آخرین اخبار
۳۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۷
بازدید:۲۷۱
صد آنلاین | ماندانا تیشه یار در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: سازمان همکاری شانگهای، به عنوان یک سازمان قاره ای، نه تنها توانسته است اهداف امنیتی اصلی خود را در این سال ها تامین کند، بلکه با ارایه تعریفی گسترده تر از مفهوم امنیت، کوشش کرده تا با گسترش همکاری های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میان اعضای اصلی و دیگر شرکای خود، از ابزارهای گوناگون برای حفظ ثبات و امنیت در مناطق گوناگون آسیا بهره مند شود. 
کد خبر : ۳۲۷۲

هنگامی که شماری از سران کشورهای آسیای مرکزی به همراه رهبران روسیه و چین در سال های نخست دهه ۱۳۸۰ کوشش کردند تا بنیان سازمانی با هدف گسترش امنیت و کاهش اختلافات مرزی را بگذارند، شاید کسی گمان نمی کرد که این سازمان، تنها دو دهه بعد، وسعتی تقریبا به بزرگی آسیا را در بر داشته باشد. سازمان همکاری شانگهای، به عنوان یک سازمان قاره ای، نه تنها توانسته است اهداف امنیتی اصلی خود را در این سال ها تامین کند، بلکه با ارایه تعریفی گسترده تر از مفهوم امنیت، کوشش کرده تا با گسترش همکاری های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میان اعضای اصلی و دیگر شرکای خود، از ابزارهای گوناگون برای حفظ ثبات و امنیت در مناطق گوناگون آسیا بهره مند شود. 

 

در این میان، عضویت رسمی ایران در این سازمان (که فرایند آن در بهار ۱۴۰۲ کامل خواهد شد) می تواند تقویت کننده سه هدف امنیتی اصلی که در بند ۳ منشور این سازمان نام برده شده اند، یعنی نبرد با تروریسم، جدایی خواهی و تندروی، باشد. 

 

در زمینه نبرد با تروریسم، ایران در دهه های اخیر نشان داده که توانمندی و انگیزه لازم برای جلوگیری از رخ دادن عملیات های تروریستی و تامین امنیت در درون مرزهای خود را داشته و به یکی از امن ترین کشورهای منطقه تبدیل شده است. این کشور همچنین توانسته عمق استراتژیک امنیت سازی در برابر گروه های تروریستی را تا دیگر کشورهای پیرامونی گسترش داده و به رویارویی مستقیم با گروه های تروریستی در ورای مرزهای خود بپردازد. همکاری ایران با دولت های سوریه و عراق برای نبرد با تروریسم در بخش های گسترده ای از خاک این کشورها و موفقیت آنها در شکست دادن داعش و دیگر گروه های تروریستی، به خوبی گویای کارآمدی توان نظامی و سیاسی ایران در برپایی امنیت در سطح منطقه ای است. از سوی دیگر، رویارویی ایران با گروه های مافیایی قاچاق مواد مخدر و دیگر کالاها از افغانستان و پاکستان به دیگر مناطق جهان در سال های اخیر، نشان دهنده رویکرد این کشور برای تامین صلح و ثبات اجتماعی و اقتصادی در سطح منطقه ای می باشد. حضور ایران در سازمان همکاری شانگهای می تواند توان کشورهای عضو در کنترل تحرکات تروریستی در مناطق گوناگون این سازمان پهناور را تقویت کند.

 

در زمینه روندهای جدایی خواهانه، ایران نیز همچون بیشتر کشورهای همسایه، موزاییکی از اقوام و ادیان گوناگون است. اگرچه می توان سیاست های دولت های مرکزی در این کشور در قبال گروه های قومی و مذهبی در یک سده معاصر را نقد جدی کرد، با اینهمه، آنچه که می تواند وجه تمایز ایران با دیگر کشورها در منطقه باشد، این است که جامعه مدنی ایرانی در برساختن فرهنگ سیاسی ملی و ارایه تعریفی از هویت ملی که مورد پذیرش اقوام و ادیان گوناگون این کشور باشد، موفق عمل کرده و امروزه، اکثریت جمعیت ایران، با پذیرش تعلق خود به هویتی فراتر و کلان تر از بستگی هایشان به خرده فرهنگ ها، خود را «ایرانی» می دانند و برای این هویت تاریخی، منزلتی قایل هستند که شکل دهنده و تقویت کننده ملی گرایی ایرانی در دوران مدرن به شمار می رود. 

 

به این ترتیب، جامعه مدنی ایرانی می تواند الگویی مناسب در زمینه هویت سازی ملی به کشورهای تازه استقلال یافته عضو سازمان همکاری شانگهای ارایه دهد. همچنین با در نظر داشت حضور اقوام و ادیان مشترک در کشورهای گوناگون این سازمان، می توان انتظار داشت که در آینده نزدیک گام هایی جدی برای تشکیل جامعه قاره ای مشترک با هدف تقویت پیوندهای اجتماعی و فرهنگی میان مردمان کشورهای عضو برداشته شود. ایران در این زمینه توانمندی موثری در حوزه های علمی، فرهنگی و اجتماعی را داراست که می تواند در برساختن هنجارها و ارزش های مشترک و در شکل دهی به این جامعه مشترک سودمند باشد.

 

در زمینه نبرد با تندروی مذهبی نیز، اگرچه در سال های نخست استقلال کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز تبلیغات بسیاری برای معرفی ایران به عنوان یک کشور انقلابی که قصد صدور اندیشه های تندروانه مذهبی به دیگر کشورها را دارد صورت گرفت، اما آنچه که در عمل در سه دهه گذشته در روابط ایران و کشورهای منطقه دیده شده، گونه ای عملگرایی مبتنی بر تامین منافع و امنیت ملی از راه گسترش روابط با دولت های سکولار در کشورهای منطقه بوده است. ایران شیعی نه تنها نسبت کمی با گروه های اسلامگرای سنی در منطقه داشته، بلکه در برخی موارد، نگران گسترش اندیشه های تندروانه وهابی و سلفی از سوی برخی کشورهای عربی در سطح منطقه بوده است. اگرچه که ایران همچنان یک نظام سیاسی ایدئولوژیک با الگوی منحصر به خود به شمار می رود، اما اولویت یافتن همکاری با دولت های مرکزی در کشورهای همسایه و کوشش برای برپاداری امنیت و ثبات در دو سطح ملی و منطقه ای، سبب شده که نبرد با گروه های تندروی مذهبی در بالای دستور کار امنیتی این کشور باشد. از این رو، می توان انتظار داشت که حضور ایران در سازمان همکاری شانگهای بتواند به تقویت بنیه دفاعی این سازمان در برابر تحرکات تندروانه گروه های بنیادگرا یاری رساند.

 

در کنار همه این موارد، از آنجا که سازمان همکاری شانگهای از ابزارهای اقتصادی و فرهنگی نیز برای تقویت اهداف امنیتی خود سود می جوید، در این زمینه نیز می توان از توانمندی های ایران بهره جست. با نگاهی به نقشه این سازمان به خوبی می توان دید که ایران پیوند دهنده دست کم چهار منطقه اصلی در این سازمان است. این کشور در همسایگی آسیای مرکزی، جنوب آسیا، غرب آسیا و قفقاز جای گرفته است. همچنین دو کلان پروژه اصلی اقتصادی منطقه (ابتکار کمربند و راه و راهگذر ترابری شمال جنوب) از دل ایران گذر می کنند و بنادر، راه های ریلی و بزرگراه های این کشور از اهمیتی فراملی برخوردارند. به این ترتیب، ایران چهارراه اصلی پیوند دهنده اعضای اصلی و کشورهای شریک این سازمان به یکدیگر به شمار می رود. وجود منابع غنی نفت و گاز در این کشور نیز آن را به عضوی مناسب برای حضور و فعالیت در باشگاه انرژی سازمان همکاری شانگهای بدل می سازد.

به این ترتیب، ورود ایران به عنوان نهمین عضو رسمی سازمان همکاری شانگهای، می تواند به تقویت بنیان های امنیتی، توسعه اقتصادی و پیوستگی های فرهنگی در این سازمان قاره ای یاری رساند. افزایش شمار دولت های تمدنی کهن در چارچوب سازمان همکاری شانگهای همچنین می تواند زمینه را برای گفتگوهای آسیایی در قالب شکل دادن به یک رویکرد توسعه محور از راه همکاری های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فراهم سازد و در بلند مدت به تشکیل یک مجموعه امنیتی مشترک بیانجامد.

(نسخه انگلیسی این یادداشت در سایت باشگاه گفتگوی والدای در روسیه منتشر شده است.)

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها