خوان رومن لوپس سرمربی اسپانیایی برای مذاکره با استقلال وارد تهران شد. حضور لوپس در کشورمان به بهانه عقد قرارداد بود؛ او حتی در باشگاه استقلال مقابل خبرنگاران نشست و با آنها درباره شرایط خودش و این تیم گفت و گو کرد. اتفاقی که به لحاظ حرفه ای گری نباید رخ می داد؛ چون خبری از عقد قرارداد با این مربی نبود و مصاحبه او با رسانه های ایرانی، لزومی نداشت.
لوپس اگر تنها به عنوان یک چهره نمایشی وارد ایران شده بود، قاعدتا باید در سفری که سروصدای چندانی نداشت، با مسولان باشگاه استقلال به صورت پنهانی مذاکره می کرد اما پس از ترک تهران، تنها موردی که به عنوان عدم توافق با او مطرح شد این بود؛ «او به ساختار باشگاه استقلال ایرادتی را وارد دانست و به همین دلیل از ایران رفت!»
استقلال پیش از حضور لوپس در تهران، دو مربی خارجی دیگر داشت؛ یکی استراماچونی و دیگری ساپینتو. سوال این است که آیا این مربیان، ساختار باشگاه استقلال را پسندیده بودند که قراردادهای خود را امضا کردند و روی نیمکت این نشستند؟ پاسخ بی گمان منفی است؛ استقلال مثل بسیاری از باشگاه های ایرانی، ساختار دست و درمان ندارد. اگر قرار بود لوپس به این بهانه، قرار و مدارش را به هم بزند، هیچ لزومی به این همه هزینه برای سفر به تهران نبود.
لوپس از همان اسپانیا می توانست بفهمد استقلال زیر ساخت های مورد نظر را ندارد. اصلا تیمی که به حکم کنفدراسیون فوتبال آسیا از حضور در لیگ قهرمانان منع می شود، مشخص است چه مشکلاتی دارد. بنابراین چرا این مربی اسپانیایی را به تهران آوردند؛ آیا این حرکت عجیب، یک نمایش بی حاصل نبود؟ استقلال به گفته معاون این باشگاه، برای لوپس شرط انعقاد قرارداد ریالی داشت اما کدام مربی اروپایی حاضر است در ایران کار کند؛ آن هم به ریال؟
نمی دانیم قرار است خودمان را گول بزنیم یا می خواهیم کارها را طبق روال معین و مشخص انجام بدهیم. آنچه در اینجا می بینیم دور زدن در یک بسته است؛ یک جور وقت تلف کردن که محصولی برای باشگاه ندارد به جز اتلاف هزینه و زمان... شاید بد نبود از همان روز نخست، وقتی همه صحبت ها با جواد نکونام شده بود، بدون اینکه لقمه را دور سر بچرخانیم، به همه اعلام می کردیم نکونام کاندیدای اول و آخر سرمربیگری استقلال است؛ ما می خواهیم با همین مربی قرارداد ببندیم؛ باقی بقای عمر شما...