سیاستگذاری عمومی دانشی است که ارتباط تنگاتنگی با همه علوم بشری دارد و به علت بین رشتهای بودن، تعامل و تبادل فراگیری با سایر علوم دارد و به عنوان دانشی فراگیر شناخته می شود و عمل میکند. همین رویکرد بین رشتهای بودن و ارتباط متقابل با سایر علوم است که دانش سیاستگذاری عمومی را دارای پیچیدگیهای خاص میکند و ظاهر سخت و غیرقابل نفوذی را به بینندگان نشان میدهد. اما واقعیت این است که سیاستگذاری عمومی، سازگار با نگاه سیاستگذار، حکمران و شهروندان، میتواند ساده، قابل فهم و کارآمد باشد.
یکی از مؤلفههایی که سیاستگذاری عمومی بهویژه سیاستگذاری خارجی را پیچیده و سخت فهم میکند، سیاستها، تاکتیکها و ابزارهای تکراری است که در سیاستگذاری مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. برخی سیاستگذاران ارشد سیاسی برای راحتی کار خود، گریز از فضای انزوای سیاسی و ... به سیاست تکرار سیاستها در سیاستگذاری خود بهخصوص در سیاستگذاری خارجی تمایل دارند. در چنین رویکردی است که سیاستگذار برای مقابله با مسائل، مشکلات، بحرانها و ... به تکرار یک سیاست یا تاکتیک متوسل می شود و این سیاست یا راهکار یگانه را برای همه مشکلات و مسائل خود به کار میبرد، مانند اینکه از یک کلید برای باز کردن همه درها و قفلها استفاده شود! استفاده از یک کلید برای باز کردن همه قفلها یا درها، مصداق همان داشتن "شاه کلید" است که تک کلیدی برای باز کردن همه قفلهاست. چنین شاه کلیدی در برخی شرایط کارآمد است، اما اثربخشی لازم را ندارد. در سیاستگذاری عمومی بهویژه سیاستگذاری خارجی نیز ادعای داشتن راهکار یگانه یا همان شاه کلید سیاستی برای حل مسائل و مشکلات سیاست خارجی از سوی برخی سیاستگذران ایرانی طی چند دهه اخیر مطرح شده است.
رویکرد سیاستگذاری خارجی ایران در استفاده از یک راهکار تکراری در قالب یک شاه کلید سیاستگذاری، دارای معایب و آسیبهای بیشماری است که یک بازیگر را با ناکارآمدی و هزینههای فزونتری در حل مشکلات مواجه میسازد. برخی مؤلفههای آسیبزای بهرهگیری از یک شاه کلید تکراری در سیاستگذاری خارجی ایران را میتوان چنین خلاصه کرد:
یکم – شاه کلید سیاستگذاری: اصرار سیاستگذاران ارشد بر استفاده از تنها یک راهکار و راهحل برای حل تمام مشکلات کشور یعنی داشتن یا طراحی یک شاه کلید سیاستگذاری برای اداره امور عمومی که به گونهای ویژه در سیاستگذاری خارجی مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. سیاستگذاری با تک کلید که شاه کلید نامیده میشود یعنی باز کردن همه قفلها با تنها یک کلید که روندی عقلانی قلمداد نمیشود. زیرا خطر (ریسک) یک سیاستگذاری را بسیار بالا میبرد و هزینه باز شدن و اثربخشی زمان باز شدن یا حل یک مسئله را افزایش میدهد. چنین الگویی یعنی یک شاه کلید برای هزار سیاست در سیاستگذاری خارجی با شکست سیاست یا فروپاشی سیاستگذاری خارجی مترادف است.
سیاستگذاران ایران طی چهار دهه اخیر شاه کلیدی بسیار کهنه و تکراری را سیاستگذاری استفاده کردهاند که همان تقابل، عدم مصالحه و مدارای راهبردی با قدرتهای بزرگ به ویژه ایالات متحده امریکا بوده است. شاه کلید سیاستگذاری خارجی ایران طی چند دهه گذشته، تهدید غرب بهخصوص امریکا و اختلال در نظم جهانی بر پایه استاندار غربی بوده است. شاه کلیدی که در اشغال سفارت امریکا در تهران، آتش زدن سفارت عربستان، اشغال سفارت انگلیس، توقیف نفتکشهای خارجی در خلیج فارس، مذاکرات برجام، فرایند احیای برجام، و ... مورد استفاده قرار گرفته و سیاستگذاری خارجی ایران را بر مدار تکرار یک سیاست کمثمر قرار داده است.
شاه کلید سیاستگذاری خارجی ایران در تمام این سالها تنها افزایش هزینههای بازی ایران در نظام جهانی و منطقهای را سبب شده است. هزینههای گزاف شاه کلید اشغال و آتش زدن سفارتهای خارجی در ایران را میتوان با هزینههای جنگ هشت ساله عراق علیه ایران مقایسه کرد.
گریز از مرکز نظم جهانی ازجمله شاه کلیدهای سیاستگذاری خارجی ایران است که ضمن تهدید نظم جهانی، هر گونه نظم نوین جهانی غربی را تهدیدی برای خود قلمداد کرده و به عنوان یک اختلالگر نظم جهانی مورد تهدید و تحریم قدرتهای بزرگ بهویژه غرب قرار گرفته است.
