به گزارش صد آنلاین، در استقلال هر سوت و شوت، هر اتفاقی بهانهای برای اعتراض است و سردمدار این اعتراضها همواره روزبه چشمی بوده است.
یکی از دربیهای گذشته استقلال، زمانی که روزبه چشمی در مرکز توجه قرار داشت، نمونهای از این رویکرد بود. در آن دوران، استقلال تحت تأثیر سیاستهای سرمربی وقت خود، تمام تلاش خود را میکرد تا از هر فرصتی برای فشار آوردن به داور و بازبینی لحظهبهلحظه برخوردها استفاده کند.
روزبه چشمی، بازیکنی که همواره پیگیر حق تیمش بود، حتی اگر این پیگیریها به قیمت اعتراض مستقیم به داور تمام میشد، در آن بازیها همواره از داور میخواست که با استفاده از تکنولوژی VAR، حتی کوچکترین برخوردها را بازبینی کند و تصمیم به نفع استقلال بگیرد. این فشارها در نهایت منجر به اخذ یک پنالتی به نفع استقلال شد.
اما در بازی دیروز، همان روزبه چشمی و تیم استقلال در راستای کاملاً معکوسی قرار داشتند. حالا دیگر چشمی به هیچ وجه تمایلی نداشت که داور برای هر برخورد کوچکی به سمت مانیتور برود و تصمیمش را تغییر دهد. در حالی که در گذشته، او با تمام وجود تلاش میکرد که VAR به نفعش باشد، این بار برابر تیم هوادار، استفاده از تکنولوژی و بازبینی دوباره صحنهها را نشانهای از بیعدالتی میدانست.
این تغییر رویکرد روزبه چشمی و تیم استقلال، سوالات زیادی را در ذهن هواداران به وجود آورده است. چرا قبلاً تیم استقلال همه چیز را به داور و VAR واگذار میکرد، اما در این بازی از همین فناوری و تغییر تصمیم داور حمایت نکرد؟ آیا این تنها اعتراض به تصمیمات داور بود یا واقعاً عدالت به نفع استقلال نبود؟
در حقیقت، مسئلهای که استقلال امروز با آن دست و پنجه نرم میکند، چیزی فراتر از مسائل فنی و داوری است. استقلال سالهاست که گرفتار چرخهای از اعتراضهای داخلی و بیپایان است. هر اشتباه داوری یا هر تصمیم غیرمنتظرهای که به ضرر تیم تمام میشود، بهانهای برای اعتراضات جدید و بیپایان است. این اعتراضات روز به روز تیم را بیشتر از روند بازی دور کرده و توجهها را از تمرکز بر عملکرد تیم به بحثهای حاشیهای معطوف کرده است.
این اعتراضات باعث شده است که تیم استقلال به شدت از خود بینظم و متزلزل باشد. یکی از بزرگترین آسیبهایی که به این تیم وارد شده، عدم تمرکز بر بازی و ادامه دادن به چرخه بیپایان اعتراضات است. در این میان، هیچکدام از مسئولان و بازیکنان تیم حاضر نیستند لحظهای برای اشتباهاتشان عذرخواهی کنند و به جای آن، همواره در حال توجیه و اعتراض به شرایط موجود هستند.
به نظر میرسد استقلال باید به جای تمرکز بر اعتراضات، به اصلاح روند تیمی خود و تمرکز بیشتر بر عملکرد در زمین بازی فکر کند. تنها در این صورت است که تیم میتواند از این بحران بیرون بیاید و دوباره به روزهای خوب خود بازگردد.
استقلال نیازمند یک تحول بنیادین است. این تحول شامل تغییر رویکرد مسئولان، بازیکنان و حتی هواداران است. باید فرهنگی ایجاد شود که در آن، تمرکز اصلی بر بهبود عملکرد تیم و نه بر اعتراض به تصمیمات داوری باشد. فقط با این رویکرد است که استقلال میتواند از این چرخه بیپایان اعتراضات خارج شود و دوباره به عنوان یک تیم قدرتمند و پرافتخار در صحنه فوتبال ایران حضور یابد.
نتیجهگیری:
بحران استقلال بیشتر از یک مسئله داوری یا تکنولوژی است. این بحران، محصول سالها اعتراض بیپایان و کمتوجهی به اصلاحات داخلی است. راه برونرفت از این وضعیت، اصلاح ساختاری و تمرکز بر عملکرد در زمین بازی است، نه ادامه دادن به چرخه اعتراضات./ خبر ورزشی