آخرین اخبار
۳۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۱:۳۶
بازدید:۲۸۷۵
بسیاری حتی علناً از رهبری روسیه انتقاد کردند که با همکاری نزدیک با ترکیه علیه منافع ایران در منطقه کار می کند. این مقاله به برخی از نگرانی‌های ایران نسبت به مسکو در مورد تحولات اخیر در قفقاز جنوبی اشاره می‌کند.
کد خبر : ۳۴۲۰۹

نویسنده: یگیا تاشجیان

 


واقعیت ژئوپلیتیکی پس از 10 نوامبر 2020 در قفقاز جنوبی و تغییر موازنه قوا، نه تنها برای ارمنستان، بلکه برای ایران نیز که احساس می‌کرد در منطقه منزوی شده، وضعیت نامطلوبی ایجاد کرده است. علی رغم تعامل فعال تهران در قبال منطقه، کارشناسان و سیاستمداران ایرانی احساس می کنند که نگرانی های مشروع آنها در مسکو شنیده نمی شود.

 

 

بسیاری حتی علناً از رهبری روسیه انتقاد کردند که با همکاری نزدیک با ترکیه علیه منافع ایران در منطقه کار می کند. این مقاله به برخی از نگرانی‌های ایران نسبت به مسکو در مورد تحولات اخیر در قفقاز جنوبی اشاره می‌کند.

 

 


روسیه و ایران در چه موضوعاتی در منطقه با هم اختلاف دارند؟

ولی کالجی، کارشناس ایرانی حوزه قفقاز جنوبی، در مقاله خود با عنوان «روسیه و ایران در قفقاز جنوبی از هم جدا می‌شوند»، معتقد است که علی رغم شباهت‌های رویکرد ایران و روسیه در قبال درگیری ارمنستان و آذربایجان در قفقاز جنوبی، پس از 10 نوامبر 2020، دو طرف در مورد «کریدور زنگزور»، تأثیر آن بر مرز ارمنستان و ایران و روابط اسرائیل با آذربایجان، از هم جدا شده‌اند. علاوه بر این، پس از جنگ در اوکراین، روسیه از تحولات منطقه فاصله گرفت و ارمنستان را برای مقاومت در برابر محور ترکیه، آذربایجان و اسرائیل تنها گذاشت. این وضعیت، یک معضل امنیتی و راهبردی برای ایران در سراسر مرز شمال غربی خود ایجاد کرده است.

به گفته کالجی، ایران در مورد بند پنجم بیانیه سه جانبه که خواستار تشکیل نیروهای حافظ صلح و همچنین ایجاد مرکز نظارت مشترک روسیه و ترکیه در آغدام شده بود، ملاحظاتی داشت. (ایران در این مأموریت شرکت نکرد.) در واقع، در حالی که نام ترکیه در این توافقنامه ذکر نشده بود، آنکارا و مسکو تفاهم نامه ای را برای ایجاد مرکز مشترک روسیه و ترکیه برای نظارت بر آتش بس در آرتساخ (قره باغ) امضا کردند. جالب اینجاست که ایران که مستقیماً تحت تأثیر این جنگ قرار گرفته بود، از توافق کنار گذاشته شد و به گفته این کارشناس ایرانی، این نشان دهنده «آمادگی روسیه برای نادیده گرفتن منافع ایران» در منطقه بود.

موضوع دیگر ایجاد پروژه موسوم به «کریدور زنگزور» است که باکو با استفاده از آن خواهان برقراری ارتباط بی وقفه و فراسرزمینی بین آذربایجان و منطقه نخجوان است. زمانی که میخائیل بوچارنیکوف، سفیر روسیه در باکو گفت که این پروژه همه مبانی لازم را برای اجرا دارد و هیچ «اختلاف حل‌ناپذیری در این زمینه» نمی‌بیند، زنگ خطر در ایران به صدا درآمد. اگرچه بسیاری از مقامات بلندپایه روسیه اصطلاح «کریدور» را نادیده گرفتند (سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه از عبارت «مسیر» استفاده کرد)، ولی ایران و ارمنستان همچنان به هدف اصلی روسیه در کنترل این مسیرها و اطلاق وضعیت خاص به آنها مشکوک هستند. نگرانی ایران از این واقعیت ناشی می شود که آذربایجان می خواهد مرز ارمنستان و ایران را قطع کند و ایران را منزوی کند. رئیس جمهور الهام علی اف گهگاه تهدید کرده است که اگر ارمنستان به باکو «دالان» ندهد، آذربایجان این منطقه را به زور خواهد گرفت.

