آخرین اخبار
۲۸ آذر ۱۴۰۴ - ۱۶:۴۴

متعهد نبودن شوهر، کار را به طلاق کشاند

متعهد نبودن شوهر، کار را به طلاق کشاند
بازدید:۵۷۲
صد انلاین | ریحانه مدتی است جدا از شوهرش زندگی می‌کند.

 به گزارش صد آنلاین ، او می‌گوید چیزهایی از شوهرش فهمیده که دیگر حاضر نیست به زندگی مشترک برگردد و درخواست طلاق دارد.

 

 

ریحانه از زندگی‌اش می‌گوید.

*چطور با هم آشنا شدید؟

من و شوهرم به واسطه پدرانمان با هم آشنا شدیم. آنها در تجارت با هم شریک بودند و رفت و آمدهایی که به خانه  همدیگر داشتیم باعث شد بیشتر با هم آشنا شویم و بعد هم ازدواج کردیم.

*یعنی اول خانواده‌ها آشنا شدند و بعد شما؟

بله همینطور است. من وقتی نوجوان بودم با یوسف آشنا شدم. او مدتی بعد از ایران رفت و وقتی برگشت با هم ازدواج کردیم.

*وضع مالی خوبی دارید؟

بله. پدر من مرد ثروتمندی است.

*به شوهرت علاقه‌مند شدی و ازدواج کردی؟

ازدواج منطقی که شکست ندارد. در واقع خانواده‌های ما خواستند با هم ازدواج کنیم تا بهتر تجارت کنند ولی به هر دوی ما ظلم شد

*چرا حالا قصد جدایی داری؟

چون یوسف مرد زندگی نیست. من فهمیدم او برای خودش خانه مجردی دارد. هربار که خارج می‌رود هم به من متعهد نمی‌ماند.

*شوهرت می‌گوید اگرچه یک خانه خریده، از آن به عنوان خانه مجردی استفاده نمی‌کند.

دروغ می‌گوید. من چندباری او را در خانه دیدم.

*از کجا فهمیدی که به تو متعهد نیست؟

به هر حال به گوشم رسید.

*شوهرت چرا سفر خارجی می‌رود؟

چند سفرش به خاطر کار بود و الان هم می‌گوید کارهای شرکت پدرش را انجام می‌دهد ولی دروغ می‌گوید برای تفریح می‌رود.

*دوستش داری؟

من از روی علاقه ازدواج نکردم به خاطر خانواده‌ام ازدواج کردم اما حالا دارم به خاطر خودم جدا می‌شوم.

*خانواده‌ات مخالفتی ندارند؟

به شدت مخالف هستند ولی خودم برای خودم مهم هستم. حتی می‌خواهم برای مدتی خانواده‌ام را هم ترک کنم.

*کجا بروی؟

در یکی از شهرهای اطراف تهران یک آپارتمان دارم. آنجا می‌مانم. ولی با مردی لاابالی مثل یوسف دیگر زندگی نمی‌کنم./اعتماد آنلاین 

 
 
پربیننده‌ها پربحث‌ها