به گزارش صد آنلاین، الحاق فنلاند و سوئد به ناتو پس از جنگ اوکراین، خط قرمز ژئوپلیتیکی روسیه را نقض کرد. روسیه همواره گسترش ناتو به سمت شرق را تهدیدی برای امنیت خود میداند. مدودف با اشاره به خروج این کشورها از وضعیت «غیرمتعهد»، آنها را بخشی از «بلوک متخاصم» خواند و تهدید به پاسخ نظامی کرد. این موضع، تلاش برای بازدارندگی از پیوستن کشورهای دیگر (مانند اوکراین) به ناتو است.
تاکید مدودف بر امکان استفاده از سلاح هستهای در حملات تلافیجویانه یا پیشگیرانه، همسو با اصلاحات اخیر دکترین نظامی روسیه است که حق استفاده از تسلیحات هستهای در صورت «تهدید وجودی» را مجاز میشمارد. این اظهارات همزمان هم نقش بازدارندگی دارد و هم هشداری به ناتو برای محدود کردن حمایت از اوکراین.
مدودف از یک سو با اشاره به «ساعت آخرالزمانی» کاهش نسبی خطر فوری جنگ هستهای را تأیید میکند، اما از سوی دیگر هشدار میدهد که این تهدید کاملاً از بین نرفته است. این دوگانگی ممکن است ناشی از تلاش برای متعادلسازی بین ترساندن غرب و جلوگیری از تشدید بیش از حد تنشها باشد.
حمایت مدودف از اظهارات ترامپ درباره «شروع جنگ جهانی سوم» و انتقاد از بایدن، نشاندهنده تلاش روسیه برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی غرب و تشدید اختلافات داخلی در آمریکا است. این رویکرد ممکن است بخشی از استراتژی بلندمدت مسکو برای تضعیف اتحاد غرب باشد.
تأکید مدودف بر جایگاه روسیه به عنوان «قدرت هستهای برتر» و ضرورت استفاده از این نفوذ برای «ایجاد ثبات»، نشان میدهد مسکو سلاحهای هستهای را نه تنها به عنوان ابزار نظامی، بلکه به عنوان اهرمی دیپلماتیک برای تحمیل خواستههای خود در مذاکرات بینالمللی میداند.
این اظهارات بیش از آنکه نشانهای از آمادگی فوری برای درگیری هستهای باشد، بازتاب دهنده استراتژی کلاسیک بازدارندگی روسیه است: ترکیبی از تهدید نظامی، تحریک ترس از جنگ گسترده، و تلاش برای ایجاد شکاف در اتحاد ناتو. با این حال، خطر چنین rhetoricهایی، عادیسازی گفتمان هستهای و افزایش احتمالی تنشهای غیرقابل کنترل است. پاسخ ناتو و غرب به این هشدارها—چه از طریق تقویت دفاعی یا دیپلماسی—تعیینکننده مسیر آینده خواهد بود./ خبر آنلاین