صنعت نفت، مس رفسنجان و استقلال مشتریان اصلی سبد خرید بازیکن عراقی بودند. بازیکنان صنعت نفت که در همان هفته اول برابر استقلال نشان دادند لااقل از آمادگی جسمانی لازم برخوردار نیستند اما این یک مسئله فوتبالی است.
داستان استقلال و «منتظر محمد» را هم که همه میدانید. وقتی جواد نکونام فهمید که قرار است این بازیکن زیر ۲۳ سال به عنوان خرید خارجی برای او معرفی شود، اصلاً او را نخواست! قراردادش را تمدید و او را روانه رفسنجان کردند با این امید که دوباره برمی گردد!
باشگاه استقلال در خرید او تنها این اشتباه را نکرد، بلکه معرفی که برای او نوشتند و او را «بهترین بازیکن زیر ۲۳ سال آسیا» نامیدند باعث شد «یاسین سلمانی» هم دلخور شود و قید استقلال را بزند!
اما منتظر محمد به صورت قرضی راهی مس رفسنجان شد. مس رفسنجانی که یک خرید عراقی دیگرش بعد از امضای قرارداد برای جمع کردن وسایلش به کشورش رفت و دیگر بازنگشت! باورش سخت است اما باور کنید خبر آمد که آن بازیکن با تیمی در کشور خودش هم قرارداد بسته و بازی هم کرده!
کیست که نداند سرنوشت شکایت باشگاههای ایرانی به فیفا به کجا میرسد، همانطور که در مسیر برعکس شکایت خارجیها از باشگاههای ما از همان ابتدا نتیجه معلوم دارد! این وسط ما میمانیم و مدیرانی که فقط وعده شکایت از بازیکن نامنظم میدهند!
اما منتظر محمد چه شد؟
بازیکنی که خیلی از شباهت او به جاسم کرار می گفتند و تا الان فقط در غیبت شبیه او بوده! رفسنجانیها کماکان منتظر «منتظر» هستند و این بازیکن با گذشت سه هفته از بازیهای لیگ هنوز یک ثانیه هم بازی نکرده! آن هم در شرایطی که ساکت الهامی این هفته در خانه سه گل از شمس آذر خورد و موقعیتی بسیار خطرناک دارد.
راستی مگر ما بازیکن خارجی نمیخریم که در روزهای سخت به دردمان بخورد؟ زمانی «علی دایی» در بایرن مونیخ ذخیره «کارستن یانکر» بود. عالم و آدم قبول داشتند که علی دایی از یانکر بهتر است اما آلمانیها مثل بقیه کشورهای دنیا به اصول وفادار بودند.
اصولی که میگوید اگر استعداد بومی خودتان حتی ۱۰ درصد از بازیکن خارجی ضعیف تر است باید به او میدان و امکانات بدهید!
اینجا دقیقاً برعکس؛ بازیکنی که نه فقط ضعیفتر از استعدادهای خودی است بلکه اصلاً نظم هم ندارد جای جوانان ایرانی را در لیست تیمها پر میکند!