دوم – سیاستگذاری هزار کلید برای هزار سیاست: در مقابل سیاستگذاری شاه کلیدی یا شاه کلید سیاستی، سیاستگذاری هزار کلید قرار میگیرد که برای هر سیاست، حداقل یک کلید یا راهکار وجود دارد و سیاستگذار با توجه به ضرورتهای زمانی، مکانی و ... از راهکار و کلید خاص برای حل مسایل و مشکلات و تحقق اهداف خود بهره می برد. در این الگوی سیاستگذاری که دارای رویکردی عقلانی است، سیاستگذار و حکمران برای حل مشکلات یا کنترل و مدیریت بحرانها، از یک یا چند کلید خاص و ویژه برای تنها یک مسئله یا قفل اداره امور عمومی یا سیاست خارجی بهره میگیرد. سیاستگذاری هزار کلید به معنای باز کردن هر قفلی با کلید مخصوص خود است. هر سیاستگذاری دارای یک یا چند کلید یا راهحل خاص برای رفع تنش و مسئله است. در چنین الگویی است که در نمونه برای مقابله با تحریمهای فراگیر ایالات متحده امریکا که بحرانی مضاعف برای ایران است، میتوان از چندین کلید یا راهکار مانند:
- تعامل با قدرتهای بزرگ جهانی مانند چین، هند، روسیه، برزیل
- حضور در ائتلافهای منطقهای و جهانی یا سازمانی جهانی
- تغییر ظرفیتها و کالاهای صادراتی ایران
- تغییر خریداران و فروشندگان تجارت خارجی ایران
- تغییر و بهبود روابط با همسایگان مانند آذربایجان و حوزه جنوب خلیج فارس
- جایگزینی خرید و فروش با رمزارزها
و .... بهره برد. هر کدام از این سیاستها و راهکارها مانند یک کلید هستند که میتوانند همزمان نیز مورد استفاده قرار بگیرند و هر یک وظیفه باز کردن یک قفل یا بخشی (مرحلهای) از یک قفل بحران تحریم چند لایه و فراگیر را ایفا کنند. چنین وضعیتی را میتوان سیاست هزار کلید نامید.
*
در عصر کنونی که جهان در وضعیت آنارشیک فراگیر قرار گرفته است و بازیگران نظام جهانی نیز هر کدام برای بسط هژمونیک خود تلاش دارند، سیاستگذاری عمومی باید از سیاست تک راهکاری یا شاه کلید سیاستگذاری فاصله بگیرد و به سوی سیاست جعبه ابزار سیاستگذاری یا همان سیاست هزار راهکار یا هزار کلید برای اداره امور عمومی حرکت کند.
سیاست هزار کلید در سیاستگذاری خارجی میتواند بسیار کارآمدتر و اثربخشتر از سیاست تک گزینهای یا شاه کلیدی باشد، زیرا تمام ظرفیتها یا تخممرغهای یک بازیگر را در یک سبد یا آویزه یک شاه کلید نمیکند. در صورت آسیب به شاه کلید یا تکراری شدن چنین کلیدی برای همه مسائل یا قفلها، رقیب و دشمن به راحتی میتواند سیاستی متقابل برای ناکارآمدی و خنثیسازی این تک کلید سیاستگذاری تدوین و اجرایی کند.
ناکارآمدی بسیاری سیاستها و سیاستگذاریهای خارجی ایران در چند دهه اخیر را میتوان پیامد اصرار بر استفاده از تک راهکار یا شاه کلید سیاستگذاری در همه مسائل و بحرانهای سیاست خارجی ایران دانست.
**
شاه کلید یا راهکارهای تکراری سیاستگذاری عمومی که بیشتر در سیاستگذاری خارجی ایران نمود یافته، پیامدهای خسارتباری برای منافع راهبردی ایران داشته است. شاه کلید سیاستگذاری خارجی ایران، شماری سیاستها و تاکتیکهای سیاستگذاری است که همیشه و در هر شرایطی از سوی سیاستگذاران ایرانی مورد استفاده قرار میگیرند!
سیاستها و تاکتیکهای واحد، انگشتشمار و شناخته شده که برای مسائل گوناگون و بحرانیهای متفاوت به عنوان راهحل یا شاه کلید سیاستگذاری از آنها استفاده میشود، نهتنها منافع چندانی برای ایران نداشتهاند، بلکه زیانآور نیز بودهاند. سیاستگذاری خارجی ایران در عصر آنارشی جهانی، نمیتواند با تک شاه کلیدهای کهنه به موفقیت و کسب منافع راهبردی رهنمون شود.
ضروری است سیاستگذاری خارجی ایران از رویکرد زیانآفرین شاه کلید سیاستگذاری فاصله بگیرد و رویکرد هزار کلید برای مسائل و بحرانهای سیاست خارجی و بازی قدرت در نظام جهانی را در دستورکار خود قرار دهد تا در معادلات و تحولات جهانی توان رقابت و برتری را کسب و حفظ کند.
منبع/ دیپلماسی ایرانی