نویسنده: حسین مجدوبی
رسانههای غربی گاهی از اصطلاح «استعمار» در توصیف گسترش حضور چین در قاره آفریقا استفاده میکنند و این نشاندهنده نارضایتی آنها از نفوذ چین است. این در حالی است که پکن گسترش خود را در این قاره و سایر مناطق جهان فرایندی طبیعی میداند که در جریان آن کشوری به دنبال چشم اندازی در خارج از مرزهای خود است.
در این راستا چه عللی غرب را به سمت نگرانی از گسترش چین در این قاره سیاه سوق میدهد؟ علل متعدد ژئوپلتیکی به شرح زیر وجود دارد:
- در وهله نخست غرب بر این باور است که کشورهای آفریقایی چین را نه جایگزینی برای موسسات مالی و تجاری غرب بلکه به عنوان یک رقیب قوی در حال حاضر میبینند. چین احتمالا در دهه آینده به دلیل انعطاف در سیاست مالی خود و عدم تحمیل شرطهای سیاسی در ازای اعطای وام، همانطور که در مورد صندوق بینالمللی پول و دولتهای غربی وجود دارد، جایگزین واقعی این کشورها شود.
در وهله دوم غرب از قدرت تجاری و سطح بالای نوآوری چین آگاه است و این علل برای اتکای کشورهای آفریقایی به چین به جای غرب در آینده با هدف پیدا کردن راه حلهای ریشهای برای مسئله توسعه کافی است.
در وهله سوم غرب از سیاست چین در زمینه تسلیحات در قبال قاره آفریقا میترسد زیرا این کشور برای تضمین ثبات به کشورهای مختلف سلاح می فروشد و تکمیل کننده سیاست روسیه در این زمینه است. ترکیه نیز در این راستا پس از روسیه قرار دارد. اگر غرب کنترل خود را بر معاملات تسلیحاتی از دست بدهد، کنترل بر تصمیمات سیاسی کشورهای آفریقایی را از دست خواهد داد.
چهارمین مسئله به آینده روابط بینالملل مربوط میشود. به این ترتیب که غرب نسبت به وزن رو به رشد قاره آفریقا در سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان ملل ابراز نگرانی میکند. در این راستا چین و روسیه عهده دار خواسته این قاره برای داشتن حق وتو هستند. در طول سالهای اخیر چین موفق شده است ریاست چهار سازمان بین المللی وابسته به سازمان ملل را به کمک آراء کشورهای آفریقایی بدست آورد.
در وهله پنجم غرب با نگرانی شدید نظاره گر این است که چگونه چین به تدریج بر معادن قاره سیاه از طریق سرمایه گذاریهای قوی و معاملات بلندمدت برای خرید مواد خام سیطره پیدا میکند و این امر به تدریج به ضرر منافع غرب تمام میشود.
غرب میداند آفریقا به ستون اصلی در راهبرد چین برای افزایش نفوذ به عنوان یک قدرت اصلی در جهان از ابتدای دهه بعدی تبدیل شده است. در حالی که خود پاسخی ملموس به غیر از پروژههایی مانند پروژه دروازه جهانی اروپا در اختیار ندارد. با این وجود در مقابل با استفاده از عبارات و اصطلاحاتی مانند «استعمار چین در آفریقا» به دست کم گرفتن این رابطه متوسل میشود.
منبع:القدس العربی