آخرین اخبار
۲۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۶
بازدید:۳۲۰
صلاح الدین خدیو در یادداشتی می نویسد: از جدایی رسمی آذربایجان شمال ارس از ایران، تنها دویست سال می گذرد. جدایی عملی و واقعی میان دو سرزمین، عمری از این هم کوتاه تر دارد. از دهه سی قرن بیست بود که با تثبیت حکومت شوروی، عملا دیواری ستبر میان آذربایجان های ایران و قفقاز کشیده شد.
کد خبر : ۲۱۹۷

 در گرماگرم تنش های سیاسی تهران و باکو، تضادهای هویتی هم به شیوه ای فزاینده میان آنها برجسته می شود.

گسست عمیق فرهنگی و هویتی میان دو کشور در حالیست که آذربایجان و ترکیه به درجه ای از تجانس رسیده اند که رسما دو دولت و یک ملت خوانده می شوند.

از جدایی رسمی آذربایجان شمال ارس از ایران، تنها دویست سال می گذرد. جدایی عملی و واقعی میان دو سرزمین، عمری از این هم کوتاه تر دارد. از دهه سی قرن بیست بود که با تثبیت حکومت شوروی، عملا دیواری ستبر میان آذربایجان های ایران و قفقاز کشیده شد.

تا قبل از آن، حضور مداوم ده ها هزار آذری ایرانی در باکو و رفت و آمد مداوم میان دو سوی مرز، نمی گذاشت جدایی سیاسی به قطع پیوندهای فرهنگی و عاطفی بینجامد.

مدت کوتاهی پس از انفصال قفقاز جنوبی از ایران، با کشف نفت خزر و پیدایش صنعت نفت، باکو از شهرکی کم اهمیت به متروپلی پررونق در اواخر سده 19 تبدیل شد. "منچستر قفقاز" و انقلاب صنعتی آن، بیش از همه آذربایجان ایران را تحت تاثیر گذاشت.

پرولتاریای صنعتی، بورژوازی تجاری و روشنفکران انقلابی و اصلاح طلب، در پیوند با انقلاب نفتی باکو و مراودات آن با روسیه و اروپا پا گرفتند.

انقلاب مشروطه در ایران، فرصتی کم نظیر برای مبادلات فرهنگی و سیاسی میان دو سوی ارس فراهم کرد. بیشتر روشنفکران مطرح مشروطه یا تبار آذری داشتند و یا مستقیما تحت تاثیر تحولات فکری در قفقاز و عثمانی بودند.

تا حدود صد سال قبل، تکلیف مساله هویت در شمال ارس هنوز معلوم نبود. درهم تنیدگی هویتی با ایران صرفا در رواج زبان فارسی به عنوان زبان نخبگان نبود. احزاب و دستجات سیاسی که در قفقاز تشکیل می شدند، پر بود از آذربایجانی های ایرانی، کسی آنها را به عنوان بیگانه، مهاجر و یا پناهنده نمی شناخت. نسل نخست احزاب و سازمان های چپ و دمکرات ایرانی هم اکثرا در خارج از کشور و خاصه در باکو شکل گرفتند.

پس از تشکیل حکومت شوروی، شماری از ایرانیان مهاجر در زمره گماشتگان درجه یک آن درآمدند. فردی به نام مشهدی حسین از اهالی سراب و از کارگران نفتی باکو که در جنبش مشروطه هم فعال بود، در فاصله سال های 1926- 1927 رئیس جمهوری آذربایجان شوروی شد. 

یک اردبیلی به نام کریم نیک بین هم که کودکی اش در باکو گذشته بود، از سوی حزب کمونیست شوروی، رئیس جمهوری ترکستان شد. جمهوری ترکستان شوروی، تمام جماهیر کنونی آسیای میانه را در بر می گرفت.

جالب این جاست که "پرزیدنت ترک" آنقدر خود را ایرانی می دانست که از پایتختش تاشکند، حزب جمهوری خواه زحمتکشان ایران را تشکیل داده بود.

مقارن ظهور ملی گرایی های قومی در قفقاز در واپسین دهه های قرن 19 نیز ایرانی گری هنوز گرایشی نیرومند بود.

از میان سه قومیت اصلی، گرجی ها به عنوان ملتی از قبل موجود و دارای روایت تاریخی آماده، بیشتر آغوششان به روی ملی گرایی باز بود.

پس از آنها ارمنی ها با زبان و خط متمایز خود قرار داشتند و در ته صف، مسلمانان بودند که آن زمان آذری ها را بیشتر بدین صفت می شناختند. مواجهه با ملی گرایی وارداتی برای آنها، یک آزمون هویتی بغایت بغرنج بود! ایرانی هستیم یا ترک؟ مسلمان هستیم یا مسیحی؟ تا قبل از آن، تمایز مسلمان و مسیحی پاسخ آسان دشواره هویت بود. اکنون که مسیحیان به دسته های روس و ارمنی و گرجی تقسیم می شدند، آنها هم باید در صف منقسم مسلمانان ایرانی و عثمانی دسته خود را بیابند.

سرگذشت روشنفکران سرامدی چون احمد آقااوغلو و محمد امین رسول زاده گویای این تجربه پر فراز و نشیب و آشفته است. کسانی که در برهه ای ایران گرا بودند و سپس ترک گرا شدند و ...

ایران معرکە هویت ها را در قفقاز باخت. ضعف مفرط دولت قاجار و مداخله فزاینده قدرت های اروپایی، در کنار عقب ماندگی ویرانگر اقتصادی و اجتماعی در قیاس با همسایگان روس و ترک و حتی نوسازی شتابان خود قفقاز، جذابیت الگوی ایران را بیش از پیش فرسوده می کرد.

دولت مستعجل مساوات، عقربه های هویتی را به سمت ترک گرایی چرخاند.

پس از آن با سلطه 70 ساله حزب کمونیست، برساختن قسمی ملی گرایی آذربایجانی در دستور کار قرار گرفت که "پان آذریسم" و نگاه الحاقی به جنوب ارس، بر وجه پان ترکیسم آن می چربید.

با سقوط کمونیسم مجددا فرصت در اختیار بازیگران هویتی قرار گرفت.

روسیه به لحاظ فرهنگی و تمدنی حضوری پررنگ داشت. ترکیه با حربه پان ترکیسم آمد.

از همه بی نواتر ایران بود که با مقیاس گرفتن قرن 8 میلادی با پرچم امت گرایی شیعی ظاهر شد.

در برابر روس گرایی فرهنگی و ترک گرایی بسته بندی شده در فرمول های اقتصادی، شیعه گری ایران حرفی برای گفتن نداشت.

کار به جایی رسید که باکو با مشاهده ضعف مفرط ایران در این زمینه و انزوای سیاسی و اقتصادی آن به صرافت مصادره تاریخ آن افتاد. جست وجوی نشانه ها و شناسه های هویتی در اعماق تاریخ ایران، به مدد تفسیر ترکی از آن!

اشتراک گذاری:
خبرهای مرتبط
آذربایجان وارد فاز عملیاتی در منطقه شد / اقدام جدید در جاده اتصال خان کندی
ارمنستان اقدامات جمهوری آذربایجان در کریدور لاچین را محکوم کرد

آذربایجان وارد فاز عملیاتی در منطقه شد / اقدام جدید در جاده اتصال خان کندی

ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها