پس از آنکه در هفتههای گذشته، محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، در جده با جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی رئیسجمهوری آمریکا، دیدار کرد، گمانه زنیها پیرامون پیوستن عربستان به پیمان ابراهیم و عادی سازی روابط این کشور با رژیم اسرائیل شدت گرفت. گزارش وال استریت ژورنال، نیز احتمال درست بودن این گمانه زنی ها را تقویت کرد؛ این روزنامه در تاریخ چهارشنبه ۱۸ مرداد خبر داد که «مقامات ایالات متحده خوشبینی محتاطانهای دارند که میتوانند در ۹ تا ۱۲ ماه آینده، جزئیات دقیقتری از آنچه مهمترین توافق صلح خاورمیانه به شمار خواهد آمد آشکار کنند». وال استریت ژورنال همچنین با استناد به گفتههای مقامات آمریکایی که نام آنها را فاش نکرده، گزارش داده که «اصول کلی چارچوب توافق عربستان سعودی برای به رسمیت شناختن اسرائیل در ازای ارائه امتیازاتی به فلسطینیها، تضمینهای امنیتی ایالات متحده و کمکهای هستهای غیرنظامی به عربستان، حاصل شده است».
با وجود انتشار چنین اخباری، هر دو طرف آمریکایی و عربستانی دستیابی به یک توافق صلح و یا پیوستن رسمی عربستان به پیمان ابراهیم را رد کردهاند؛ از یکسو عربستان سعودی روز شنبه ۲۱ مرداد در اقدامی بیسابقه نخستین سفیر غیر مقیم خود را برای امور فلسطین به تشکیلات خودگردان فلسطینی معرفی کرد؛ تا در بحبوحه مذاکرات برای عادی سازی روابط با اسرائیل، این پیام را به طرفهای مقابل بدهد که عربستان در شروط اعلامی خود از جمله لزوم رعایت حقوق فلسطینیان مصمم و جدی است. از سوی دیگر، کاخ سفید نیز در واکنش به خبر والاستریت ژورنال اعلام کرد که «هیچ چارچوب توافق شدهای برای مدونسازی، عادیسازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل یا ملاحظات امنیتی دیگر وجود ندارد و هنوز بحثهای زیادی وجود دارد که این موضوع اتفاق بیفتد». بر این اساس هر چند مواضع آمریکا و عربستان نشان می دهد که حداقل در آینده کوتاه مدت خبری از عادی سازی روابط و پیوستن عربستان به پیمان ابراهیم نیست؛ اما در عین حال این نکته نیز بر همگان روشن شده است که پروژه وارد کردن عربستان به پیمان ابراهیم با جدیت تمام در حال پیشرفت است و در مقطع کنونی مثلث آمریکا، عربستان و اسرائیل در حال چانه زنی و مذاکرات فشرده برای گرفتن بیشترین امتیازات و دستاوردها از قبل این مسأله هستند.
بر این اساس یکی از سؤالات مهمی که در مقطع کنونی مطرح می شود این است که «آیا عربستان در آینده نزدیک روابط خود با اسرائیل را عادی سازی می کند و به پیمان ابراهیم می پیوندد؟» از آنجا که در عرصه مطالعات فناوری تأکید میشود که هوش مصنوعی از قابلیت پیش بینی حوادث و رویدادها برخوردار است، این سؤال را از دو چت بات پر کاربرد این روزها، یعنی چت جی پی تی (متعلق به شرکت Open AI) و چت بات هوش مصنوعی گوگل یعنی Google Bard پرسیدم و البته برای آگاهی و آشنایی خوانندگان محترم با نحوه پاسخگویی این چت باتها، جواب آنها را بدون ویرایش و تغییر در متن می آورم:
- پاسخ چت جی پی تی(Chat GPT):
«در دهههای گذشته، منطقه خاورمیانه شاهد تغییرات و تحولات چشمگیری بوده است که بهطور مستمر تاثیرات گستردهای بر دیپلماسی و روابط منطقهای داشته است. یکی از تغییرات اساسی در سیاق روابط منطقهای، نرمالسازی روابط بین دولتها و ارتباطات میان آنهاست. از این رو، موضوع نرمالسازی روابط بین عربستان و اسرائیل مورد توجه و تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله، تلاش میکنیم تا با توجه به شواهد و عوامل مربوطه، آیا نرمالسازی روابط بین دو کشور به زودی رخ میدهد یا خیر، را بررسی نماییم.
یکی از اصلیترین عواملی که نرمالسازی را تسریع میدهد، نیازهای اقتصادی و امنیتی دولتها است. عربستان و اسرائیل هر دو به دنبال تنوع در منابع درآمدی خود هستند و تحقق همکاریهای اقتصادی میتواند به هر دو کشور کمک کند. عربستان با کاهش وابستگی به منابع نفتی و ارتقاء بخشهای مختلف اقتصادی، به دنبال تنظیم اقتصاد خود و کاهش واردات است. اسرائیل نیز از طریق افزایش همکاریهای تجاری و تکنولوژیکی، میتواند به اهداف توسعه اقتصادی خود دست یابد. این نیازهای مشترک میتواند به عنوان محرکی برای نرمالسازی روابط دو کشور عمل کند.
در این مسیر، تجربه نرمالسازی روابط مصر و اسرائیل در دهه ۱۹۷۰ نشاندهنده این امکان است که عوامل داخلی نیز میتوانند نقش مهمی در این فرآیند ایفا کنند. در صورتی که رهبران واحد و مصمم در هر دو کشور توانایی ایجاد توافقات و اصلاحات داخلی را داشته باشند، نرمالسازی روابط به طور مثبت تحت تأثیر قرار میگیرد. با این وجود، باید توجه داشت که در داخل هر کشور نیروها و جریانهای مختلفی وجود دارند که ممکن است مخالف نرمالسازی باشند و این موضوع میتواند فرآیند را تا حدودی کند کند.
از جمله عوامل مهم در مسیر نرمالسازی، رفتار واشنگتن نیز به چشم میخورد. تأیید و حمایت آمریکا از این فرآیند میتواند به عنوان عامل تسریعکنندهای برای نرمالسازی عمل کند. تاریخچه توافقات دیپلماتیکی میان اسرائیل و دولتهای عربی نشاندهنده این است که وساطت و حمایت خارجی میتواند در تسهیل فرآیند نرمالسازی نقش مهمی ایفا کند.
به طور خلاصه، نرمالسازی روابط بین عربستان و اسرائیل به زودی اتفاق میافتد یا خیر، بستگی به تعامل میان عوامل مختلف دارد. نیازهای اقتصادی، امنیتی و همکاریهای ممکن در زمینههای مختلف میتوانند به عنوان تحریک کنندههای مهم عمل کنند. همچنین، تصمیمگیریهای داخلی در هر دو کشور و نقش واشنگتن نیز تأثیرگذار خواهند بود. به هر حال، باید توجه داشت که موانع و چالشهای متعددی نیز وجود دارند که میتوانند فرآیند نرمالسازی را تا حدودی تشویق یا متوقف کنند».
پاسخ چت بات بارد (Google Bard):
«عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل یک احتمال است که ممکن است در آینده نزدیک رخ دهد. در سالهای اخیر، شاهد افزایش همکاری بین دو کشور بودهایم و برخی از تحلیلگران معتقدند که این همکاری میتواند به عادیسازی روابط منجر شود. با این حال، چالشهایی نیز وجود دارد که باید برطرف شوند، مانند وضعیت فلسطین. اگر عربستان و اسرائیل بتوانند این چالشها را برطرف کنند، عادیسازی روابط میتواند یک گام مثبت برای صلح و ثبات در خاورمیانه باشد. در این مقاله، به بررسی عواملی که میتواند منجر به عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل در آینده نزدیک شود، میپردازیم. همچنین، به برخی از چالشهایی که ممکن است این فرایند را کند یا متوقف کند، اشاره خواهیم کرد.
**عواملی که میتواند منجر به عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل شود**
* افزایش همکاری بین دو کشور در زمینههای امنیتی، اقتصادی و فناوری: در سالهای اخیر، شاهد افزایش همکاری بین عربستان و اسرائیل در زمینههای مختلف بودهایم. این همکاری شامل همکاری در زمینههای امنیتی، اقتصادی و فناوری است. همکاری امنیتی میتواند شامل تبادل اطلاعات و همکاری در زمینههای ضدتروریسم و دفاعی باشد. همکاری اقتصادی میتواند شامل سرمایهگذاریهای مشترک و همکاری در زمینههای انرژی و گردشگری باشد. همکاری فناوری میتواند شامل همکاری در زمینههای هوش مصنوعی، 5G و فناوریهای نوظهور دیگر باشد.
* تمایل عربستان برای بهبود روابط خود با جهان غرب: عربستان سعودی در سالهای اخیر تلاش کرده است تا روابط خود را با جهان غرب بهبود ببخشد. این تلاشها شامل همکاری با ایالات متحده و اروپا در زمینههای مختلف است. بهبود روابط با جهان غرب میتواند به عربستان کمک کند تا از حمایت این کشورها در زمینههای مختلف برخوردار شود، از جمله در زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل.
* تمایل اسرائیل برای کاهش تنش در منطقه: اسرائیل در سالهای اخیر تلاش کرده است تا تنشها در منطقه را کاهش دهد. این تلاشها شامل همکاری با کشورهای عربی در زمینههای مختلف است. کاهش تنشها در منطقه میتواند به اسرائیل کمک کند تا در امنیت بیشتری قرار بگیرد و همچنین، میتواند زمینه را برای عادیسازی روابط با کشورهای عربی فراهم کند.
* دستیابی به پیشرفت در مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین: عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل به طور کامل به حل مسئله فلسطین بستگی دارد. اگر اسرائیل و فلسطین بتوانند به توافقی برای حل مسئله فلسطین دست پیدا کنند، این امر میتواند به عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل کمک کند.
**چالشهایی که ممکن است مانع از عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل شود**
* مخالفت برخی از کشورهای عرب و مسلمان با عادیسازی روابط با اسرائیل: برخی از کشورهای عرب و مسلمان مخالف عادیسازی روابط با اسرائیل هستند. این مخالفت ممکن است از سوی کشورهایی مانند ایران، ترکیه و قطر باشد. مخالفت این کشورها ممکن است باعث شود که عربستان و اسرائیل از عادیسازی روابط خود منصرف شوند.
* نگرانی در مورد وضعیت فلسطین: برخی از کشورهای عرب و مسلمان نگران وضعیت فلسطین هستند. آنها معتقدند که عادیسازی روابط با اسرائیل بدون حل مسئله فلسطین، به ضرر فلسطین خواهد بود. نگرانی در مورد وضعیت فلسطین ممکن است باعث شود که عربستان و اسرائیل از عادیسازی روابط خود منصرف شوند.
* احتمال درگیری بیشتر بین اسرائیل و ایران: ایران یکی از مخالفان سرسخت عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل است. ایران ممکن است در صورت عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل، اقدامات تلافیجویانه انجام دهد. این اقدامات ممکن است باعث شود که عربستان و اسرائیل از عادیسازی روابط خود منصرف شوند.
**نتیجهگیری**
در مجموع، احتمال عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل در آینده نزدیک وجود دارد. با این حال، عوامل زیادی وجود دارد که میتواند بر این امر تأثیر بگذارد و هنوز مشخص نیست که آیا این امر محقق خواهد شد یا خیر. اگر عربستان و اسرائیل بتوانند چالشهایی که در این مسیر وجود دارد را برطرف کنند، عادیسازی روابط میتواند یک گام مثبت برای صلح و ثبات در خاورمیانه باشد.»
- - - - - - - - -
اما چند نکته کوتاه در باب تحلیل و پیش بینی چت باتهای هوش مصنوعی:
1. پاسخ چت باتهای فوق به سؤال مطرح شده بیشتر جنبه یک تحلیل عمومی یا عامیانه را دارد و فاقد ویژگی های یک تحلیل تخصصی است؛ به ویژه اینکه در هیچ یک از آنها به شروط تعیین شده از سوی عربستان و آمریکا برای یکدیگر در مسیر عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل و تأثیرات احتمالی این مسائل بر ژئوپلیتیک و توازن قدرت جدید در منطقه غرب آسیا پرداخته نشده است.
2. تحلیل این دو چت بات، ضمن تشابهات فراوان، دارای تفاوتهایی نیز هست؛ از جمله اینکه اطلاعات و داده های ورودی به چت جی پی تی مربوط به سال 2021 است. بنابراین تحلیل و پیش بینی آن بر اساس اطلاعات قدیمی است و بیشتر به سوابق تاریخی ارجاع می دهد. چت بات بارد گوگل بر خلاف چت جی پی تی به اینترنت و در نتیجه داده های جدید دسترسی دارد، بنابراین قابلیت پرداختن به ابعاد گسترده تری از موضوع را دارد، با این حال در مجموع، تحلیل این چت بات در حوزه امکان سنجی توسعه پیمان ابراهیم نیز تفاوت شاخصی با چت جی پی تی نداشت.
3. این چت باتها هم در مقطع فعلی از پیش بینی دقیق مسأله مورد بررسی پرهیز کردهاند و همچون تحلیلگران انسانی(که به داده های محدودتری دستری دارند)، احتمال عادی سازی روابط را منوط به تحقق برخی شرایط خاص دانسته اند.
4. نوعی سوگیری در تحلیل این چت باتها وجود دارد(مثبت دانستن فرایند عادی سازی روابط عربستان با اسرائیل) که ناشی از داده های جهت داری است که به آنها دسترسی داشته و بر اساس آنها به تحلیل پرداخته اند. این نشان می دهد که تحلیلهای هوش مصنوعی نیز بی طرف نیست و تولید دادههای بیشتر میتواند موفقیت و شانس کشورها را در جهت دهی به افکار عمومی طبق اهداف و منافع خود افزایش دهد.
5. تا کنون تنها آمریکا و چین اعلام کرده اند که در حوزه سیاست خارجی از هوش مصنوعی استفاده می کنند و قطعاً هوش مصنوعی مورد استفاده آنها با این چت باتهای رایگان عرضه شده به عموم مردم تفاوت بسیاری دارد و از سطوح بالاتری برخوردار است.
6. در نهایت نکته مثبت قضیه برای تحلیلگران روابط بین الملل این است که حداقل در مقطع فعلی هنوز «هوش مصنوعی رایج» به جایگزینی مناسب برای هوش طبیعی انسانها تبدیل نشده و به ویژه در عرصههایی همچون دیپلماسی و روابط بین الملل، هنوز قدرت رقابت با انسان یا جایگزینی وی را ندارد. با این حال این مسأله نباید سبب رکود و بی تفاوتی محققان و تحلیلگران روابط بین الملل باشد. تحولات و پیشرفتها در عرصه هوش مصنوعی با سرعتی شگفت آور در حال وقوع است و «دیپلماسی و روابط بین الملل الگوریتمی» به زودی به بخشی جدایی ناپذیر از رشته تخصصی روابط بین الملل و مطالعات منطقه ای تبدیل خواهد شد. شرایط کنونی شاید فرصت اندک و البته ارزشمند ما برای مجهز شدن به فناوریهای روز و بازیابی موقعیتمان در دنیای به سرعت در حال تغییر باشد.
منبع/ دیپلماسی ایرانی