قبول عضویت ایران در بریکس اتفاق مهمی است. هر فرد منصف که به فکر منافع ملی کشور باشد باید از اینکه ایران عضو چنین مجمع مهمی شده است، خشنود باشد. در دنیایی که به سمتی می رود تا شاهد قطب بندی های جدید باشد و کشورها تلاش می کنند به عضویت بلوک های جهانی در آیند تا از منافع آن به نفع کشورشان بهره مند شوند، بریکس مجموعه مهمی است که در آینده دنیای پیش رو می تواند حرف های بسیاری برای گفتن داشته باشد. از این رو باید عضویت ایران در بریکس را به فال نیک گرفت و به فکر بهره برداری حداکثری از ظرفیت های آن به سود کشور بود.
در این میان نکاتی وجود دارد که نمی توان نادیده گرفت و باید به آن توجه جدی کرد.
نخست اینکه، کشورهای عضو بریکس کشورهایی هستند که از اقتصاد شکوفا و پیشرویی برخوردارند که در تعاملات بین المللی نقشی اثرگذار دارند. لازم به توضیح بیشتر نیست که اقتصادهای چین، روسیه، برزیل، آفریقای جنوبی و هند با اعضای جدید سهم به سزایی از اقتصاد جهانی دارند. حتی روسیه که به سبب جنگ اوکراین متحمل سخت ترین تحریم های اروپا و امریکاست نیز همچنان یکی از مهمترین تولیدکنندگان نفت جهان محسوب می شود و با وجود تحریم های سخت از حجم تولید نفتش کاسته نشده است و همچنان دوشادوش عربستان بالاترین تولید نفت را دارد. این مساله سبب شده تا روسیه با همه چالش هایی که با آن مواجه است همچنان یکی از کشورهای مهم در صحنه اقتصاد بین الملل باشد. از این رو ایران باید به این واقعیت واقف باشد که اگر قرار است در جمع کشورهای بریکس حرفی برای گفتن داشته باشد، اقتصاد خود را تقویت کند و به طور واقعی در اقتصاد بین الملل تاثیرگذار شود. ما باید به طور جدی به خود رجوع کنیم و پاسخی برای این سوال بیابیم که قرار است در چه زمانی چه سهمی از اقتصاد جهانی داشته باشیم؟
نکته دوم اینکه، نباید تصور شود که این بلوک قرار است به جایی برای جنگ با غرب تبدیل شود. هیچ کدام از اعضای این بلوک سودای نبرد با غرب را ندارد. مراودات اقتصادی چین با ایالات متحده نزدیک به 558 میلیارد دلار و با اتحادیه اروپا در حدود 600 میلیارد دلار است. یا مراودات برزیل با ایالات متحده امریکا و اروپا بیش از یکصد میلیارد دلار است. یا حتی روسیه که در حال حاضر به دلیل جنگ اوکراین در تنگنای اقتصادی تحمیل شده از سوی غرب به سر می برد، به این فکر می کند که چگونه از غرب امتیاز بگیرد تا بتواند مجددا روابط اقتصادی خود را با غرب احیا کند. مناقشات روسیه با اوکراین و متحدان غربی اش بر سر صادرات غلات شاهدی بر این ادعاست. علاوه بر آن، کشورهای عضو بریکس حتی روسیه، همگی با کشورهای غربی شرکت های مشترک اقتصادی دارند که منافع کلانی را از این مشارکت می برند. بنابراین هدف اعضای بریکس رویارویی تمام عیار با غرب نیست. آنچه آنها فکر می کنند ایجاد توازن در مناسبات بین المللی با غرب است. غرب در حال حاضر دو بلوک مهم اتحادیه اروپا و آواکس را دارد که اتفاقا در دومی هند نیز عضویت دارد. هندی که بر اساس محاسبات امریکا انتظار می رود در برابر چین بایستد. و بر کسی هم پوشیده نیست که این دو کشور با یکدیگر اختلاف های اساسی و رقابت سنگین منطقه ای و بین المللی دارند. آنچه واقعا اعضای مجموعه بریکس به دنبال آن هستند ایجاد توازن در رقابت های بین المللی است. به معنای دیگر تعامل با غرب برای تامین منافع و کسب جایگاه خود در مناسبات بین المللی و بهره برداری از ظرفیت های موجود در جامعه جهانی است. اعضای بریکس می خواهند مجموعه خود را منسجم تر کنند تا غرب قدرت آنها را به رسمیت بشناسد و سهمشان را در مناسبات بین المللی بدهد و به جایگاهشان احترام بگذارد. یکی از دلایل مخالفت برزیل و هند با پذیرفتن اعضای جدید به جمع خود شاید همین موضوع باشد.
نکته سوم اینکه، فراموش نکنیم اگر عضویت ما در مجموعه بریکس پذیرفته شد به این دلیل است که به غیر از تحریم های یکجانبه امریکا از سوی هیچ کشور و نهاد دیگری رسما مورد تحریم نیستیم. از همه مهمتر تحریم های شورای امنیت سازمان ملل علیه ما لغو شده که این مهم به واسطه برجام به دست آمده است. یعنی اگر برجام نبود و ما همچنان تحت تحریم های سازمان ملل بودیم به احتمال قوی عضویت ما در بریکس نیز پذیرفته نمی شد.
در آخر اینکه، باید قبل از همه با خودمان صادق باشیم و به طور جدی پاسخی برای این سوال بیابیم که حالا که به عضویت بریکس در آمده ایم می خواهیم چه کنیم؟ به عبارت دیگر چه برنامه ای برای بهره برداری از مزیت های عضویت در بریکس داریم؟ آیا قرار است با تداوم وضعیت نابه سامان فعلی خود به قدری تضعیف شویم که به عضوی مزاحم در بریکس تبدیل شویم یا این قدر بی اثر باشیم که حتی بریکس نیز دردی از دردهای ما دوا نکند؟ باید این واقعیت را بپذیریم که عضویت در بریکس زمانی برای ما مفید و موثر خواهد بود که مشکلات خود را به خصوص در زمینه اقتصادی با غرب حل کنیم. مثلا در حالی که همه کشورهای عضو بریکس و اکثریت کشورهای جهان عضو سازمان FATF هستند، ما هم باید برای تعامل با اعضای بریکس فکری برای عضویتمان در این سازمان کنیم.
از حالا به بعد معلق ماندن مسائل حل نشده ما می تواند صرفا هزینه های تحمیل شده بر کشور را دو چندان کند و این به هیچ وجه به صلاح ایران و آینده آن نیست.
بریکس مجموعه ای جهانی است که به گفته روسیه و چین، قصد دارد خود را به رقیبی برای جی 7 تبدیل کند. این بدان معناست که این مجموعه قصد دارد خود را در سطحی جهانی مطرح کند و کلاسی بین المللی به خود بگیرد. اگر قرار است در این سطح از کلاس جهانی بازیگر باشیم باید مناسبات خود را نیز به گونه ای تعریف کنیم که تا سطح کلاس جهانی ارتقا یابد. از حالا به بعد این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم می خواهیم بازیگری مهم، چه در صحنه سیاسی و چه در عرصه اقتصادی، در چارچوب بریکس باشیم یا یک عضوی که صرفا به این دلخوش است که به عضویت یک مجموعه جهانی در آمده در حالی که توانایی بهره برداری از ظرفیت های آن را ندارد./ همدلی