سوم، نگاه منفعلانه روسیه به نقش اسرائیل در منطقه است که نگرانی‌هایی را در تهران ایجاد کرده است. کالجی استدلال می کند که در حالی که ایران به شدت نگران دخالت نظامی و اطلاعاتی اسرائیل در منطقه و همچنین تهدید هواپیماهای بدون سرنشین اسرائیلی است که مراکز هسته ای ایران را هدف قرار می دهند و دانشمندان این کشور را ترور می کنند، مسکو به سمت دیگری می نگرد. علاوه بر این، این کارشناس ایرانی می‌گوید: «روسیه رویکردی را در قبال حضور اسرائیل در قفقاز جنوبی اتخاذ کرده که مشابه رویکرد سوریه است و قطعاً به نفع تهران نیست».

ایرانی‌ها می‌دانند که جنگ روسیه با اوکراین، توجه مسکو را از قفقاز جنوبی معطوف به آن کشور کرده و در عین حال روابط اقتصادی روسیه را بهبود بخشیده و تجارت مسکو از طریق ترکیه و آذربایجان (با آذربایجان در چارچوب کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال – جنوب) افزایش یافته است. در نتیجه این خلاء سیاسی، محور اسرائیل – ترکیه – آذربایجان در منطقه در حال تحکیم است و ایران را به شدت نگران تغییرات ژئوپلیتیکی، تغییر توازن قوا و تغییر مرزهای بین المللی در منطقه می کند. علاوه بر این، دخالت روسیه در اوکراین نیز ایده فرمت «3+3» را که ایران به عنوان نمونه همکاری منطقه‌ای برای حذف غرب و ایجاد ثبات در منطقه مطرح می‌کرد، تضعیف کرد.

کالجی همچنین اشاره می کند که روسیه در سه سال گذشته نگرانی های ژئوپلیتیکی ایران در منطقه را نادیده گرفته است. زمانی که تنش بین باکو و تهران در سپتامبر و اکتبر 2021 بالا گرفت، ایران به دنبال همکاری با روسیه برای آرام کردن اوضاع بود. اما در کمال تعجب در دیدار وزرای امور خارجه ایران و روسیه، سرگئی لاوروف مخالفت روسیه را با مانورهای نظامی تهران در امتداد مرز آذربایجان ابراز کرد. به گفته کارشناسان ایرانی، روس‌ها نگران بودند که رزمایش‌های نظامی ایران و دخالت آن در درگیری ارمنستان و آذربایجان، اوضاع منطقه را پیچیده‌تر کند.

یک کارشناس ایرانی دیگر هم زنگ خطر را برای روسیه به صدا درآورد. دکتر احسان موحدیان، مدرس روابط بین‌الملل در دانشگاه علامه طباطبایی تهران، در گفت‌وگو با آرمنین ویکلی معتقد است که روسیه قصد دارد به ایران اجازه فعالیت در قفقاز و آسیای مرکزی را ندهد و ترجیح می‌دهد در این مناطق فقط با ترکیه تعامل داشته باشد. دلیل آن این است که پس از جنگ اوکراین، روسیه به ترکیه برای دور زدن تحریم های غرب، فروش انرژی و دسترسی آزادانه به دریای مدیترانه نیاز دارد. به گفته موحدیان، رفتار روسیه باعث شده است که منافع ایران به ویژه در قفقاز به خطر بیفتد، در حالی که ناتو و اسرائیل به این منطقه نفوذ کرده و چالش های امنیتی، سیاسی و فرهنگی را برای روسیه و به ویژه ایران ایجاد کرده اند.

این محقق ایرانی معتقد است که روسیه اشتباه محاسباتی داشته و توجهی به این موضوع ندارد که وضعیت قفقاز جنوبی به دلیل درگیری روسیه در اوکراین و مداخله غرب در قفقاز برای مدت طولانی، پیچیده شده است. ترکیه با استفاده از خلاء قدرت، نیازهای ناتو و اسرائیل در قفقاز جنوبی را برطرف می کند. بنابراین تمرکز بر روسیه در قفقاز جنوبی و عدم حضور ایران در این منطقه در نهایت کاهش موقعیت و نفوذ خود روسیه را باعث خواهد شد.

موحدیان همچنین موضوع محاصره مداوم کریدور بردزور (لاچین) را مطرح می کند. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که محاصره کریدور بردزور از قبل پیش بینی شده بود. آذربایجانی ها اکنون در حال ساخت راه آهنی هستند که شهر بردع را به آغدام وصل می کند و قصد دارند در نهایت آن را به پایتخت آرتساخ، استپاناکرت گسترش دهند. در همین چارچوب است که آنها کریدور بردزور را مسدود می کنند. پیش از این آذربایجانی ها از طرف روسی خواسته بودند که از مسیر آغدام – استپاناکرت برای تامین نیازهای پایگاه خود در آرتساخ استفاده کنند، اما روس ها نپذیرفتند. اکنون باکو در حال مذاکره با صلیب سرخ بین المللی برای ارسال کمک به آرتساخ از طریق باکو (جاده آغدام) به جای ایروان (کریدور بردزور) است.

باکو در جریان آخرین نشست سران در بروکسل که بین رئیس شورای اروپا، چارلز میشل، رئیس جمهور علی اف و نخست وزیر پاشینیان برگزار شد، با موفقیت روایت «جاده آغدام» را پیش برد. این رهبر اروپایی گفت: «من بر لزوم باز کردن جاده لاچین تاکید کردم. من همچنین به تمایل آذربایجان برای ارائه کمک های بشردوستانه از طریق آغدام اشاره کردم. من هر دو گزینه را مهم می بینم و تحویل کمک های بشردوستانه از هر دو طرف را برای اطمینان از برآورده شدن نیازهای مردم تشویق می کنم.» بنابراین، او اهمیت کریدور بردزور را کاهش داد و یک مسیر جایگزین ارائه کرد. موحدیان معتقد است: «آذربایجان می خواهد ارمنی های آرتساخ را اسیر نگه دارد، آنها را تحقیر کند و بعداً آنها را از وطن خود بیرون کند.» وی این را نشانه ضعف روسیه می‌داند و متعجب است چگونه مسکو که نتوانسته کریدور بردزور را باز کند، می‌تواند امنیت مسیرهای تجاری در منطقه را تضمین کند (به ویژه در سیونیک همانطور که در بیانیه سه‌جانبه ذکر شده است). این محقق ایرانی می افزاید: با تداوم این وضعیت، این ترکیه و ناتو هستند که مسیرها را در دست می گیرند و روسیه و ایران را در منطقه قفقاز منزوی خواهند کرد. 

 

 

موحدیان نتیجه گیری می کند ایران باید امیدوار باشد که شکست های مکرر روسیه در تعامل با ارمنستان و آذربایجان و کاهش قدرت نرم و موقعیت روسیه در منطقه قفقاز، رهبران روسیه را به تجدید نظر در سیاست خود مجبور کند و ایران اجازه یابد تا فعالیت های اقتصادی، امنیتی و سیاسی خود را در قفقاز به ویژه در جنوب ارمنستان گسترش دهد و راهی برای «جلوگیری از اجرای نیات شوم ناتو، ترکیه و اسرائیل» بیابد. وی همچنین از روسیه خواست در قفقاز جنوبی تجربه همکاری مشترک با ایران در سوریه را تکرار کند، سربازان ارمنی را آموزش دهد و غرور کاذب و خطرناک خود را کنار بگذارد.

این محقق هشدار می دهد که در غیر این صورت، ایران ممکن است با ایجاد موانعی برای دسترسی روسیه به خلیج فارس، روسیه را به چالش بکشد. برخی از کارشناسان ایرانی همچنین استدلال می کنند که ایران باید میزان و کیفیت کمک های نظامی و همکاری خود با روسیه در رابطه با جنگ اوکراین را بررسی کند تا روسیه در «رفتار ضد ایرانی» خود در قفقاز جنوبی تجدید نظر کند.

 

 

هشدار وزیر امور خارجه سابق ایران به مسکو

در 12 ژوئیه 2023، علی اکبر ولایتی، وزیر سابق امور خارجه ایران با انتشار مقاله ای در خبرگزاری تسنیم به مسکو درباره سیاست خارجی ناکارآمد این کشور در قفقاز جنوبی هشدار داد.

