اما محافل سیاسی ترکیه میپرسند: دمیرتاش به عنوان یک سیاستمدار محبوب کُرد، موقعیت ویژهای دارد و عبدالله اوجالان، از موقعیت او احساس نگرانی خواهد کرد. روشن چاکر از روزنامه نگاران مشهور ترکیه، برای بررسی اهمیت احتمال رقابت بین دمیرتاش و اوجالان، با رها روحاوی اوغلو رئیس مرکز مطالعات کُردی در شهر دیاربکر مصاحبه کرده است. روحاوی اوغلو و همکاران او در سه سال اخیر، بر اساس تحقیقات میدانی و نظرسنجی و همچنین گفتگو با نخبگان و اقشار مختلف مردم، درباره تحولات جامعه شناسی سیاسی کردها در ترکیه، پژوهش میکنند.
بخشهایی از مصاحبه مفصل چاکر با این محقق ترکیه را مرور میکنیم:
سیاستمداران مختلف ترکیه، غالباً در اتخاذ مواضع خود درباره عبدالله اوجالان و صلاح الدین دمیرتاش، قائل به تفاوت بنیادین این دو شخصیت هستند و معمولاً فقط یکی از آنها را در کانون توجه قرار می دهند. اما برای اولین بار، حتی دولت باغچلی که تاکنون فقط بر ضرورت همکاری با اوجالان صحبت کرده، این بار از آزادی دمیرتاش حمایت کرد و نقش او را نیز مهم دانست. آیا این موضع شریک سیاسی اردوغان، شما را متعجب کرد؟
روحاویاوغلو: در واقع مرا متعجب نکرد. از همان روزی که دادگاه حقوق بشر اروپا، حکم به آزادی دمیرتاش داد، پیشبینی ما این بود که باغچلی و حزب حرکت ملی گرا، به این حکم اعتراض نخواهند کرد.
ما میدانستیم که حزب حرکت ملی گرا منتظر آزادی دمیرتاش است و دری مثبت به روی آن میگشاید. البته بین دولت، حزب عدالت و توسعه، اردوغان، باغچلی و حزب حرکت ملی گرا، درباره این پرونده اختلاف نظر و شکاف وجود دارد، ولی این اختلاف نظر، نهایتاً سه ماه ادامه خواهد داشت.
روز دوم مارس بود که من خبردار شدم، صلاحالدین دمیرتاش نامهای نوشته و برای باغچلی، اردوغان و اوجالان آرزوی طول عمر کرده بود و دولت باغچلی آن روز با صلاحالدین دمیرتاش یا وکیلش تماس گرفته بود.
همان روز گفتم، شمارش معکوس برای آزادی دمیرتاش از زندان و آزادی او آغاز شد. اتفاقاً من انتظار داشتم زودتر آزاد شود و تصور میکنم دیدگاه مثبت باغچلی برای آزادی دمیرتاش، از سوی اردوغان با تاخیر و تعویق روبرو شد. البته، بدون شک اردوغان تصمیمگیرنده اصلی است. اما مواضع باغچلی هم میتواند به عنوان نوعی فشار بر اردوغان تفسیر شود.
یعنی تصور میکنید خود اردوغان با آزادی دمیرتاش مخالف است؟
روحاوی اوغلو: من فکر نمیکنم اردوغان به طور کامل مخالف آزادی دمیرتاش باشد. اردوغان میداند که دمیرتاش بالاخره باید در مقطعی از این روند مذاکرات آزاد شود. شما قبل از من با ممتاز تورک اُنه برنامهای داشتید. او گفت: «اگر دولت در ترکیه در حال اجرای یک روند صلح است، آزاد نکردن صلاحالدین دمیرتاش با وجود احکام دادگاه حقوق بشر اروپا و عدم اعطای حق امید به اوجالان، یک مسیر اشتباه است».
من معتقدم که اردوغان سیاست به تأخیر انداختن این روند را تا حد امکان دنبال میکند، زیرا او قصد دارد تا حد امکان خواستههای طرف کُرد را محدود کند و با تقسیم این مراحل به چند بخش، به آرامی پیش برود. در مورد این آزادی ظرف سه یا پنج روز آینده تصمیم گرفته خواهد شد و ما در مورد پیامدهای آن بحث خواهیم کرد. من معتقدم که احتمال بسیار زیادی برای یک تصمیم مثبت وجود دارد.
شما مدیر مرکز مطالعات کردی هستید و میدانید که برخی از افراد، معتقد به نوعی امکان رقابت بین اوجالان و دمیرتاش هستند. باغچلی هم به این اشاره کرد که ممکن است کسانی بخواهند آن دو را به جان هم بیاندازد. بر اساس تحقیقات میدانی شما و اطلاعاتی که درباره کردهای ترکیه و به ویژه جوانان دارید، آنها چه تصوری درباره این دو سیاستمدار کُرد دارند؟ آیا واقعیت دارد که اوجالان با آزادی دمیرتاش مخالف بوده اگر نه زودتر از این آزاد میشد؟
روحاویاوغلو: ما میدانیم که رابطه اوجالان-دمیرتاش زمانی به طور دقیقتر درک خواهد شد که بتوانند ارتباط قوی با یکدیگر برقرار کنند. تا زمانی که این موضوع روشن نشود، اظهار نظر فراتر از روایتها، حکایات و روایتهای پشت صحنه بسیار دشوار خواهد بود. این یکی از جنبههای وضعیت است.
از سوی دیگر، برای عموم مردم کُرد یا ترک، سنجش و مطالعه برداشتها از دمیرتاش به اندازه مطالعه برداشتها و نگرشها نسبت به اوجالان امکانپذیر نیست. اول از همه، اوجالان در داخل سیستم به عنوان رهبر یک سازمان مسلح شناخته شده است. وقتی از کسی در مورد اعتبار اوجالان سوال کنید، به سختی میتواند به شما اعتماد کند و پاسخ دهد. بنابراین، ما ترجیح میدهیم چنین موقعیتهای بالقوه خطرناک یا موقعیتهایی را که پاسخدهنده ممکن است از طریق نظرسنجیها در پاسخ دادن تردید کند، مستقیماً اندازهگیری نکنیم.
اما، البته، ما با روشهای کیفی و غیرمستقیم اندازهگیری میکنیم. در جامعهی کردی، دوگانه تقابلی اوجالان-دمیرتاش وجود ندارد. جامعه این دو چهره را در جایگاههای درست قرار میدهد.
جامعهی کردی ترکیه هرگز تصور نمیکند که عبدالله اوجالان از زندان آزاد شود و رهبر حزب دمپارتی شود و با دمیرتاش رقابت کند. دمیرتاش هم نمیخواهد جای اوجالان را بگیرد. مسیرهای صلاحالدین دمیرتاش و اوجالان ممکن است از نظر روششناسی متفاوت باشد، اما در نهایت، از نظر حقوق و آزادیهای کردها، پایگاههای آنها تقریباً یکسان است. پایگاههای اجتماعی آنها به طور قابل توجهی همپوشانی دارد.
اوجالان، در موقعیتی نیست که مستقیماً با جامعه کُرد یا مردم ترکیه صحبت کند ولی میتواند با نخبگان سیاسی صحبت کند و بر آنها نفوذ یا تأثیر بگذارد. با این حال، صلاحالدین دمیرتاش کسی است که میتواند هم با نخبگان و هم با آحاد جامعه صحبت کند.
بنابراین، میتوانیم بگوییم که او از نظر محبوبیت و رأی، یک نیروی سیاسی است. اما در عین حال، این اوجالان است که میتواند بر فرماندهان پ.ک.ک در قندیل و فرماندهان قسد در شمال سوریه تاثیر بگذارد.
من اخیراً در جلسهای در دیاربکر شرکت کردم و شما هم در آن جلسه حضور داشتید. همانطور که میدانید، صداهای مشابهی در آنجا وجود داشت و تمایلی وجود دارد که اوجالان، پ.ک.ک و حزب دمپارتی (DEM) را به نوعی به خیانت به کردها متهم کنند. این موضوع در خارج از کشور رایجتر است، اما در ترکیه نیز وجود دارد. آیا افزایش یا کاهش چنین انتقاداتی را مشاهده میکنید؟
روحاوی اوغلو: این انتقادات پس از آخرین مقاله صلاحالدین دمیرتاش به طور قابل توجهی تشدید شد. در پاسخ به این انتقادات، صلاحالدین دمیرتاش گفت: «من به عنوان یک برفروب خدمت کردم و مسیر را باز کردم. ممکن است از نحوه باز کردن این مسیر توسط من خوشتان نیاید، اما در نهایت، آن را دنبال خواهید کرد».
من معتقدم که این انتقادات تند علیه اوجالان، دمیرتاش و پ.ک.ک، غالباً از خارج از ترکیه مطرح میشود و این افراد دلایل بسیار موجه و مشروعی برای حضور در خارج از ترکیه دارند. در نهایت، این افراد در تبعید زندگی میکنند زیرا نمیتوانند آزادانه در ترکیه ابراز وجود کنند. آنها خودسرانه به خارج از کشور نرفتهاند.
کردها در اربیل همهپرسی استقلال برگزار کردند، اما به استقلال نرسیدند. چرا این کار را نکردند؟ چرا امروز سعی میکنند روابط بهتری با دولت عراق برقرار کنند؟ کردهای سوریه خواستار فدراسیون نیستند. نه به این دلیل که از فدراسیون بیزارند، بلکه به این دلیل است که آنها حاضرند چیزی کمتر از فدراسیون را بپذیرند. در هر دو کشور، آنها به دلیل عدم تقارن قدرت و تمایل به مشارکت در حداکثر مانور سیاسی ممکن، با این امر موافقت میکنند.
جامعهشناسی ترکی و کُردی هر دو به طور قابل توجهی تغییر و تحول یافتهاند. چه بپذیریم چه نپذیریم، چه خوشمان بیاید چه نیاید، جامعه کُرد در ترکیه ترکتر شده است. بیایید 80 سال از این وضعیت را نتیجه سیاست ذوب فرهنگی و 20-30 سال اخیر را نتیجه مدرنیزاسیون و تحول شهری بدانیم. اما امروز در هر حال، یک جامعه کُرد در ترکیه وجود دارد که میخواهد در جامعه ترکیه ادغام شود. در این ادغام، آنها خواستار به رسمیت شناختن حقوق اجتماعی جمعی، حق صحبت به زبان مادری، تقویت نهادهای محلی و اعمال آزادانه حق خود برای مشارکت در سیاست هستند.
خواستههای آنها به این موارد محدود میشود. بهترین چیزی که امروز در ترکیه ممکن است، داستان ادغام جامعه کُرد در ترکیه و احساس برابری است. /تسنیم