقراری صلح فراگیر با کشورهای عربی، کار گروههای مقاومت سختتر می شود و به فروپاشی دچار خواهند شد. همین انگارههای توهمآمیز را میتوان یکی از علل ناتوانی نهادهای امنیتی و نظامی اسرائیل به عنوان بزرگترین یا قویترین ارتش خاورمیانه دانست که از پیشبینی و مقابله با حمله گروههای مبارز فلسطینی در اکتبر 2023 به اسرائیل عاجز شدند. انگارههایی که بر تمرکز مطلق نهادهای امنیتی و نظامی اسرائیل بر تحولات کرانه باختری و اعتماد به شکاف میان حماس و جهاد اسلامی در غزه پس از جنگ آوریل 2023 جنبش جهاد اسلامی علیه اسرائیل، استوار شده بود.
*
شکنندگی دولتهای دو طرف عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل طی چند سال اخیر، ظهور وضعیت توهمی در سیاستگذاران ارشد این کشورها را سبب شده و توهم صلح مطلق بر سیاستگذاری خارجی آنان غلبه کرده است. فرایند صلحی که با تهاجم سراسری و بیسابقه محور مقاومت به اسرائیل در اکتبر 2023 دچار سکته شدید شد.
اکنون جنگ میان فلسطین و اسرائیل که جلوهای از سپیدهدم جنگ ژئوپلیتیک منطقهای و جهانی محسوب میشود، توهم سران اسرائیل و اعراب در دستیابی به صلح پایدار بدون حل مسئله فلسطین را برجستهتر میسازد. سیاستگذاران و سران خوشخیال و متوهم عربی و اسرائیلی که حتی به پیام رهبر ایران و صراحت ایشان چهار روز قبل از عملیات بزرگ فلسطینیها توجه نداشتند و توانایی درک و تفسیر این پیام با واژههای خاص مانند: نظر قطعی ایران، قمار عادیسازی روابط، رژیم رفتنی، شرط بندی روی اسب بازنده و ... را ندارند.
سران اسرائیل در چنان توهمی از صلح پایدار با عربستان فرو رفته بودند که اکنون میتوانند ادعا کنند در صلح با اعراب بهویژه عربستان فریب خورده و صلح عربستان تنها یک نیرنگ برای تضعیف اطلاعاتی و عملیاتی اسرائیل بوده است!
**
سیاستگذاران اسرائیلی و عربی همچنان در شوک عملیات شگفتانگیز مقاومت فلسطین در سپیدهدم 7 اکتبر 2023 هستند و هرگز نمیتوانند ضعف و ناتوانی خود در درک پیام صریح رهبر ایران به فرایند صلح اسرائیلی و عربی را توجیه کنند.
پیام روشنی که بدون اشاره مستقیم به اسرائیل، هشداری مهم به دولتهای عربی بود که از پیامدهای صلح با اسرائیل بدون حل مشکلات فلسطین اجتناب کنند و در این فرایند صلح عجله نداشته باشند.
ایران در فرایند صلح اعراب، اسرائیل و بلکه ترکیه و اسرائیل، تنها به صدور توصیه و هشدار اکتفا کرده و هرگز وارد فضای سیاست خارجی همسایگان یا مداخله در سیاستگذاری خارجی آنان نشده است. اما درک همان پیامها و هشدارها نیز برای برخی سیاستگذاران منطقهای و جهانی بسیار سخت و سنگین جلوه میکند.
منابع:
1- پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی سید علی خامنهای. 11 مهر 1402، به آدرس: https://www.leader.ir/fa/content/26697