ولایتی در مقاله خود این سوال را مطرح می کند که آیا قصد واقعی آذربایجان و ترکیه داشتن یک مسیر ترانزیتی از طریق ارمنستان برای تسهیل تجارت، تبادل گاز و برق بوده است یا نقض حاکمیت ارمنستان؟ وی خاطرنشان می کند اکنون مشخص شده که قصد واقعی «اول تقسیم ارمنستان به دو قسمت و ثانیاً قطع ارتباط ایران و ارمنستان – قطع پیوندی که به دوران امپراتوری هخامنشیان و اشکانیان می رسد – و در نهایت محدود کردن ارتباط ایران با جهان خارج و ارتباط آن با قفقاز شمالی، روسیه و قاره اروپاست.»

وزیر امور خارجه سابق ایران گفت: «حدس قوی ما این است که موضوع برقراری ارتباط بین استانبول و شین شیانگ، بیش از آنکه به معنای شکل گیری جهانی خیالی به نام پان ترکیسم باشد، با توجه به گستره روابط ترکیه با ناتو، به ایجاد نواری منجر می شود که از شمال ایران و روسیه را از جنوب احاطه خواهد کرد و گسترش نفوذ ناتو در منطقه را باعث خواهد شد. گشایش مسیر نخجوان به جای توسعه تجارت و همکاری، ممکن است باعث شود که ناتو و برخی از اعضای آن که در این مناقشه نقش دارند، زمینه را برای حضور جدی و فعال تر در تمامی تأسیسات و نقاط دسترسی در شمال ایران و جنوب روسیه فراهم کنند.» ولایتی در پایان سخنان خود از مداخله غرب در منطقه انتقاد کرد و از روس ها خواست مراقب باشند و بدانند که هرگونه سهل انگاری در قفقاز آن را به محلی برای تهاجم و رقابت میان کشورهای مختلف و طرف های بد نیتی تبدیل می کند که به منافع روسیه و جمهوری اسلامی ایران، حمله می کنند و بدین وسیله امنیت کل منطقه را تضعیف می کند.

 

 

نتیجه گیری و بازتاب

عوامل فوق کارشناسان و سیاستمداران ایرانی را به ابراز نگرانی و هشدار به مسکو در مورد وضعیت قفقاز جنوبی وادار کرده است. بسیاری از کارشناسان ایرانی معتقدند که ایران به تنهایی نمی تواند نفوذ اسرائیل و ترکیه را مهار کند و به همکاری روسیه نیاز دارد. این وضعیت ایران را در موضعی تدافعی (و نه تهاجمی) در مورد حفظ وضعیت ارضی در امتداد مرز ارمنستان و ایران و مقابله با حضور امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل در امتداد مرزهای شمال غربی ایران قرار داده است.

 

 

در چند ماه گذشته ده‌ها مقاله در رسانه‌های ایران منتشر شده که نگرانی‌هایی را در مورد وضعیت انسانی در آرتساخ، مسدود شدن کریدور بردزور و حضور اسرائیل در سرزمین‌هایی که باکو در جریان جنگ ۲۰۲۰ تصرف کرده‌، افزایش داده است. برخی از این مقالات حتی به تهدیدات علی اف مبنی بر اشغال سیونیک و ایجاد «زنگزور غربی» و «بازگرداندن» آوارگان آذربایجانی به این منطقه پرداخته است. ایران به خوبی می‌داند که ایجاد «کریدور» اولین گام برای الحاق جنوب ارمنستان به باکو و محاصره ایران از شمال است. 

صرف نظر از بی اعتمادی به مقامات فعلی ارمنستان، هم تهران و هم مسکو برای تامین منافع ملی خود در منطقه و جلوگیری از یک "فاجعه بزرگ" در آرتساخ که در نهایت در مناطق مرزی ارمنستان اثری سرریز خواهد داشت، باید با ایروان هماهنگ شوند. اگر پروژه ترکیه – آذربایجان – اسرائیل در آرتساخ موفقیت آمیز باشد، فرصتی برای معکوس کردن موازنه قوا برای مسکوی دچار خستگی و تهران محاصره شده، وجود نخواهد داشت، زیرا ایروان مستقیماً مسکو را به ترک تعهدات خود متهم خواهد کرد و ممکن است به سمت غرب حرکت کند. این امر هم مسکو و هم تهران را در موقعیت دشوار سیاسی قرار خواهد داد. برای جلوگیری از وقوع این فاجعه، مسکو برای حفظ وجهه خود در منطقه، باید رفع انسداد کریدور بردزور و تضمین امنیت فیزیکی ارامنه در آرتساخ را در اولویت قرار دهد و نگرانی های ایران را جدی تر بگیرد.

 

 

منبع: ارمنین ویکلی 

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها