سارق نجات‌یافته از اعدام، دوباره در دام قانون

*از چه کسانی سرقت می‌کردید؟

*در زعفرانیه،‌ ولنجک، پل پارک و دیگر نقاط شمال شهر تهران کمین تاکسی‌های فرودگاه امام می‌نشستم. مسافران این تاکسی‌ها اغلب، افرادی بودند که برای مدتی به ایران سفر کرده و دوباره به کشوری که در آن اقامت داشتند برمی‌گشتند.

*بیشتر پر مورد شگردت توضیح بده.

شگرد من این بود که سوار ماشین کوئیک خودم که پلاک جعلی روی آن گذاشته بودم می‌شدم. تاکسی‌‌های فرودگاه را تعقیب می‌کردم، به محض اینکه مسافر با چمدان پیاده می‌شد و راننده تاکسی می‌رفت، به سمت فرد مورد نظر می‌‌رفتم و اسلحه را به سمتش می گرفتم. بعد هم با تهدید،‌ هرچه دلار و یورو داشت را با تهدید سرقت می‌کردم.

*از چند نفر با این شگرد سرقت کردی؟

تازه کارم را شروع کرده بودم که جنگ شد و پروازها کنسل. دوباره که پروازها به جریان افتاد ، کارم را شروع کردم اما بیشتر از 4 یا 5 مورد نبود.

*انگیزه‌ات از سرقت چه بود؟

به خاطر هزینه بیماری بچه 2 ساله‌ام،‌ نقشه سرقت مسلحانه را کشیدم.

*فرزندت چه بیماریی دارد؟

او مبتلا به صرع شده و هزینه درمانش بالاست.

*جور دیگری نمی‌توانستی هزینه را تامین کنی؟

خودم کار ثابتی ندارم و در مجموع درآمدم پایین است. ناچار شدم سرقت کنم .

*انگار سابقه داری؟

آره، اما برایم پاپوش درست کردند.

*بیشتر توضیح بده.

۱۰ کیلو شیشه در ماشینم گذاشتند که دستگیر شدم.

*بعد چه شد؟

دادگاه حکم اعدام برایم صادر کرد.

*پس الان اینجا چه کار می‌کنی؟

شانسی که آوردم مدتی بعد مورد عفو قرار گرفتم. حکم اعدام شکسته شد و به حبس ابد تبدیل شد. بعد هم حبس ابد شکسته و تبدیل به ۱۰ سال زندان شد. من هم ۱۰ سال زندان را تحمل کردم و بعد آزاد شدم./سایت جنایی